جایگاه تزکیه در نظام آموزش عالی
آنچه اینک ملاحظه می فرمایید، مصاحبه ای است که خبرگزاری ایکنا با اینجانب در زمینه «جایگاه تزکیه در نظام آموزش عالی» انجام داده است. خلاصه سخن این است که تزکیه، غرض ارسال رسل و انزال کتب است و آن عبارت از تجربه حقیقت قدسی الهی با برگزاری مؤثر مناسک دینی و خدمت صادقانه به مردم است. حاصل تجربه دینی عشق به خدا و مخلوقات است. منتها آنچه که در جامعه دانشگاهی ما به طور خاص و در جامعه به طور عام مغفول است، زمینه سازی لازم برای پدید آمدن عشق به خدا و مخلوقات است. گاهی به گونه ای سخن گفته و یا رفتار می شود که جز نفرت افکنی نسبت به خدا و مناسک دینی و یا نسبت به گروهای مختلف مردم با عناوین مختلف حاصلی ندارد. ما برای این که جوانانمان طریق تزکیه را بپویند، بیش از آن که به جمود و تمسک به ظواهر احکام نیاز داشته باشیم، نیاز داریم که نسبت به حقیقت قدسی الهی معرفت و بلکه تجربه باطنی و معنوی داشته باشیم و در خدمتگذاری به خلق خدا بکوشیم. به سخن دیگر ما بیش از آن که به فقهاء در ترویج دین نیاز داشته باشیم، به اهل دل و عرفان حاجت داریم و بیش از آن که از سودمندی دین سخن بگوییم، حاجت داریم، با تربیت افراد عاشق خدمت به مردم با هر عقیده و مرامی که هستند، در عمل نشان دهیم که دین برای مردم سودمند است.
1. تعریف تزکیه
ایکنا: تزکیه چیست؟
کاربردهای لفظ تزکیه و مترادفات آن مثل تطهیر در قرآن نشان می دهد که معنای آن اطلاق دارد و شامل پاک سازی روح و جسم و ظاهر و نیز عمل و حتی جامعه هم چه به لحاظ مادی و معنوی می شود.
البته غرض از تزکیه جسم و ظاهر، پاک کردن نفس و روح است و پاک کردن نفس و روح هم از عبارت از زدودن آلودگی های گناهان و خالی شدن قلب از وساوس شیطانی و تقرب پیدا کردن به خدا و اطاعت از اوامر الهی است.
2. تقدم تزکیه بر تعلیم
ایکنا: در قرآن چندین بار تزکیه و تعلیم با هم آمده، این تقدم و تأخر به چه معنا می تواند باشد؟
این تقدم و تأخر مفید معنایی نیست؛ چون در مواردی هم تعلیم بر تزکیه مقدم شده است؛ چنان که در جایی هم آمده است: «وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ وَ یُزَکیهِمْ» (بقره، 129)؛ لذا این تقدم و تأخر را نمی توان مفید معنای خاصی دانست؛ بلکه باید آن را نوعی تنوع تعبیر به شمار آورد.
به علاوه، در گفتمان قرآنی تفکیک قایل شدن میان تعلیم کتاب و تزکیه بی وجه است؛ زیرا مراد از تعلیم کتاب در قرآن، تعلیم خود قرآن است که خود کتاب تزکیه به شمار می رود. حتی تعلیم حکمت نیز به معنای تعلیم آموزه های اخلاقی است؛ چنان که وقتی در قرآن از دادن حکمت به لقمان سخن گفته می شود، منظور مواعظ اخلاقی است؛ نظیر احترام گذاشتن به والدین و تکبر نورزیدن نسبت به دیگران و نظایر آنهاست. (لقمان، آیات 12-19)
3. تعلیم در قرآن
اصل در تزکیه پاکی قلب و باطن است و بر این اساس، حتی وقتی از تطهیر جسم و ظاهر بدن و لباس سخن گفته می شود، برای این است که آنها مقدمه و زمینه تطهیر قلب و باطن محسوب می گردد.
نیز هرگاه از تعلیم کتاب و حکمت و به تعبیر امروزی از علم دینی سخن گفته می شود، برای این است که مقدمه و زمینه تطهیر قلب و باطن و به عبارت دیگر تجربه دینی باشد. اصل و گوهر دین، تطهیر باطن و تحصیل تجربه دینی است.
در گفتمان قرآنی هرگاه از علم و تعلیم و علماء سخن گفته می شود، مراد علم دینی و تعلیم دینی و علمای دینی است؛ برای مثال منظور از «علماء» در عبارت قرآنی «إِنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَمؤُا (فاطر، 28)؛ تنها بندگان عالم خدا از خدا می ترسند»، کسانی اند که عالم به دین باشند و گرنه هرگز علم فیزیک و شیمی و مانند آنها باعث خوف و خشیت از خداوند نمی شود. سیاق آیه نیز همین معنا را تأیید می کند؛ زیرا در ادامه از کسانی سخن رفته است که کتاب خدا را تلاوت می کنند: إِنَّ الَّذینَ یَتْلُونَ کتابَ اللَّهِ. (فاطر، 29)
این آیه و سیاقش نشان می دهد، تزکیه، و نیز خوف و خشیت الهی که نتیجه تزکیه به شمار می رود، اقتضا دارد، کتاب خدا خوانده شود؛ به عبارت دیگر، تجربه دینی از رهگذر معرفت دینی حاصل می گردد.
