سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حدیث

واگویه ماجرای گروه اینترنتی قرآن دانشجو

در اواسط آبان ماه سال 89 بود که به پیشنهاد دانشجویان کارشناسی ارشد رشته علوم قرآن و تفسیر به منظور هم افزایی علمی در زمینه رشته و اخذ موضوع پایان نامه یک گروه اینترنتی در سایت گوگل به نام گروه قرآن دانشجو راه اندازی شد. ( راه اندازی گروه علمی و پژوهشی «قرآن دانشجو» )

اینجانب به جهت این که نویسنده کتاب «روش تحقیق با تأکید بر علوم اسلامی» هستم و چندسالی است که تدریس درس روش تحقیق را بر عهده دارم، همواره مورد مراجعه دانشجویان در زمینه موضوعات مناسب برای اخذ پایان نامه بوده و هستم. اینجانب صدها موضوع به ایشان پیشنهاد کرده ام و آنها در وبلاگ مدهامتان موجود است. (350 موضوع قرآنی و حدیثی برای پایان نامه)

دسته ای از موضوعاتی که لازم است، دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی در زمینه آنها پایان نامه بنویسند، شبهاتی است که مخالفان اسلام و تشیع منتشر کرده اند؛ لذا اینجانب در میان صدها ایمیل های متنوعی که مورد حاجت این دانشجویان بود، معدودی از ایمیل هایی را که حاوی شبهات از سایت ها و وبلاگ های مخالفان اسلام و تشیع بود، به منظور پاسخ دادن آنها در پایان نامه هایشان به همراه پاسخ های نمونه از سایت های پاسخگو به گروه ارسال کردم.

متأسفانه این معدود ایمیل ها حاوی تعابیر توهین آمیزی از سوی مخالفان اسلام و تشیع بود و اینجانب در مواردی به آنها دقت نکرده بودم و در مواردی که به آنها توجه کرده بودم، به جهت عدم امکان ویرایش به هنگام ارسال پیش تر از ارسال آن ایمیل ها پوزش خواسته بودم. جهت آن این بود که آن ایمیل ها را از طریق ریدر گوگل ارسال می کردم. ریدر گوگل در آن زمان هنوز فیلتر نشده بود.

به هر حال، این معدود ایمیل ها بدون ضمیمه پاسخ هایی که اینجانب برای گروه فرستادم، به برخی از مقامات مسئول انعکاس یافت و این موجب شد، حتی برخی را به این گمان بکشاند که اینجانب اساساً در صدد القای اندیشه های الحادی و توهین به مقدسات بودم.

من در همان ایام به مسئولان محترم دانشگاه اطلاع رسانی کردم و با ارایه مستندات نشان دادم که قصد اینجانب مقابله با این شبهات و پاسخگویی به آنها بوده است؛ چنان که اغلب اینها را خودم در وبلاگ عشق الهی پاسخ داده ام. ( انگیزه راه اندازی گروه قرآن دانشجو و ماجراهای آن در یک نامه +  روشنگری و عبرت آموزی درباره گروه قرآن دانشجو )

خود اعضای گروه قرآن دانشجو نیز در همان موقع شهادت دادند که ارسال آن شبهات، برای مقابله با آنها و پاسخگویی به آنها بوده است. من در آن زمان به منظور فروکش کردن تخریب ها به طور موقت از ارسال هر گونه ایمیلی به گروه خودداری کردم. منتها اعضا اصرار بر ادامه فعالیت در این گروه داشتند. (مروری به تقاضاهای اعضای گروه قرآن دانشجو پس از توقف فعالیت  + شهادت شماری از دانشجویان به حقانیت کار قرآن دانشجو +  شهادت صادق دیگری بر حقانیت کار قرآن دانشجو )

به هر حال، به توصیه ریاست محترم دانشگاه و البته قصد جدی خودم، از آن زمان یعنی حدود بیش از یکسال پیش، دیگر هیچ ایمیلی که حاوی شبهات مخالفان اسلام و تشیع باشد، به گروه ارسال نکردم. به این ترتیب، ماجرا فروکش کرد؛ اما باز در اواخر سال گذشته، همان موضوع ایمیل ها از سوی برخی مقامات مسئول مجدداً پی گیری شد و این در حالی بود که هیچ اتفاق جدیدی رخ نداده بود. باز به ایشان اطلاع رسانی کردم. امیدوارم، این آخرین اطلاع رسانی باشد. 

