ساعت دماسنج

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ امير 
با ارجاع دادن اشکالات اين خانم (آنهم نه همه اشکالات)به نوشته هايي که ربط چنداني نداشت خوب تونستي از زير جواب آن شانه خالي کني
جوابتان به مثلا اين مطالب چيه:
1_اساساً اين پيش فرض دکتر نکونام که عرب زمان پيامبر(ص) فهم و درک روشني از قرآن و آيات آن داشته است، محل اختلاف است. نظريه پرداز محترم، خودشان روايات بسياري را نشان داده اند که اصحاب حتي درباره معناي مفردات قرآن اختلاف مي کردند. نمي توان براي اثبات اين ادعا که مردم عصر نزول همه قرآن را به روشني مي فهميدند، اين گونه روايات را به جعل و وضع منتسب نمود.
2_
نتيجه منطقي اين ادعا که مخاطبان قرآن خصوص عرب حجاز در عصر نزول هستند، مي تواند اين باشد که پس مردم خاور دور و امريکاي لاتين و ديگران مخاطب قرآن نيستند. همين طور مردم قرون پس از عصر نزول نيز مخاطب وحي نيستند با استناد به همين نظريه عرفي بودن زبان قرآن زنان مي توانند ادعا کنند، ديه و ارث و شهادت آنها با مردان برابر است با استناد به اين نظريه مي توان گفت: اگر به مثل خداي تعالي فرموده «الذين يأکلون الربا لايقومون ...» تخبط انسان به وسيله شيطان امري است که براي عرب زمان نزول امر معهودي بوده و نيازي نيست، تصور کنيم، براي مردم امروز هم سازي و جاري است.
خلاصه با اين حرفهايي که اصل و اساسي ندارد اعتقادات مردم نسبت به قرآن را خراب و تبديل به کتاب قديمي و کهنه که مطالبش به درد گذشتگان ميخورده نکنيد که در قيامت بايد پاسخگو باشيد و در اين آيه هم تفکر نماييد
و قال الرسول يا رب ان قومي اتخذوا هذا القرآن مهجورا
پاسخ

سلام. هرگز خاص بودن مخاطبان قرآن مستلزم خاص بودن هدايت آن نيست. از قرآن در هر عصر و مصري مي توان بهره برد. منتها راهش اين است که بدانيم، مخاطبان قرآن عرب عصر نزول بوده اند و معهودات آنان را در فهم قرآن مورد استناد قرار دهيم. ميرزاي قمي که مخاطبان قرآن را مشافهين يا حاضران در وقت و مکان نزول مي دانست، هرگز قائل نبود، قرآن به درد اعصار و اقوام ديگر نمي خورد. نيز هرگز اين نظريه استفاده نمي شود که احکام قرآن براي اعصار ديگر بايد تغيير کند؛ مگر احکامي که زمينه اجرايي ندارد، مثل احکام برده داري. نبايد نظريه به معناي باطلي حمل کرد و بر نظريه پرداز به ناحق حمله برد. ابتدا بايد پرسيد و به مراد پي برد و بعد نقد کرد. موفق باشيد.