• وبلاگ : مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حديث
  • يادداشت : نفي رمزي بودن زبان قرآن
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + م.بيگدلي 
    با عرض ادب و احترام در ايه 10 سوره نجم فاوحي الي عبده ما اوحي ما اوحي اشاره به کدام وحي دارد؟ باتشکر
    پاسخ

    با سلام. در سياق آيه سخن از شديد القوي يعني جبرئيل است؛ بنابراين مربوط به وحي قرآن از سوي جبرئيل است. موفق باشيد.
    + علي رضا 
    با درود خدمت استاد گرانقدر

    ميخواستم نظرتون رو در مورد اعجاز عددي قرآن بدونم

    و همچنين رديه هايي كه در وبلاگ زير بر اون اومده
    مثلا اعجاز عددي در اشعار نظامي :

    http://quran-zekri-llbashar.blogfa.com

    پاسخ

    سلام. به اين لينک مراجعه فرماييد: <pb:Rep>
    + محمد تقي بيگدلي 


    با سلام و تشکر از شما استاد محترم در پاسخ سريع به سئوالات بنده از خداوند آرزوي سلامتي و توفيق روز افزون براي شما مسئلت دارم.

    + محمد تقي بيگدلي 
    با تقديم سلام و احترام از حضورتان چند در خواست دارم:
    1- فايل قرآن به ترتيب نزول آيات را در صورت امكان ارسال فرماييد.
    2- 2- علوم مورد نياز براي تفسير تاريخي قرآن كدامند و براي كسب آن علوم چه توصيه اي داريد. ممنون
    ق

    پاسخ

    به نام خدا و با سلام. علوم مورد نياز براي تفسير تاريخي، عهدين، تاريخ جاهليت، سيره و تفاسير قرآن به ترتيب نزول است. لينک قرآن به ترتيب نزول طبق روايات مشهور نيز از اين قرار است: http://s5.picofile.com/file/8109914084/Quran_tartib_e_nozool.htm.html
    + فرزاد 
    با عرض سلام واحترام لطفا در خصوص موضوع رساله دکتري تفسير تطبيقي موضوعات نو را در صورت امکان معرفي نماييد درپايان از خدمات ارزشمند شما تشکر مي نما يم
    پاسخ

    هر موضوعي را که به صورت تطبيقي تاريخي بررسي کنيد، مطلوب است.
    بسم الله الرحمن الرحيم
    اگر قرآن براي عموم قابل فهم است پس چرا خودش مي فرمايد كه قرآن محكماتي دارد و متشابهاتي و متشابهات را جز الولوالباب نمي فهمند؟! آري قرآن در جاهايي براي عوام متشابه است تا به اولولالباب روجوع كنيم و اين است كه ثقلين از هم جدا نمي شوند....
    پاسخ

    به نام خدا و با سلام. منظور از متشابه در قرآن آيات قيامت است که در آنها تقريب به ذهن، حقايق اخروي به حقايق دنيوي تشبيه شده است؛ لذا فهم آنها براي عرب عصر نزول نيازمند مراجعه به آيات ديگر يا پيامبر نبوده است. منتها بر اثر گذشت زمان، آياتي از قرآن دچار ابهام شده و در فهم آنها نياز به مراجعه به آيات ديگر و يا ائمه و يا مفسران پيدا شده است.