• وبلاگ : مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حديث
  • يادداشت : قرائت هاي مختلف قرآن
  • نظرات : 0 خصوصي ، 11 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مرشد 

    سلام مجدد

    قرآن هرگز جامع نيست و گرنه لزومي نبود به سنت مراجعه شود. در قرآن برخي از آموزه هاي ديني آمده و بسياري نيامده است.

    هيچ عالم مسلماني سنت را در مقابل قرآن و جابر نقص آن قرار نمي داند بلکه سنت تماما بر قرآن متفرع است . يعني تمام سنت متخذ از قرآن است . قرآن به مثابه قانون اساسي است که مفسر رسمي آن حکم موضوعات جزئي را با استفاده از آن بيان مي کند . در روايت هم قرآن را ثقل اکبر و اهلبيت را ثقل اصغر نام نهادند لذا وجود سنت نه تنها دليل بر عدم جامعيت قرآن نيست بلکه تاکيد بر جامعيت آن است . منصب معصومين ع منصب تفسير و تبيين قرآن است نه منصبي جدا از تعاليم و معارف قرآن کريم .
    حال بفرماييد کداميک از تعاليم اسلام در قرآن نيست


    پاسخ

    سلام. اولاً، سئوالات خود را به ايميل من ارسال كنيد. ثانياً، ايشان بفرماييد، چيزهايي مثل شكيات نماز متفرع بر كدام آيه از قرآن است؟ ثالثاً، تفسير را به چه معنايي مي گيرد؟ اگر بيان مراد باشد، قرآن فصيح و بليغ است و لااقل براي مخاطبان قرآن مراد مشخص بوده است و براي ديگران نيز در مواردي كه حاجت به بيان باشد، در حد يك ترجمه است. اگر مراد از تفسير بيان اجزاء و جزئيات باشد،‏اين هم در خود قرآن آمده،‏ مثل جزئيات ارث و هم در سنت. نيز هم در قرآن كليات آمده و هم در سنت. لاتنقض الشك باليقين يك قاعده كلي است كه در سنت آمده است. بيابراين ميان قرآن و سنت ازاين نظر تفاوتي نيست.
    + مرشد 

    سلام و درود خدا بر شما

    تشكر بابت صبر و حوصله اي كه براي جواب دادن به سوالات اين جانب گذاشتيد.قبلا " بابت سوالات بعدي مي خواهم اجازه بگيرم.

    پاسخ

    سلام. موفق باشيد
    + مرشد 

    سلام مجدد

    استاد عزيز سوال من در رابطه با معنا و مفهوم آيات مذکور(16-17-18 حجر)نيست.سوال من اين است.که وجود آياتي ازاين دست راکه نه بار علمي دارد ونه هدايتگري ،چگونه بايد توضيح داد.

    پاسخ

    سلام. اين آيات در رد اتهام مشركان مكه به پيامبر(ص) بوده است كه او را متهم مي كردند، قرآن را از اجنه و شياطين مي گيرد. در اين آيات بيان شده است كه آنان دسترسي به اخبار آسمان ندارند و لذا آنان نمي توانند قرآن را دريافت كنند و به پيامبر(ص) القاء نمايند. اين فرشتگان اند كه قرآن را دريافت و به آن حضرت القاء مي كنند. بنابراين آيات مذكور جنبه هدايتي دارد.
    + مرشد 

    سلام

    اگر به ترجمه ظاهري آيات بسنده کنيم وجود آياتي همچون آيات16-17-18 سوره ي حجر و امثال آن هيچگونه جنبه هدايتگري ندارد.وجود آنها را چگونه بايد توجيه کرد.


    + مرشد 

    سلام

    به جان عزيزت كه تا جواب قانع كننده نيابم دست از طلب ندارم.

    استاد گرامي ، بزرگواري بفرماييد بيشتر راهنمايي كنيد .

    پاسخ

    سلام. سئوال خود را روشن بيان كنيد.
    + مرشد 

    سلامم خدمت دكتر بزرگوار

    برحسب نظريه زبان معيار بايد متن بخودي خود قابل فهم باشد. ونه تنها قابل فهم باشد بلكه بايد هدايتگر هم باشد . اگر بنا را بر فهم ظاهري متن بگذاريم ( كه البته موافقم) آنگاه وجود چنين آياتي(16-18 الحجر و امثال آن) در متن قران را چطور بايد توضيح داد.

