به نام خدا و با سلام. 1. تحدي قرآن مطلق نيست؛ بلكه ناظر به ادعاي مشركان مكه بود كه مي گفتند: خود پيامبر(ص) قرآن را بافته و به دروغ به خدا نسبت داده است. در آيات تحدي گفته شده است، اگر اين ادعا درست باشد كه من خودم آن را بافته ام، به طور طبيعي شما هم مي توانيد. اگر امكان اين هست كه چنين متني با چنين سبك و مضموني توسط خود انسان و بدون القاء از سوي غيب بافته شود، شما مثل آن را بياوريد. قرآن از اين جهت معجزه بود كه پيامبر(ص) بدون فراگيري از كسي و بدون سابقه فكري شخصي واجد متوني شده بود كه هركس اگر منصفانه به آن توجه مي كرد، اعتراف مي كرد كه از غيب به او القاء شده است. قرآن را از جهات ديگر مثل فصاحت و بلاغت و مانند آن نمي توان ثابت کرد که معجزه است. اثبات آن مشکل است؛ چون عرب به زبان خود آشنا بوده و مي توانسته با فصاحت و بلاغت با همديگر گفتگو کنند. جاودانگي هر کتاب، از جمله قرآن به اين است که مردم در تمام اعصار به آن مراجعه و از آن بهره برداري کنند. بنابراين جاودانگي قرآن به اعجاز آن ربطي ندارد. 2. طريق مطالعه من اين است که هيچ سخني را بدون دليل قانع کننده نمي پذيرم. هرچه را که مطالعه مي کنم، در اطراف آن تفکر مي کنم و در آن چون و چرا مي کنم. به علاوه، همه اقوال را گردآوري و تمام مطالب مربوط به يک موضوع را فراهم مي سازم. شايد مطالعه آثار اينجانب شيوه مطالعه و تجزيه و تحليل هاي اينجانب را روشن سازد. موفق باشيد.