وبلاگ :
مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حديث
يادداشت :
مكاتبه اي ديگر در زمينه نقد اعجاز علمي آيه پيدايش شير
نظرات :
0
خصوصي ،
3
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
امير
دقيقا منظور من همين است که چه دليلي داريد که مردمان عصر نزول تمام لوازمات عقلي آيات را متوجه بوده اند؟ اگر اين باشد که ديگر نيازي به بيان و توضيحات پيامبر و اهل بيت(عليهم السلام) نمي بود . آيا اين نظر که آيندگان حق ندارند چيزي بيشتر از فهم گذشتگان از قرآن بفهمند نوعي حکم به تعطيلي عقل و تعقل نخواهد بود؟پس اين همه آيات قرآن در مورد تفکر و تعقل در حول قرآن کريم و آيات آن براي چيست(علاوه بر امر به تعقل و تفکر در امور ديگري که در قرآن ذکر شده است)؟باز هم تاکيد ميکنم ما حق نداريم خلاف فهم عرف آنزمان از قرآن استنباط کنيم ولي دليلي هم بر منع فهميدن مطالبي که مخالف دين و عقل نيست از قرآن نداريم .مضافا بر اينکه لازمه اين حرف شما خروج قرآن از ادله استباط احکام شرعي و عدم حجيت آن خواهد بود و حتي ممکن است کسي بگويد در اين زمان اصلا جايز نيست چيزي از قرآن بفهميم چون ما که نميدانيم اين آيات در چه زمان و شرايطي نازل شده اند شايد آنموقع قرائني در ميان بوده که خلاف فهم الآن ما را ميرسانده.پس مجمل و مبهم است و نميشود به آن اطمينان داشت.
پاسخ
اولاً، چنانچه که کراراً عرض کرده ام، هرگز سخن من اين نيست که قرآن به مقاصد عرفي اش محدود است. قرآن نظير هر کلامي مي تواند از لوازم منطقي برخوردار باشد که بسا عرب عصر نزول به آنها نرسيده باشند و مردمان ديگر بر اثر تدبّر به آن دست بيابند. ثانياً، هم خود الفاظ قرآن به گونه اي است که با سياقشان مي تواند از مقاصدش پرده بردارد و هم قرائن حالي آيات از رهگذر روايات به دست ما رسيده و قابل بهره برداري است و لذا قرآن همچنان که براي عرب عصر نزول حجيت داشت، براي مردمان اعصار ديگر هم حجيت دارد. منتها بايد قرآن را همانگونه که عرب عصر نزول مي فهميد، فهم کرد و به همان قرائني که معهود آنان بود، تکيه داشت.