سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حدیث

گریه و لباس سیاه برای امام حسین(ع)

برخی وبلاگ من را پایگاه تبلیغ وهابیت معرفی کرده و من را به اهانت به امام حسین(ع) متهم ساخته اند. من به ایشان عرض کردم، کاش سری به وبلاگ هایم به خصوص وبلاگ عشق الهی می زدید و بعد این اظهار نظر را می کردید.  گاهی یک مقامی به صرف این که یک جاهل یا فاسقی برای او بر ضد یک مؤمنی خبری می برد، بدون هیچ وارسی، در دفترش می نشنید و دست به قلم می برد و خیلی راحت برادر مؤمنش را به اتهاماتی متهم می سازد. آیا آموزه های قرآنی و روایی به ما این گونه توصیه می کند؟

به هر حال، مطلبی که در ذیل مشاهده می کنید، در پاسخ به شبهه یک برادر سنی در زمینه گریه و لباس سیاه پوشیدن برای امام حسین(ع) به تاریخ (جمعه 5 بهمن 86 ساعت 7:54 صبح) در   وبلاگ عشق الهی  نوشته شده است. 

یکی از دوستان پیام داده بود که یک برادر سنی برایش پیامی گذاشته است که من در ذیل اصل آن پیام را به همراه پاسخ اجمالی آن می‏آورم و پاسخ تفصیلی آن مجال موسعی می‏خواهد که به وقت دیگر می‏سپارم.

آن برادر سنی نوشته بود: خداوند متعال می ‌فرماید:

وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ * الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قَالُواْ إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ * أُولَـئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَـئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ(البقرة: 155-157)؛ و مژده بده به برد باران آن کسانی که هنگامی که بلائی بدانان می رسد، می گویند ما از آنِ خدائیم و به وی او باز می‌گردیم آنان (همان بردباران با ایمانی هستند که) الطاف و رحمت و احسان و مغفرت خدایشان شامل حال آنان می گردد و مسلّماً ایشان از راهیافتگان هستند.

و در نهج البلاغه آمده است:

وقال علی -رض- بعد وفاة النبی -ص- مخاطبا إیاه -ص-: لولا أنک نهیت عن الجزع و أمرت بالصبر لأنفدنا علیک ماء العیون؛ علی بعد از وفات پیامبر –ص- خطاب به پیامبر فرمود: اگر از بی قراری و بی تابی نهی نمى کردى و به بردباری فرمان نمى دادی چنان برایت اشک می ریختیم که اشک چشمانمان تمام می شد.

و همچنین در نهج البلاغه آمده است که علی -ع- گفت:

أن علیاً -رض- قال: من ضرب یده عند مصیبة على فخذه فقد حبط عمله؛ هر کسی به هنگام مصیبت و بلایی دستش را بر رانش بزند و تأسف بخورد، عمل او نابود گردیده است.

و حسین در کربلاء چنان که صاحب منتهی الامال نقل کرده به خواهرش زینب گفت:

یا أختی، أحلفک بالله علیک أن تحافظی على هذا الحلف، إذا قتلت فلا تشقی علیّ الجیب، ولا تخمشی وجهک بأظفارک، ولا تنادی بالویل والثبور على شهادتی؛ خواهرم! تو را به خدا سوگند مى دهم که وقتی من کشته شدم گریبانت را پاره مکن، و چهره ‌ات را با ناخن هایت خونین مکن، و به خاطر شهادت من فریاد واویلا سر مده.

و امیر المؤمنین به یارانش گفت:

لا تلبسوا سواداً فإنَّه لباس فرعون؛ لباس سیاه نپوشید زیرا لباس سیاه لباس فرعون است.

در تفسیر الصافی در تفسیر آیه «وَلا یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ»(الممتحنة، 12) آمده است که:

 پیامبر با زنان بیعت کرد مبنی بر این که (به هنگام مصیبت) سیاه نپوشند و گریبانشان را پاره نکنند و فریاد واویلا سر ندهند.

در فروع الکافی کلینی آمده است که پیامبر –ص- فاطمه را وصیت نمود و به او گفت:

إذا أنا مت فلا تخمشی وجهاً ولا ترخی علیَّ شعراً ولا تنادی بالویل ولا تقیمی علیَّ نائحة؛ وقتی من مُردم چهره ‌ات را خونین مکن، موهایت را ژولیده و آویزان مکن، و فریاد واویلا سر مده، و زن نوحه‌ سرایی را برای نوحه ‌سرایی برای من مقرر مکن.

پیامبر –ص- فرمود:

النیاحة من عمل الجاهلیة؛ نوحه سرای از اعمال جاهلیت است.

پیامبر خدا –ص- حدیثی را نقل کرده ‌اند که فرموده است:

صوتان ملعونان یبغضهما الله: إعوال عند مصیبة، و صوت عند نغمة؛ یعنی النوح والغناء؛ دو صدای نفرین شده هستند که خداوند آنها را دوست ندارد: شیون و فریاد به هنگام مصیبت، و صدای آهنگ و ترانه – یعنی نوحه‌ سرایی و موسیقی-.