به هر حال، من متأسفم که این ایمیل ها موجبات این حساسیت ها را برای ایشان فراهم کرده است. اما اندکی توجه به شهادت های اعضای گروه و سابقه اینجانب در پاسخگویی به شبهات و تقدیس مقدسات در وبلاگ عشق الهی باید نشان می داد که رویکرد اینجانب هرگز منفی نبوده است. اینجانب، طی سالیان متمادی در وبلاگ عشق الهی چنین شبهاتی را پاسخ داده و می دهم و متجاوز از 100 پست (مطلب وبلاگی) در وبلاگ مذکور در زمینه اثبات و ترویج باورهای اسلامی و شیعی و عشق ورزی به خدا و پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) نوشته ام و این وبلاگ هر روز به طور میانگین حدود 200 دفعه باز می شود و مورد بهره برداری مراجعان در سراسر دنیا قرار می گیرد. نیز در وبلاگ مدهامتان بیش از 320 پست در زمینه علوم و معارف قرآن و حدیث منتشر کرده ام که همگی در دفاع از قرآن و معارف قرآنی و اسلامی است. این در حالی است که هیچیک از اعضای هیئت علمی دانشگاه های ایران به چنین فعالیت علمی و فرهنگی با این وسعت اهتمام نورزیده است. به نظر من چنین تلاشی سزاوار تقدیر است.

البته من توقع تقدیر ندارم. منتها من از دلسوزان دیانت و مذهب تقاضا دارم، اینجانب را به واسطه چند ایمیل معدود که آن را هم برای مقابله با القائات مخالفان اسلام و تشیع به اهل پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری و استادان دانشگاه های سراسر کشور فرستادم و همه آنها که خود در فضای این گروه هستند، اتهام القای اندیشه های الحادی و توهین به مقدسات را از سوی اینجانب رد و حتی تقبیح می کنند، بیش از این مورد اتهام و تضییع حقوق قرار ندهند. (شهادات صادقانه 40 نفر از اعضای گروه قرآن دانشجو بر کذب بودن اتهامات )

من در زمینه ارسال آن چند ایمیل، یک بی احتیاطی، آن هم بدون هیچ غرض سوئی انجام داده و دیگر چنان ایمیل هایی را ارسال نکرده ام؛ به علاوه همواره در رفع سوء تفاهمات و پاسخگویی افزون تر به شبهات و اثبات و ترویج اندیشه های توحیدی و شیعی کوشیده ام و این رویکرد به یاری خداوند افزون تر هم خواهد شد. امیدوارم این تقاضا خاتمه بخش این ماجرای ناخواسته و غم انگیز باشد. از خدای بزرگ می خواهم، همه ما را به آنچه که مرضی خودش است، هدایت فرماید.


شهادات صادقانه اعضای گروه قرآن دانشجو بر کذب بودن اتهامات

نظر به جوسازی گسترده ای که بر ضد اینجانب شده، بر خود لازم دیدم، اطلاع رسانی کنم. برخی به اینجانب نسبت داده اند که در وبلاگم یا گروه قرآن دانشجو به القای اندیشه های الحادی و توهین به مقدسات پرداخته ام. دو وبلاگم به نام های مدهامتان و عشق الهی قابل دسترس است و می توانید مراجعه فرمایید و صحت و سقم اتهامات را دریابید؛ اما در گروه قرآن دانشجو، اینجانب نامه ای به اعضا نوشته ام و تا کنون 40 نفر ایشان پاسخ داده اند و همگی این اتهامات را کذب شمرده اند. من برای این که بسا پاسخ دهندگان راضی به ذکر مشخصات نباشند، پاسخ آنها را با حذف مشخصات در ذیل می آورم:

اصل نامه

تقاضای گواهی اعضای محترم قرآن دانشجو    ‎

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَتَمَ شَهادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُون‏ (بقره، 140)؛ و کیست ستمکارتر از آن کس که شهادتى از خدا را در نزد خویش پوشیده دارد؟ و خدا از آنچه مى‏کنید غافل نیست.

اعضای محترم گروه قرآن دانشجو

سلام علیکم

نظر به این که این روزها اینجانب از سوی کسانی که خلاف واقع به ایشان انعکاس یافته، متهم شده، به این که در گروه قرآن دانشجو به القای مطالب الحادی و موهن و توهین به مقدسات پرداخته است؛ نظیر تعابیر الحادی و کفرآمیز درباره «الله»؛ اهانت به پیامبر اسلام(ص)، حضرت امیر المؤمنین(ع)، امام حسن(ع) و حضرت سید الشهداء(ع)؛ تحریف قیام عاشورا و نسبت های موهن به آن؛ توهین به امام خمینی و رهبر معظم انقلاب، لذا از اعضای محترم گروه تقاضا دارم، بیان فرمایند که آیا چنین اتهاماتی را تأیید می فرمایند؟

شهادت اعضای محترم می تواند، حقایق را برای آنان که طالب حقیقت اند، آشکار نماید.