    پاسخ

    سلام. معناي اين آيات همان است كه عرب عصر نزول فهميدند و توضيحي غير از آن ندارد.
    + مرشد 

    بازم سلام

    نظرتون راجع به آيات 16و17و18 سوره ي حجر چيست.آيا به خودي خود هيچ معنا و مفهوم علمي ، ديني دارد.منظورم اين است که به نظر شما در زبان معيار چه چيزي از ان فهميده مي شده.بلاخره بايد به نحوي در رابطه با هدايت باشد. بايد تفسير کرد يا به همين صورت هدايتگر است.

    پاسخ

    سئوال ابهام دارد. قرآن براي مخاطبانش هدايتگر بوده و ما هم اگر به فهم مخاطبان قرآن دست بيابيم، هدايت گر است.
    + بابك هدايت 

    سلام عليكم

    مرقومهء آن استاد بزرگوار از نظر بنده، يك تفسير عقلاني از آيه مذكور است كه من عامي تا قبل از مراجعه به نظرات عالماني همچون جنابعالي، اين درك را از (الله نور است) نداشتم.

    + بابك هدايت 


    با سلام مجدد و عرض ادب

    فرمايش جنابعالي را در مورد بخشي از آيات قرآن ، مثلا"در خصوص بيان احكام ( كه شنيده ام كمتر از ده درصد كل آيات ميباشد) صحيح ميدانم. ولي چطور ميتوان آياتي از قبيل (الله نور السموات و الارض...) را بدون توجه به تفاسير عقلاني بزرگاني از ابن سينا گرفته تا علامه طباطبايي درك نمود.

    پاسخ

    سلام. همان طور كه عرب عصر نزول فلسفه نخوانده اين آيات را درك كرده، ما هم مي توانيم درك كنيم. الله نور است، مسلما به اين معنا نيست كه او مثل خورشيد نور است؛‏ يعني او مثل قرآن نور است؛ يعني هدايت مي كند. الله نور آسمان ها و زمين است؛ يعني آنها را هدايت مي كند.
    + بابك هدايت 


    به نام خدا - با عرض سلام و احترام

    اينجانب به دليل كم سوادي در علوم قرآني ،برداشتم از بطون قرآن را با يك مثال تبيين ميكنم:(ديدگاههاي افراد مختلف نسبت به يك صندلي چوبي)!

    1- عامه مردم:صندلي

    2-نجار:قطعاتي خراطي شده از چوب ساج كه با اتصالات كام و زبانه و مقداري چسب چوب ...3-شيميدان مولكولي:تعداد زيادي مولكول... كه با پيوند ...

    3-فيزيكدان كلاسيك: تعدادي اعضاي باربر جهت انتقال بارهاي استاتيكي ناشي از...

    ‌4-شيميدان مولكولي:تعداد زيادي مولكول... كه با پيوندهاي...

    فيزيكدان كوانتومي:تجمعي از ذرات زير اتمي با حالت شگفت انگيز لامكاني(سوپرپوزيشن) و همبستگي كوانتيك كه از لحاظ تئوري اين ذرات را فقط ميتوان تا ابعاد 10 به توان33 - سانتيمتر رصد نمود( و نه كوچكتر از آن)...

    به نظر من همه به نوعي درست ميگويند ولي حقيقت از مجموع نظرات آنها نيز بزرگتر است.

    پاسخ

    به نام خدا و با سلام. اما آن كه مي گويد: برو روي صندلي بنشين، هر كه مي خواهد باشد، چه آدم عادي و چه نجار و چه شيمدان، يك معنا را قصد مي كند و آن كه اين جمله را مي شنود، فقط همان يك معنا را مي فهمد و كاري به اجزاء و عناصر تشكيل دهنده و نظاير آن ندارند. در زبان طبيعي صندلي بر همين معنايي كه متفاهم گوينده و شنونده زبان است، اطلاق مي شود و به كار مي رود.