ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ عليرضا 

با سلام

جناب دکتر نکونام در وبلاگي بحثش اين بود که قران به صورت يک کتاب نازل شده است و يکي از دليلاش اين بود که :

خدا در ابتداي قرآن و درنهمين آيه اش مي فرمايد «ذالک الکتاب لاريب فيه هدي للمتقين»

يعني قرآن که به معني مطلب خواندني است خود بصورت کتاب است براي هدايت متقين.

به طرز شيوايي، نمي گويد ذالک القول لاريب فيه هدي للمتقين

بلکه تأکيد بر شکل کتاب بودن قرآن دارد.

پاسخ

به نام خدا و با سلام. بايد هر لغت را در زمان و مکان خودش فهميد. کتاب در عصر نزول به معناي يک متن مشخص آسماني بوده، در مقابل قول و کلام و خطبه که مي توانسته به هر گونه اي که گوينده ادا کند، باشد و به خودشان تعلق داشته باشد. اين از آنجا ناشي شده بود که علماي يهود يک متن مشخصي را ولو بدون خواندن از رو بر مردم مي خواندند و اين گونه القاء مي شد که اين سخن خودشان نيست؛ بلکه يک متن مشخص آسماني است. حاصل آن که کتاب در قرآن به معناي يک متن نوشته شده ميان دو جلد نيست. موفق باشيد
+ دانشجوي سابق شما 
سلام؛ با تشکر از تحليل منطقي و علمي شما که با شواهد تاريخي مسئله تواتر قرائات را تشريح نموديد. جون با خواندن اين توضيح رسا و قانع کننده گره فکري که در مورد نحوه کتابت قرآن در ذهنم وجود داشت -و متاسفانه با مطالعه برخي کتب عريض و حجيم تاريخ قرآن که فقط شهرت زيادي دارند نه مزيت ديگر برايم ايجاد شده بود- کاملا برطرف شد. از خدا توفيق روزافزون براي شما خواستارم.
پاسخ

سلام. از لطف شما ممنون
+ ايمان 
ميان قاريان اختلافاتي در قرائات برخي از الفاظ قرآن پديد آمده؛ اما هرگز اين اختلافات، باعث تغيير معناي اساسي آيات قرآن نمي شود .
پرسش :
مراد از تغيير معناي اساسي چيست؟ مثلا در آيه 12 صافات عجبت به ضم تاء و به فتح تاء توسط قاريان هفتگانه به اختلاف خوانده شده است. بر وفق قرائت به ضمّ، آيه مزبور تنها آيه اي از قرآن است که صفت تعجب کردن را به خداوند نسبت مي دهد. اما قرائت به فتح چنين مدلولي ندارد. انتساب داشتن يا عدم انتساب داشتن يک صفت به خداوند، در محدوده معناي اساسي نيست؟ مالکم کيف تحکمون؟
پاسخ

به نام خدا و با سلام. چنان که عرض کردم، قرائات بسان روايات بر خود قرآن عرضه مي شوند و قرائات مخالف قرآن دور افکنده مي شوند. موفق باشيد