با سپاس

جعفر نکونام

April 11

                     بنام خدا

" واذا جاءکم فاسق بنباء فتبینوا"     

        از شگفتی های روزگار یکی این است که اندیشمندان دلسوزان   نو اندیشان پاک دامنان و... همواره از سوی بی هنران ، کج اندیشان و نادانانی که نافهمی و بی سلیقگی خویش را به دین و انسانیت نسبت می دهند؛ مورد اتهام بوده اند.

 و گرنه چه جای سوظن است درآن مواردی که امکان کسب یقین ، به راحتی ممکن است؟!!

البته کسانی که محرک این جریانند می دانند که موجی روان تر از احساسات جوانانی که حاضرند برای دفاع از عقاید خویش هرگونه رنجی را بر خود تحمیل کنند؛ یافت نمی شود.

کتاب های دکتر ، نظراتشان در دو وبلاگی که دارند و متن های ارسالیشان به گروه قرآن دانشجو که تمامی اعضا دریافت می کنند و نقطه نظراتشان در تمامی سخنرانی ها و گردهمایی ها و ... در دسترس است وبه روشنی گواهی می دهد که ایشان دارای چه دیدگاهی هستند.

 خداوند در قرآن می فر ماید " بگو پناه می برم به خدا از... شر حسود، زمانی که حسادت می ورزد"   و خدا نیز بهتر می داند که اگر حسادت کسی بجنبد، واقعا جز آغوش الهی پناهی یافت نمی شود ... چرا که انسان حسودی که دست در دست شیطان ، حرکت می کند؛ به کمتر از نابودی ، رضایت نمی دهد.

دکتر عزیز!

من از تلاش مغرضانه و یا نا فهمی حسودان و بد دلان و متحجران تعجب نمی کنم بلکه از کسانی که در مسند قضاوتند در عجبم که آیین داوری نیاموخته اند!

به سهم خویش گواهی می دهم که از روز آشنایی با افکار دکتر نکونام گرامی و معزز، هرگز تلاشی از جانب ایشان در موارد سخیف اعلام شده ندیدم و بلکه همت ایشان در جهت شفافیت و به اندیشی نسل جوان است ...که اگر قراراست به تکرارآنچه گذشتگان محترم شیعی دریافته اند بسنده کنیم؛ چه جای پژوهش و دانش اندوزی!؟

به راستی همراه این سوال برایم مطرح بوده است که این گونه زمزمه ها از چه کانونی و با چه انگیزه ای بر می خیزد و هدفش چیست؟ من که جز به حسادت ناشی از بخل و نفهمی و عجز ، به چیز دیگری نرسیدم.

خداوند همه ما را هدایت کند و انصاف و دیده بینا ببخشاید.

دکتر نکونام اگر صلاح بدانید میتوانیم به بالاترین مسئول دانشگاه ایمیل بزنیم و این گواهی ها را ضمیمه کنیم و یا از اتهام زنندگان درخواست ارئه مدرک برای اثبات ادعایشان را داشته باشیم.

امیدوارم بخشی از هجمه علیه شما از کم کاری ما نبوده باشد.

خداوند شما را حفظ کند.

تمام متن را در اینجا ملاحظه فرمایید.


شهادت صادق دیگری بر حقانیت کار قرآن دانشجو

مطلبی که در ذیل ملاحظه می کنید، نامه ای است که یکی از دانشجویان سابقم نوشته است. این نامه در عین حالی که شهادت صادقی به فعالیت مثبت اینجانب در ایام تدریس و نیز ایام فعالیت در گروه علمی – پژوهشی قرآن دانشجوست، گزارش خوبی را هم درباره کشور الجزایر و وضعیت دانشگاهی آن دربردارد.

     شاید برخی بگویند که چه ضرورتی به انعکاس این نامه هاست؛ اما باید عرض کنم، باید برای سالم سازی فضای جامعه علمی کوشید تا اخلاق اسلامی در گفتمان علمی حاکم شود و سوء ظن ها و تهمت ها و تخریب ها ریشه کن گردد و چنان نباشد که اگر فرهیخته ای هر حرف نو و خلاف مشهوری را ولو در چارچوب اسلام و تشیع بگوید، به او نسبت کفر و زندقه و وهابیت بزنند. لذا پیوسته باید برای اصلاح اخلاق جامعه علمی نوشت و به انعکاس واقعیات اهتمام کرد.

     گفتنی است که این نامه دومی از ایشان است و نامه قبلی وی در یکی از پست های قبلی آمده است.

