چراغ جادو

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ محمد معظمي گودرزي 
با سلام خدمت استاد محترم و ارجمند
مطالب بسيار مفيدي و مهمي رو مطرح کرديد، ولي هنوز براي من چند نکته روشن نشده که اگه توضيح بديد ممنون مي شم:
آيا درسته که به قرآن مثل ساير کتاب هاي بشري و غير وحياني نگاه کنيم و تفهيم و القاي مقصود رو فقط با توجه به معهودات و قراردادهاي بين نويسنده و خواننده کتاب در نظر بگيريم و نه بيشتر از آن؟ درسته که بالاخره ظاهر الفاظ و عبارات قرآن داراي معناي مشخصي است که با توجه به تصوراتي که ابتداءا" مردم عصر نزول از اون الفاظ داشته اند روشن مي شود ولي آيا اشکالي دارد که با حفظ همين معناي ظاهري و اوليه الفاظ، معاني بيشتر و عميق تري از آيات فهميده شود و اين الفاظ منشاء اشاره به اون مفاهيم نهفته در دل آيات باشد؟ البته اين خاصيت رو در کتب بشري نمي توان ديد ولي وجود چنين خاصيتي در کلام خداوند نه تنها خلاف عقل نيست بلکه يکي از جنبه هاي اعجاز و زيبايي قرآن است که باعث شده قرآن در هر عصر و زماني تازگي خودش رو داشته باشه و طبق همون حديث معروف مثل خورشيد و ماه هميشه در جريان باشه.
اين مطلب شما که قرآن رو فقط بايد با توجه به معهودات و تصورات عرب عصر نزول فهميد، نوعي محدود کردن قرآن به همون فهم مردم عصر نزول نيست؟! آيا نمي توان مفاهيم عميق تري از قرآن رو فهميد که گذشت زمان اونها رو روشن ميکنه و شايد اصلا به فکر و تصور مخاطبان اوليه قرآن هم نمي رسيده(البته ممکنه اون زمان احتياجي به فهم بيشتر از اون مقدار نبوده يا اصلا براشون موضوعيت خارجي نداشته و مردم عصر نزول با توجه به سطح نيازشون از قرآن بهره مي بردن و الان هم با توجه به سطح نياز بشر از لايه هاي معنايي ديگر قرآن، که ارتباطي هم به الفاظ معاني ظاهري اونها نداره، برداشت مي کنند).
آيا اشکالي داره که سطح فهم ها از قرآن و حتي نوع نگاه ها به قرآن مختلف باشه و در عين حال جنبه هدايتي قرآن براي مخاطبان متعدد و گسترده باشه، حتي براي مخاطبان زمان خود پيامبر(ص)(مثل اختلاف سطح فهم سلمان و ابوذر)؟!
پاسخ

سلام عليکم. اولاً، آنچه را که در نوشتار مذکور عرض کردم، معناي عرفي آيات است؛ نه همه معاني آيات. قرآن نظير هر کلامي ديگر از معاني عقلي نيز برخوردار است که آن معاني عقلي ملازمه منطقي با معناي عرفي دارد و من راجع به اين موضوع مطالب متعددي در وبلاگ و نيز کتاب درآمدي بر معناشناسي قرآن نوشته ام. شما مي توانيد آنها را ملاحظه فرماييد. ثانياً، اعجاز و الهي بودن قرآن هرگز ملازمه ندارد بر اين که بتوان بر آيات قرآن مفاهيمي را تحميل کرد که هيچ ربطي به آيات قرآن ندارد. معاني قابل انتساب از دو صورت بيرون نيست: يکي معاني عرفي است که بر اساس مواضعه و استعمال استوار است و ديگر معاني عقلي است که عبارت از لوازم منطقي آيات قرآن است. اين دو قسم معاني را هم در کلام الهي مي توان يافت و هم در کلام بشري، و لذا از اين جهت کلام الهي هيچ تفاوتي با کلام بشري ندارد. ثالثاً، سطوح متفاوت فهم افراد براي هر کلامي اعم از کلام الهي و کلام بشري مطرح است. هر کلامي را اعم از بشري يا الهي هرچه بيش تر تدبر کنند، لوازم معنايي بيش تري را مي توانند از آنها استخراج نمايند. موفق باشيد.
سلام عليکم
پس از سلام يه حرف بيشتر ندارم ، در مقابل اين حرف شما ، که آنرا ديدم ، يعني آن يه حرف را ، که نامش را (متن سخنراني "چيستي زبان قرآن" گذاشته ايد ، بنا بر عرف خود ، والسلام .
کاربر گرامي، سلام
در تاريخ پنج شنبه 93 مرداد 16 نوشته شما با عنوان «چيستي زبان قرآن»(1)ـ برگزيده شده و در جايگاه پيوندها در مجله پارسي نامه قرار گرفته است. دبير تحريريه ي اين انتخاب رهگذرم، دل نبند.... و دبير سرويس آن [peiam] بوده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.