سلام عليكم
استاد مگر نه اين است كه وقتي فرد حكيمي سخن مي گويد به گونه اي كه مخاطبانش بفهمند سخن مي گويند اما عميق (منظور دقت وظرافت)در كلامش هست به گونه اي كه مي توان ان كلام را از ابعاد مختلف كنكاش و تحليل نمود مثلا مي توان در كلام او تحقيقي نمود و مراد او را از يك كلمه دريافت و يا مرزبندي هاي او را در به كارگيري كلمات فهميد (كه اين مي تواند گريزي به فلسفه داشته باشد) . و با توجه به عمقي كه در كلام فرهيختگان هست اين طبيعي به نظر مي رسد كه با وجود اين كه مخاطبان كلام آنها را مي فهمند مي توان چيزهايي فراتر از آنچه كه ابتدا در هنگام شنيدن به ذهن متبادر مي شود از كلام آنان چيز هاي ديگري نيز فهميد اينگونه نيست؟
آيا نمي توان نگاهي عميقتر به قرآن داشت البته نه اين كه به بافتن وهميات بپردازيم و پا را از واقعيت و حقيقت فراتر نهيم نه بلكه درحدي كه عقل با آن همراهي كند نه از سر وهم زدگي؟