من در پاسخ نوشتم:

اولاً،  این آیات و روایاتی که برادرمان آوردند، ناظر به گریه و نوحه‏ای است که برای امر دنیوی باشد. بی‏تردید همان‏طور که در این آیات و روایات آمده‏است،  نباید برای مرگ کسی و مصیبتی که بر ما می‏آید، گریه کنیم. این گریه یا ممکن است، از این جهت باشد که آن از دست رفته از ما جدا شده و ما برای او احساس دلتنگی می‏کنیم. این هم با سفارش به صبر بر مصیبت سازگار نیست و هم موجب آزردگی مرده می‏شود؛ چون مرده از ناراحتی ما ناراحت می‏شود و ما نباید موجبات ناراحتی مرده را فراهم کنیم. یا ممکن است، به جهت نوعی اعتراض به کار خدا باشد که اعتراض به کار خدا مذموم است.
ثانیاً، بی‏تردید لطمه زدن به خود هرگز پذیرفته نیست و مقام معظم رهبری نیز به شدت این امر را حتی در عزای امام حسین منع کرده‏اند و اکنون در جمهوری اسلامی جرم به شمار می‏رود.

ثالثاً، اگر کسی برای امری دینی و الهی و اخروی گریه کند، هیچ اشکالی ندارد و حتی ثواب هم دارد؛ چنان که کسی با ملاحظه مرگ عزیزی یاد گناهان خودش بیافتد و بگوید: من هم مثل این روزی خواهم مرد، در حالی که گناهان فراوانی کردم و توبه نکردم.

رابعاً، ما گریه‏ای که برای امام حسین می‏کنیم، برای امر اخروی و معنوی است. برای این است که همان دشمنان سابق پیامبر(ص) و اسلام دینی را که با ریختن خون‏های بسیار و زحمات فراوان به دست آمده‏بود، داشتند از بین می‏بردند. یزید انتقام خون‏ خویشان خود را می‏گرفت که در جنگ بدر کشته شدند. او به طور علنی شراب می‏خورد و قماربازی می‏کرد. امام حسین برای امر به معروف و نهی از منکر بر ضد چنین کسی قیام کرد؛ اما یزید، آن حضرت را که قائم به حق بود، به شهادت رساند. ما گریه می‏کنیم که چرا چنین ستم بزرگی بر اسلام و خانواده پیامبر اسلام(ص) رفته است.

پنهان نیست که چنین گریه‏ای برای دنیا و یک مرده نیست. بلکه گریه برای خدا و دین است. بی‏تردید گریه‏ای که برای خدا و دین باشد، نه تنها مذموم نیست که ثواب دارد و مورد تأکید آیات و روایات است. برای نمونه در قرآن آمده است:

 سوره اسرا: إِنَّ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذا یُتْلى عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِْلأَذْقانِ سُجَّداً (107)  وَ یَقُولُونَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً (108) وَ یَخِرُّونَ لِْلأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزیدُهُمْ خُشُوعاً (109)؛ کسانی که پیش از پیامبر اسلام(ص) به آنان کتاب داده شد، وقتی آیات قرآن بر آنان خوانده شود، به خاک می‏افتند و می‏گویند: منزه است پروردگار ما. وعده پروردگارما تحقق پیدا کرده است و در حال گریه به خاک می‏افتند و بر خشوع و خداترسی آنان افزوده می‏شود.

سوره مؤمنون:‏ وَ لَقَدْ أَخَذْناهُمْ بِالْعَذابِ فَمَا اسْتَکانُوا لِرَبِّهِمْ وَ ما یَتَضَرَّعُونَ (76)؛ ما آنان را به عذاب گرفتار کردیم؛ چرا که برای پروردگارشان فروتن نشده و زاری نمی‏کردند.

خامساً، لباس سیاه پوشیدن اگر نماد لباس فرعون باشد، بی‏تردید درست نیست؛ چون ما در روایات چندی نهی شده‏ایم از این که خود را چه در لباس و چه در امور دیگر شبیه کافران و دشمنان اسلام کنیم. اما باید دانست که همواره چنین نیست که لباس سیاه چنین باشد که یادآور فرعون و کافران باشد. ممکن است، در صدر اسلام چنین بوده باشد، اما در این دوره این گونه نیست. در این زمان لباس سیاه نشانه از دست دادن عزیزی است. اگر این کار برای امری دنیوی باشد، بی‏تردید صحیح نیست. اما اگر برای امری الهی و دینی باشد، شکی در درستی آن نیست.

خلاصه آن که عشق به امام حسین عشق به خداست که جامع همه کمالات است و گریه برای آن امام گریه برای خداست. تردیدی نیست که وقتی احساسات آدمی به اوج خودش می‌رسد، قلب می‌لرزد و اشک جاری می‌شود. دین‌داری که به لقلقه زبان و اعمال خشک ظاهری و بی‌احساس نیست. چنین دینی نه انسان‌ساز است و نه هرگز پایدار می‌ماند. دین باید در دل رسوخ پیدا کند و احساسات آدمی را تحریک کند تا سازندگی و پایداری داشته باشد. دین باید بگریاند تا دین باشد. دین جز عشق و گریه نیست.

بنابراین نباید گریه برای امام حسین را با گریه بر یکی از مردگان خود به خاطر از دست دادن آن مقایسه کرد. تطبیق گریه و ماتم بر امام حسین بر آیات و روایات دال بر صبر بر مصیبت نا به جاست.

دیگر پست‏های مرتبط:  گریه اوج عاشقی؛   قطره‌های اشک جرعه‌های عشق ؛  عاشقی امام حسین؛  از عشق‌بازی تا جان‌بازی؛  عاشقی راز شفاعت؛ فلسفه عشق به اهل بیت پیامبر(ص)

نظرهای داده شده برای مطلب بالا