• وبلاگ : مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حديث
  • يادداشت : جالش با نظريه نزول دفعي قرآن
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + موسوي 


    به نام خدا

    باسلام وآرزوي قبولي طاعات شما

    مطالب شما را خواندم. بايد بگويم خداوند متعال همانگونه که کتابهاي آسماني ديگر را به صورت دفعي به پيامبران قبل از پيامبر ما نازل فرموده است، مي توانسته است هر زمان که بخواهد قرآن را نيز به صورت دفعي بر قلب مبارک پيامبر ما نيز نازل کند. چه اينکه يکي از ايرادهاي اهل کتاب به پيامبر(ص) هم همين بود که قرآن يک دفعه بر او نازل نشده است؟ در نتيجه مردم عصر نزول مخصوصا مردم مدينه، هم مي دانستند که اين قرآن يک بار دفعتا بر قلب مبارک آن حضرت نازل شده است. نمي دانم شما چرا اينقدر اصرار داريد تا مردم عصر نزول را نفهم و خنگ معرفي کنيد؟! مطلب ديگر اينکه در ابتداي مبعث وقتي به آن حضرت وحي شد بخوان، همانطور که از آيات ابتدايي سوره علق پيداست، مي فرمايد بخوان به نام پروردگارت، يهني نام پرودگار را تعليم مي دهد نه نماز را که شما گفتيد مي فرمايد نماز بخوان. مشکل اصلي اين است که مي خواهيد همه چيز را تاريخي و در فضايي غير از روايات و احاديث مسائل را بررسي کنيد.

    با تشکر

    پاسخ

    به نام خدا و با سلام. اولاً، اتفاقاً، همان آيه كه حاوي اعتراض مشركان مكه بر عدم نزول دفعي قرآن است، تأييد مي كند كه بلي، قرآن به طور دفعي نازل نشده است. وقتي خود قرآن تصريح دارد كه قرآن به طور دفعي نازل نشده است،‏ چگونه شما از مخاطبان قرآن انتظار داريد، فهمي بر خلاف نص قرآن داشته باشند؟ ثانياً، باء در «باسم ربك» باء تعدي نيست كه اسم رب، مفعول به باشد؛ بلكه باء استعانت يا سببيت است و لذا مفعول به «اقرأ» محذوف و مقدر است؛‏نه مذكور. مشكل رايج در قهم قرآن اين است كه سعي نمي کنند، همه روايات را در کنار هم و سازگار با هم ببينند و نيز نمي کوشند، قرآن را در همان فضايي که نازل شده، درک کنند و گرنه، سخن اينجانب هرگز ناهموار نيست که درکش مشکل باشد. ذهنيت هاي رايج مانع از پذيرش سخن اينجانب شده است.