به نام خدا و با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار

امیدوارم ایام بر وفق رضای الهی بگذرد هم بر شما و هم بر ما و هم بر همه آنانی که این رشته نازک پژوهشی را برنتافتند و شادمان، بر دانسته ها و یافته های قدما تکیه میزنند و پزهای عالمانه تحویل می دهند و لابد به زعم ایشان، آنچه داشته ایم کفایت می کند و دیگر به دانستن نیازی نیست حتی اگر مسائل جدید باشد!!.

پوزش می طلبم اگر در آغاز سخن، خشم و سرخوردگی در لابلای عباراتم خود را نشان می دهد. هرچند شایسته است که متانت شما را الگو قرار دهم.

استاد عزیز، از وضعیت علمی و پژوهشی اینجا سئوال فرمودید؛ باید عرض کنم من حدود دو سال است که در الجزایر زندگی می کنم و در این مدت به دلایل متعدد مانند روشن نبودن وضعیت استقرارمان در اینجا و همچنین نداشتن زبان مشترک (در مراکز آموزشی و اداری الجزایر، زبان رسمی و قانونی،زبان فرانسه می باشد) و... برای حضور در دانشگاه اقدام نکرده ام؛ ولی با توجه به دوستانی که در اینجا دارم (و حضورشان در رشته های مختلف دانشگاهی)، این طور به نظر می رسد که توجه به دانش و پژوهش در این کشور اسلامی نیز مورد غفلت واقع شده و عموماً دانشجوها دچار کم کاری و بی میلی بوده و غفلت عمومی و گسترده ای وجود دارد و کلا در فرهنگ عمومی و باور اجتماعی مردم، نوعی خود باختگی در مسائل علمی به کشورهای اروپایی خصوصاً فرانسه دیده می شود و به خاطر استعمار فرانسه در طول صد و خورده ای سال، اینان حتی فرهنگ اسلامی و ملی خویش را نیز تا حد زیادی به فراموشی سپرده اند و این خود فراموشی فرهنگی، تا از دست دادن زبان عربی نیز پیشرفته است تا حدی که زنان و مردان بسیاری در سنین 50 به بالا هستند که خواندن و نوشتن عربی را نمی دانند؛ ولی زبان فرانسه را به خوبی می نویسند و می خوانند و سخن می گویند و البته لازم به ذکر است که بعد از استقلال الجزایر،گام هایی در جهت احیای فرهنگ اسلامی و بومی مردم برداشته شده است؛ ولی تا به بار بنشیند باید حداقل یک یا دو نسل دیگر صبر نمود؛ زیرا نسل کنونی نه فرهنگ و زبان فرانسه را خوب می داند و نه فرهنگ و زبان عربی و حتی ملی خویش را. و البته مشکلات معیشتی بسیار شدید و سطح درآمد پایین نود در صد مردم و اختلاف طبقاتی شدید و همچنین مشکلات اجتماعی و تروریستی نیز، فرصت اندیشیدن به چیز های دیگر را از مردم ربوده و کل سرمایه های کشور را تحت تأثیر قرار داده است.

و اما نکته های مثبتی نیز وجود دارد که قابل ذکر است مانند نبود کنکور ورودی برای دانشگاه ها و پذیرش دانشجو بر اساس کارنامه علمی آنها؛ که از نگاه ما که همیشه این غول را احساس کرده ایم بسیار شیرین می نماید یا استفاده از وسایل آزمایشگاهی و کمک آموزشی خوب و یا روش آموزشی نوینی که نزدیکی به اروپا و صد البته تحت استعمار فرانسه بودن برایشان به ارمغان آورده است!!.

استاد بزرگوار با توجه به این که خودم در دانشگاه نبوده ام و کسی نیز از دوستان در رشته های انسانی تحصیل نمی کند، سعی کردم تا حدی که خود فهمیده ام کامل پاسخ دهم (اما خدا بهتر می داند)

در انتها آدرس اینترنتی یک مصاحبه را برایتان درج می کنم که شاید در روشن نمودن وضعیت فرهنگی الجزایر و خصوصا شیعیان اینجا ، روشن تر از توضیحات داده شده باشد و در پایان سخن نیز باز هم بر تأسفم نسبت به متوقف شدن فعالیت گروه تأکید می کنم . ای کاش شما گروه دیگری داشتید تا تحت نظر خودتان در هر زمینه ای که شما صلاح می دیدید فعالیت و پژوهش می نمودیم که اکنون تشنگی نسبت به کشف اسلامی که دائم از آن دم زده می شود، ولی کمتر معرفی می شود، بیش از هر زمان دیگری احساس می شود؛ اما جواب ها، در حد ادعاهای به گوش رسیده نمی باشد.

از لطفی که فرموده بودید نهایت استفاده را در آینده خواهم کرد و مزاحم شما خواهم شد.

سرافراز و پیروز باشید و خداوند یار همیشگیتان باد