با سلام
نظريه شما حداقل دو مقدمه دارد
1-استقلال قرآن
2-عرفي بودن زبان قرآن
اما استقلال قران ژنبه اش سال ها ست كه زده شده ست. ورديه هاي گوناگوني بر آن داريم در سني وشيعه
وقتي استقلال قران در تفسير ثابت نشد جايي براي عرفي بودن و... نيست وتفسير قرآن لازم است بخاطر وجود متشابهات که به قول شما فقط ايات قيامت است.همين که شما اعتراف داريد وجود متشابه را.متشابه يعني ظهوري ندارددر يک معناي مشخص پس بايد براي ظهور گيري به قراين مراجعه کنيم اينکه وظيفه شارع اين است که حتما از قرينه متصله يا منفصله هم عصر نزول يا قبل از نزول استفاده کند چنبن چيزي نداريم طريقه شارع در بيان آيات قرآن مانند ديگر کتب مصنفه يا خطابات شاهي است اما انهايي كه استقلال ندارند مثلا شخصي خطاب شفاهي دارد و مقيد مي كند كه خطابي كه به شما گفتم داراي محكم ومتشابه است . مطلقات و عموماتي دارد كه تخصيص خورده اند واين مخصصات ومقيدات را برويد از فلاني بپرسيد زيرا نمي خواهم گيج شويد يك مفسر گذارده ام در ميان شما. چون كلام من از ملكوت به ملك آمده ومي خواهم آن را دستور ابدي از الان تا آيندگان قرار دهماما چون مصاديق اين عمومات كلام من در طول زمان ها فرق مي كند بايد يك نائبي از طرف من در طول زمان ها براي شما اين ها را مصداق گيري كند تا جايي شما مي توانيد از عقل نظري وفطري استفاده كنيد اما شناخت مصداقات و امثالهم در خيلي جاها كار عقل نيست وبايد به خليفه من رجوع كنيد يعني ژيامبر ومعصومين ودر عصر غيبت هم به فقها وراويان البته با لوازمي كه گفته ام.
ژس نه گيج كدني در كار است بلكه مصلحت وحكمتي هم هست يعني ژر رنگ كردن نقش ژيتمبر وجانشينانش
بر فرض كه خطابات براي عرف عام باشد براي عرب عصر نزول.باز هم با اصل قرار دادن عموماتي كه براي آن زمان عام بوده است مي توان به تفسير قرآن ژرداخت بدون انحصار افراطي به عصر نزول. خيلي از روايات هم از اين اصول دارد فروعي را در مي آورد. ايا اين استفاده از قرآن وخطابات زمان عصر نزول نيست ژس اصرار شما به اين قضيه تاژيري در نتيجه هاي حاصله از تدبر در آيات واستفاده براي عصر خودمان ندارد.