جناب نکونام عزيز
متاسفانه برخوردهاي شخصي و غير علمي در تمام محيط هاي علمي در ايران حاکم است اما ما گمان نمي برديم که در مذهبي ترين نقطه ايران و در مذهبي ترين دانشکده و گروه که کارش قرآن پژوهي است و قرار است به تفسير قران براي زندگي بهتر بپردازد چنين شرايط و ديدگاهها بسته اي وجود داشته باشد. مسلما هيچ کس غير از آنها که خداوند مشخص کرده معصوم از گناه نيستند و اينکه ما خارج از اقوال مشهور سخن نگوييم و يا اينکه نخواهيم اين اقوال را نقد کنيم کار درستي نيست و نشانه تعصبي است که در قرآن مذموم دانسته شده است. خداوند در قرآن توصيه کرده است که اگر مورد ظلم واقع شديد هجرت کنيد و به گمان شايد (؟) در دانشگاهي ديگر بهتر بتوانيد فعاليت فرماييد خداوند پيروز و سربلندتان فرمايد

خطاب به خواهر يا برادر خوبم (ع- پ)
اولا: بنده اين تعميم گويي شما را نمي پسندم، اين گونه که شما به ايراد خطبه پرداخته ايد و خبر از نا امني داده ايد شايد بر خواننده مشتبه شود که ما داريم در سازمان موساد و يا سيا درس مي خوانيم. بنده خودم دانشجوي ترم 4 همين رشته مي باشم، خدا را شاکرم که توفيق داشته ام تقريبا از محضر همه ي اساتيد بهره برم. بحمد الله در دانشگاه قم اساتيد پرباري حضور دارند که در رشته ي ما حرف اول را مي زنند. خواهر يا برادر خوبم رسم روزگار بر اين است که در هر رشته برخي عناصر کار شکن وجود داشته باشند. (که البته جاي تأسف دارد که در رشته ي ما نيز چنين است)
ثانياً: قسمت اعظم آمال و آروزهاي ما بسته به همت خودمان است. دانشجو بايستي خيلي فراتر از کلاس و استاد به دنبال علم باشد نبايد تنها به استاد و کلاس بسنده کنيد (البته من نقش استاد را در ايجاد انگيزه منکر نيستم) لذا شما با شنيدن و ديدن چند مورد نبايد همه را اينگونه بدانيد و هزاران اميد خود را از دست بدهيد. ما بايد سعي کنيم در زندگي واقع نگر باشيم؛ به دنبال آرمانشهر نگرديم. اگر اين گونه مسائل نبود شايد ما قدر اساتيد بزرگواري چون استاد نکونام را اينگونه نمي دانستيم.
و در آخر آرزوي سلامتي و طول عمر با برکت براي حضرت استاد را دارم که بنده شخصا خيلي مديون ايشان هستم.
ربنا ءاتنا من لدنک رحمه و هيئ لنا من امرنا رشدا

sسلام استاد -وقت شما بخير و نيکي
با کمال تاسف براي خودم و همه دوستاني که با هزار اميد بسمت اين رشته (علوم قران و حديث) مي ايند و دلخوش استفاده از منبر و تريبون اساتيدي هستند غافل از اينکه تهاجم فرهنگي در کلاس درس ما با حضور اساتيد منافق در حال ريشه دوانيدن است . و جالب که استاد در لباس فريب بر سر کلاسها حاضر ميشوندو تعليم انسانيت مي دهند و نگران چرا کلامشان بر دل نميشنيد ؟و حال انکه نميخواهند باور کنند اين حقيقت را که کلام حرام همچون لقمه حرام است همانطور که لقمه حرام از گلوهاي اهل ايمان پايين نميرود کلام هاي حرام هم بر گوشهاي اهل ايمان فرو نمي رود
پس براي چه با خصومت و دشمني با شما ميخواهند اهل ايمان را سم پاشي کنند
استاد محترم ايکاش شرايطي فراهم ميشد تا مخالفين جنابعالي قبول ميکردند که در انجمنهاي گفتگو حضور پيدا کنند. و براي يکبار هم شده گوش هايشان را به حرمت قراني که بر سرنيزه دارند و با ان امرار معاش ميکنند پاک کنند و حقيقت را بشنوند
استاد اميدوارم که کلامتان تا هميشه سبز و جاودان باشد که ما و ايندگان بدان محتاج و تشنه ايم
نفستان گرم و چشم دشمنانتان کور