آقاي دکتر بسيار واضح است که تنها يکي از مخاطبان قرآن مردم عصر نزول است زيرا قرآن مخاطبش تمام انسانها در طول تاريخ پس از نزول آن را نيز در بر ميگيرد. اکر مخاطيان عصر نزول معناي آيه اي را نميفهميده اند مي توانستند از پيامبر يا امامان بپرسند. به نظر من مردم عصر نزول مي توانستند معناي آيات علمي قرآن را درک مي کنند ولي توجيه علمي آن را ندانند. به نظر من روايات زير به درستي مويد سخن من است.
امام صادق(عليه السلام): إِنَّ الْعَزِيزَ الْجَبَّارَ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ كِتَابَهُ وَ هُوَ الصَّادِقُ الْبَارُّ فِيهِ خَبَرُكُمْ وَ خَبَرُ مَنْ قَبْلَكُمْ وَ خَبَرُ مَنْ بَعْدَكُمْ وَ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ لَوْ أَتَاكُمْ مَنْ يُخْبِرُكُمْ عَنْ ذَلِكَ لَتَعَجَّبْتُمْ.(کافي, ج2,ص559)آنچه که به ذهن نگارنده مي رسد اين است که روايت مذکور به روشني نشان مي دهد که در قرآن کريم حقايقي نجومي و زمين شناسي وجود دارد که پيشينيان از آن بي خبر بوده اند؛ زيرا که امام صادق (عليه السلام) مي فرمايند: در قرآن حقايقي از آسمان و زمين بيان شده است که اگر کسي که علم و اگاهي کافي داشت و مي آمد و شما را از وجود اين حقايق با خبر مي ساخت تعجب مي کرديد ! و اين اشاره اي است به علومي که اولياي الهي يا آيندگان در اثر پيشرفت علوم از آن آگاهي پيدا مي کنند و در قرآن موجود است. در روايتي ديگر از امير مومنان علي (عليه السلام) به اين شگفتيهاي بي پايان قرآن اشاره شده است؛ که اشارات علمي قرآن مي تواند يکي از مصاديق اين شگفتي ها به شمار رود.امير مومنان علي(عليه السلام): إِنَّ الْقُرْآنَ ظَاهِرُهُ أَنِيقٌ وَ بَاطِنُهُ عَمِيقٌ لَا تَفْنَى عَجَائِبُهُ وَ لَا تَنْقَضِي غَرَائِبُهُ وَ لَا تُكْشَفُ الظُّلُمَاتُ إِلَّا بِه(منبع: نهج البلاغه)لمّا سُئلَ : ما بالُ القرآنِ لا يَزدادُ علَى النَّشرِ والدَّرسِ إلاّ غَضاضَةً ؟: لأنَّ اللّهَ تباركَ وتعالى لم يَجعَلْهُ لِزمانٍ دونَ زَمانٍ ، ولا لِناسٍ دونَ ناسٍ ، فهُو في كلِّ زَمانٍ جَديدٌ ، وعِند كُلِّ قَومٍ غَضٌّ إلى يَومِ القِيامَةِ(بحارالأنوار). بي شک وجود اشارات علمي در قرآن که در اثر پيشرفت علوم کشف مي شود مي تواند از مهمترين دلايل تازگي قرآن براي مردم