سلام جاي شگفتي ست که مسئله ي به اين سادگي رااصرار بر انکار داريد ؟ 1- قران کتابي کامل براي هدايت انسان از اولين انسان تا اخرين.2- تمام سرفصلهاي لازم جهت هدايت انسان در همه ي عصرها امده است .3- فقط سر فصلها بدون ورود در جزييات امده است.4-قران براي هدايت و خوشبختي نوع بشر در زمانهاي گوناگونبانيازمنديهاو دانش گوناگون امده است.5-تمام دانستنيهاي لازم از لحظه ي افرينش (سوره ي مبارکه ي دخان)تا بعداز قيامت بهشت وجهنم حتي در باب بهشت وجهنم با جزييات دقيق امده است .6-خداوند براي رسيدن نوع بشر تا اخرين انساني که متولد ميشودبه صراط مستقيم عادلانه ابزار يکسان قرار داده است و هيچ تبعيضي بين انسانها قرار نداده است. يعني به همه- ي انسانها يکسان اين حق به کار گيري وسيله ي منا سب براي رسيدن به صراط مستقيم راداده است.7- خداوند خود فرموده اند که مناسبترين ومطمئن ترين وسيله کتاب وکلام خودش مي باشد. 8-فاصله ي اولين انسان تا اخرين جندين هزار سال است (رقم دقيق را خدا ميداند)8- درطول اين چندين هزارسال شرايط اجتماعي فرهنگي علمي تاريخي اقتصادي زيستي حتي جغرافيايي واب وهوايي که بر تفکر انسان موثر است تغيير ميکند. 9-خداوند بعداز قران مجيد کتاب ديگري نفرستاده است که اين را نيز رسما اعلام فرموده. 10-با توجه به متغير بودن زمان ومسائل مربوط به ان پس قران که اخرين کتابست بايد براي اخرين انساني که خدا خلق مي نمايد بايد به گونه اي باشد که با توجه به نيازهاي زمانش وسيله اي براي هدايت باشد. 11-وسيله ي قران براي برقراري ارتباط با انسان وسپس هدايت او براي همه ي عصرها فقط کلمه مي باشد.يعني اين کلمه براي همه ي انسانها در زمانهاي گوناگون وعوامل وابسته ي خاصش قابل درک و فهم باشد.12-کلمات قران ثابت است.13-خداوند قادرحکيم و عليم براي رساندن پيام هدايت حتي براي اخرين انسان درهمان کلمه ي واحد باتوجه به رشد عقلي علمي و نيازي بشر معاني گوناگون قرار داده است هر کس علمش بيشتر دريافتش از وحي بيشتر .وقتي در اختر فيزيک بيگ بنگ مطرح ميشود تازه ادم ميفهمد منظور از دودي که در سوره ي مبارکه ي دخان بيان شده است چيست وصدها مثال ديگرکه مجال طرحشان نيست. 14-با توجه به وسعت خيال و دانش بشر سوال انسان نيز تغيير ميکند.سوالاتي که پاسخ به انها کمک به هدايت انسان ميکند.وباز در همان کلمات واحد پاسخ هاي گوناگون نهفته است.15-من وشما وهيچکس ديگر به مفهوم مطلق کلمه قادر به نگارش چنين کتاب کامل که پاسخگوي همه ي عصرها باشد نيستيم اما اين کار بر خداوند تبارک وتعالي بسيار اسانست.16-يعني در يک برهه از تاريخ باموضوعات خاص خودش ودر يک منطقه ي جغرافيايي خاص يعني حجاز به گونه اي خدا با همان افراد متعلق به ان منطقه سخن بگويد که گويي با اخرين انسان روي کره زمين با توجه به ظرف زماني مکاني وتوان علمي ونوع سوال ونيازمنديهاي متفاوتش در جهت رسيدن به هدايتش سخن ميگويد.17-ايااين جز همان اعجازيست که از قران مي شناسيم .18-ايا اين کار بر قادر مطلق سخت و دشوار است؟ والبته اين موضزع بسيار مفصل تر از اينست که عرض کردم که دراين اندک مجال بيشتري نيست.با سپاس.