ساعت ویکتوریا

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ گنجشك دورمانده 

سلام عليكم

استاد مگر نه اين است كه وقتي فرد حكيمي سخن مي گويد به گونه اي كه مخاطبانش بفهمند سخن مي گويند اما عميق (منظور دقت وظرافت)در كلامش هست به گونه اي كه مي توان ان كلام را از ابعاد مختلف كنكاش و تحليل نمود مثلا مي توان در كلام او تحقيقي نمود و مراد او را از يك كلمه دريافت و يا مرزبندي هاي او را در به كارگيري كلمات فهميد (كه اين مي تواند گريزي به فلسفه داشته باشد) . و با توجه به عمقي كه در كلام فرهيختگان هست اين طبيعي به نظر مي رسد كه با وجود اين كه مخاطبان كلام آنها را مي فهمند مي توان چيزهايي فراتر از آنچه كه ابتدا در هنگام شنيدن به ذهن متبادر مي شود از كلام آنان چيز هاي ديگري نيز فهميد اينگونه نيست؟

آيا نمي توان نگاهي عميقتر به قرآن داشت البته نه اين كه به بافتن وهميات بپردازيم و پا را از واقعيت و حقيقت فراتر نهيم نه بلكه درحدي كه عقل با آن همراهي كند نه از سر وهم زدگي؟

پاسخ

سلام عليكم. بايد ميان چند بُعد تفكيك كرد. الف. بعد زبان شناختي:‏ قرآن به لحاظ زبان شناختي چيزي متفاوت از زبان عربي عصر نزول نيست و نبايد فراتر از چيزي كه معهود آنان است،‏از قرآن انتظار داشت. ب. بعد معرفت شناختي: مفاهيم قرآني نظير هر مفهوم بشري لوازماتي دارد. به اين ترتيب از مفاهيم قرآن نبايد چيزي فراتر از لوازم منطقي انتظار داشت. ج. بعد وجود شناختي: قرآن از واقعياتي مثل تاريخ و قيامت سخن گفته است. شناخت آن واقعيات را نيز بايد از غير قرآن انتظار داشت. اگر كسي بخواهد راجع به جهات فيزيكي و شيميايي عناصر خارجي تحقيق كند، بايد به علوم بشري مراجعه كند. موفق باشيد.