سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حدیث

محورهای پژوهشی در علوم اسلامی

4. محورهاى پژوهشى در علوم اسلامى

در هر پژوهشى از جمله در پژوهش‏هاى اسلامى ممکن است، یکى از این موارد «مسئله»، «موضوع» و «متن» محور قرار بگیرد و گردآورى و پردازش اطلاعات بر محور آنها صورت بگیرد؛ به این ترتیب، سه نوع پژوهش پدپد مى‏آید:

1. مسئله‏پژوهى،

2. موضوع‏پژوهى

3. متن‏پژوهى.

 

4. 1. مسئله‏پژوهى

پژوهشى را که محور آن یک یا چند سؤال علمى‏ مشخصى باشد که تاکنون دانشمندان به آنها هرگز پاسخ‏نداده‏اند یا اگر پاسخ داده‏اند، پاسخ‏ها قانع‏کننده نیست، «مسئله‏پژوهى» یا «پژوهش مسئله‏محور» مى‏گویند.

یکى از نمونه‏هاى پژوهش‏هاى مسئله‏محور پژوهش درباره تعارض میان فلسفه نسخ و محدودیت دوره نسخ به دوره 23 ساله نزول قرآن است.

توضیح آن که از سویى فلسفه نسخ در قرآن رعایت مصالح و شرایط عصرى دانسته شده و اظهار گردیده است که نخست، آیه‏اى حاوى حکمى شرعى متناسب با مصالح و شرایط موجود نازل مى‏شد و مردم به آن عمل‏ مى‏کردند. پس از مدتى که آن مصالح و شرایط تغییر مى‏کرد، آیه‏اى متضمن حکم شرعى دیگر متناسب با مصالح و شرایط جدید نازل مى‏گردید و بر مردم لازم بود، به حکم‏ شرعى جدید عمل کنند.

از سوى دیگر گفته مى‏شود، دوره نسخ به همان مدت 23ساله نزول قرآن محدود است و پس از آن احکام اسلام ثابت است و هیچ تغییرى در آنها رخ‏ نخواهد نمود. در اینجا سؤال پاسخ‏نیافته‏اى وجود دارد و آن این است که مگر مصالح و مقضیات در همان دوره 23ساله نزول قرآن تغییر مى‏کرده است؟ اگر همواره مصالح و مقتضیات تغییر مى‏کند، آیا مى‏توان گفت: نسخ آیات قرآن امرى دائمى است؟

 

ویژگی‌های مسئله‏پژوهى

الف. مسبوق بودن به سؤال علمى: محور چنین پژوهشى سؤال علمى است و آن سؤالى است که از تتبّع و تدبّر برخیزد، نه از جهل و عدم مطالعه. باید دانست که سؤال دو نوع‏ است: سؤال جاهلانه و سؤال عالمانه. سؤال جاهلانه سؤالى است که نوعاً آن را عوام‏ مطرح مى‏کنند و معمولاً در آثار موجود پاسخ‏هاى روشنى براى آن وجود دارد؛ اما سؤال عالمانه سؤالى است که براى علماى متتبّع مطرح مى‏شود و چنان است که آنان تاکنون یا به آن سؤال توجه نکرده‏اند و یا اگر توجه کرده‏اند، پاسخى براى آن نیافته‏اند و یا اگر پاسخى یافته‏اند، آن را قانع‏کننده نمى‏دانند. چنان که آشکار است، سؤال علمى زمانى‏ براى عالم و پژوهشگر مطرح مى‏شود که مهم‏ترین آثار مربوط به یک موضوع را مطالعه کرده و به مطالب و مباحث آنها اشراف علمى پیدا کرده‏باشد؛ بنابراین آنان که در طرح‏هاى پژوهش خود بدون مطالعات کافى سؤالاتى را مطرح مى‏کنند که نوعاً پاسخ آنها داده شده و از این رهگذر نوع پژوهش خود را «مسئله‏محور» معرفى مى‏کنند، بیراهه مى‏روند. سؤال علمى اغلب وقتى اظهار وجود مى‏کند که پژوهشگر بر اثر مطالعات فراوان و عمیقِ آثار مختلف با تعارض و اختلاف اقوالى مواجهه مى‏شود و مى‏خواهد با پژوهش صحت و سقم آنها را روشن سازد.

