دقيقا منظور من همين است که چه دليلي داريد که مردمان عصر نزول تمام لوازمات عقلي آيات را متوجه بوده اند؟ اگر اين باشد که ديگر نيازي به بيان و توضيحات پيامبر و اهل بيت(عليهم السلام) نمي بود . آيا اين نظر که آيندگان حق ندارند چيزي بيشتر از فهم گذشتگان از قرآن بفهمند نوعي حکم به تعطيلي عقل و تعقل نخواهد بود؟پس اين همه آيات قرآن در مورد تفکر و تعقل در حول قرآن کريم و آيات آن براي چيست(علاوه بر امر به تعقل و تفکر در امور ديگري که در قرآن ذکر شده است)؟باز هم تاکيد ميکنم ما حق نداريم خلاف فهم عرف آنزمان از قرآن استنباط کنيم ولي دليلي هم بر منع فهميدن مطالبي که مخالف دين و عقل نيست از قرآن نداريم .مضافا بر اينکه لازمه اين حرف شما خروج قرآن از ادله استباط احکام شرعي و عدم حجيت آن خواهد بود و حتي ممکن است کسي بگويد در اين زمان اصلا جايز نيست چيزي از قرآن بفهميم چون ما که نميدانيم اين آيات در چه زمان و شرايطي نازل شده اند شايد آنموقع قرائني در ميان بوده که خلاف فهم الآن ما را ميرسانده.پس مجمل و مبهم است و نميشود به آن اطمينان داشت.

ما رواياتي داريم که ميفرمايد خداوند متعال چون ميدانست در آخر الزمان مردماني ميايند که دقيق النظرند فلذا سوره اخلاص و آيات اوليه سوره حديد را نازل کرد تا جواب اشکالات و سوالات آنها هم داده شود واين روايات بهترين دليل بر رد نظريه شما است که ميگوييد از قرآن نميتوانيم بيش از آن چيزي بفهميم که مردمان زمان نزول فهميده بودند.
گرچه ظاهرا شما به اين روايات اعتنايي نميکنيد.
بله درست است که نبايد خلاف آنچه که عرف آنزمان فهميده فهميد ولي اين به اين معنا نيست که بشر حق ندارد چيزي و مطلبي اضافه بر آن چيزي بفهمد که عرف زمان نزول فهميده و اگر اينطور باشه نشان از جمود فکري است.

با سلام خدمت استاد نکو نام من از پاسخهاي شما اين را فهميدم که قرآن در اول براي فهم عرب جاهلي بوده و کشفيات علمي امروز را نبايد با قران تطبيق داد چون ممکنست 4روز ديگه بطلان اين کشف مشخص شود واين نسبت ها و کشفيات به قرآن دادن سالهاي ديگر بي ايماني عده اي را بهمراه خواهد داشت . من استدلال شما را مي پسندم.