 ب. معدود و مرتبط بودن سؤالات: در پژوهش‏هاى مسئله‏محور یک یا چند سؤال مشخص وجود دارد که تمام مباحث پژوهش بر محور آنها سامان پیدا مى‏کند، نه سؤالات‏ فراوان و ریز و درشت و احیاناً بى‏ربط به یکدیگر. سؤالات پژوهش‏هاى مسئله‏محور دو دسته‏اند: سؤالات اصلى و سؤالات فرعى. معمولاً سؤالات اصلى یک یا چند سؤال‏ معدود و کلى‏است و سؤالات فرعى از تجزیه و تحلیل سؤالات اصلى و کلى به دست مى‏آید. به‏همین‏رو پاسخ به سؤال یا سؤالات اصلى درگرو پاسخ به سؤالات فرعى خواهد بود.

ج. داشتن فرضیات: در پژوهش‏هاى مسئله‏محور ایجاب مى‏کند، پژوهشگر به پاسخ‏هاى خامى که آنها را «فرضیات» مى‏خوانند، دست یافته باشد و انتظار است که آنها را در فرم طرح تحقیق گزارش نماید.

 تردیدى نمى‏توان داشت که پژوهش مسئله‏محور مهم‏ترین نوع پژوهش است؛ زیرا اغلب از رهگذر آن نظریات نو پرداخته مى‏شود و مرزهاى دانش مى‏گسترد؛ به‏همین‏رو آنان که رسالت پژوهش را نظریه‏پردازى و گسترش مرزهاى دانش مى‏دانند، اساساً تحقیقى را که مسئله‏محور نباشد، پژوهش نمى‏خوانند.

 

4. 2. موضوع‏پژوهى

گاهى محور پژوهش یک موضوع مشخصى است که اطلاعات مربوط به آن در یک یا چند اثر به طور پراکنده وجود دارد و پژوهشگر قصد دارد، آن‏ اطلاعات را یکجا و مرتب سازد و به بررسى آنها پردازد؛ بدون آن که لزوماً درباره موضوع، مطالعات قبلى گسترده‏اى انجام داده و بر مباحث آن اشراف علمى پیدا کرده‏ باشد و نیز بدون آن که لزوماً در طى مطالعه‏اش بر روى آن موضوع با سؤالاتى علمى معینى مواجه گردیده باشد. چنین پژوهشى را باید «پژوهش موضوع‏محور» یا «موضوع‏پژوهى» نامبردار ساخت. برخى از نمونه‏هاى موضوع‏پژوهى عبارت‏اند از:

آداب حسنه از نظر قرآن،

آراى اختصاصى علامه طباطبایى در «تفسیر المیزان»،

اسباب‏ النزول در مجمع البیان.

 

4. 3. متن‏پژوهى

گاهى محور پژوهش یک متن معین است و پژوهشگر قصد دارد، آن را تصحیح یا ترجمه یا شرح و یا نقد کند. این نوع از پژوهش را مى‏توان «پژوهش متن‏ محور» یا «متن‏پژوهى» نامید؛ چون در آن محور متن معینى با تبویب و ترتیب مشخصى است و هر بحث و مطلبى باید بر محور آن مطرح شود.

شمارى از پژوهش‏هاى متن‏ محور عبارت‏اند از:

ترجمه و نقد و بررسى بخش‏هایى از آثار آندروریپین،

تحقیق و تصحیح کتاب «سرّالخطاب فى تفسیر الکتاب»،

نقد و بررسى کتاب «الوحدة الموضوعیة فى القرآن الکریم».

 یادآورى: بسا در یک پژوهش موضوع‏محور یا متن‏محور به سؤالاتى علمى نیز پرداخته شود؛ منتها آن سؤالات محور مباحث و مطالب نیست و لذا به موجب وجود آن‏ سؤالات در چنین تحقیقاتى نمى‏توان آنها را «مسئله‏پژوهى» دانست.

متأسفانه ملاحظه مى‏شود، گاهى متولیان پژوهش در مراکز آموزش عالى‏ این سه محور تحقیقى را از یکدیگر متمایز نمى‏سازند و با تقلید کورکورانه از فرم‏هاى طرح تحقیق مرسوم در پژوهش‏هاى میدانى از دانشجویان علوم قدیم از جمله دانشجویان الهیات و معارف‏ اسلامى الزاماً مى‏خواهند که حتى براى پژوهش‏هاى موضوع‏محور یا متن‏محور بیان‏ مسئله و فرضیه داشته باشند.