4. اهمیت تزکیه
تمام احکام و مناسکی که در دین پیش بینی شده، برای پدید آوردن رقت قلب و عشق و احساسات لطیف اخلاقی و عرفانی است. اساساً دین جز این نیست؛ به همین روست که امام باقر و امام صادق علیهما السلام فرمودند: «هَلِ الدِّینُ إلَّا الْحُبُّ؛ آیا دین جز عشق است؟»(بحار الأنوار، ج66، ص237). دین یعنی تجربه کردن عشق به خدا و خلق او و ثمره چنین تجربه ای چیزی جز فضائل و مکارم اخلاقی نیست. همان که پیامبر(ص) برای تکمیل همان مبعوث شد؛ چنان که فرمود: «انما بعثت لاتمم مکار الاخلاق؛ من جز برای تکمیل فضائل اخلاقی برانگیخته نشدم». (بحار، ج67، ص372). آنچه از آن در قرآن به تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت تعبیر شده و هدف بعثت پیامبر(ص) خوانده شده؛ چنان که آمده است: هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی اْلأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکتابَ وَ الْحِکمَةَ (جمعه، 2)؛ اوست که در میان کتاب ناخوانده ها فرستاده ای را از خودشان برانگیخت تا آیاتش را بر آنان تلاوت کند و آنان را تزکیه کند به آنان کتاب و حکمت بیاموازند».
5. راهکارهای تزکیه
ملاحظه آیات قرآن نشان می دهد، تزکیه و به تعبیر امروزی تجربه دینی از رهگذر ترک تعلقات به غیر خدا و تعلق پیدا کردن به خداست و بنابراین برای تزکیه باید دو کار کرد:
5. 1. ارتباط با خدا
یک کار، ارتباط قوی پیدا کردن با حقیقت قدسی الهی است؛ چنان که در قرآن آمده است: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکى * وَ ذَکرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى (اعلی، 14-15)؛ رستگار آن است که خود را پاک گردانید و نام پروردگارش را یاد کرد و نماز گزارد».
چنان که از این آیات دانسته می شود، با ذکر خدا و نماز گزاردن، تزکیه حاصل می شود. نماز به تصریح قرآن آدمی را آلودگی های اخلاقی باز می دارد؛ چنان که آمده است: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکرِ وَ لَذِکرُ اللَّهِ أَکبَرُ (عنکبوت، 45)؛ و نماز را برپا دار که نماز از کار زشت و ناپسند بازمىدارد، و بی راستی یاد خدا بالاتر است».
برترین نماز که آدمی را به اوج تزکیه و به تعبیر قرآن «مقام محمود» نایل می گرداند، نماز شب است؛ چنان که آمده است: وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَک عَسى أَنْ یَبْعَثَک رَبُّک مَقاماً مَحْمُوداً (اسراء، 79)؛ و پاسى از شب را زنده بدار، براى این که برات افزون باشد. امید که پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.
5. 2. انفاق در راه خدا
کار دیگر، انفاق دارایی ها در راه خداست؛ چنان که در قرآن آمده است: «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکیهِمْ بِها (توبه، 103)؛ از اموال مردم زکات بگیر تا با آن، آنان را تطهیر و تزکیه کنی».
این نکته بسیار جالب است که به طور مکرر در قرآن، برپایی نماز و دادن زکات با هم آمده است؛ نظیر: «تِلْک آیاتُ الْقُرْآنِ وَ کتابٍ مُبینٍ * هُدًى وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنینَ * الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ (نمل، 1-3)؛ این است آیات قرآن و [آیاتِ] کتابى روشنگر، که [مایه] هدایت و بشارت براى مؤمنان است. همانان که نماز برپا مىدارند و زکات مىدهند و خود به آخرت یقین دارند».
آنچه در این دو راهکار تزکیه، مهم است، آن احساس لطیفی است که از رهگذر آنها در قلب آدمی ایجاد می شود. غرض از نماز یا انفاق به وجود آمدن همین احساس لطیف است که در گفتمان عرفانی از آن به «حال» تعبیر می شود. وقتی این احساس لطیف تعمیق پیدا کند و به هیجان بدل شود، اشک ها جاری می شود و استمرار این احساسات لطیف، به ایجاد ملکات و فضائل اخلاقی می انجامد. در قرآن در وصف عالمان دینی که از چنین احساسات لطیفی برخوردارند، آمده است: «وَ یَخِرُّونَ لِْلأَذْقانِ یَبْکونَ وَ یَزیدُهُمْ خُشُوعاً (اسراء، 109)؛ و بر روی ها افتاده، مى گریند و بر فروتنى و نرمدلیشان مى افزاید».
بنابراین، آنچه ما را به تزکیه می رساند، این است که یک تحول در درون و قلبمان حاصل شود. این تحول وقتی حاصل می شود که یک هیجان در وجودمان شکل گیرد و موجب شود که قلبمان تکان بخورد و اشکی بر گونه مان جاری شود.
این تحول درونی هم از رهگذر ارتباط عمیق با خدا حاصل می شود و هم از طریق خدمت به نیازمندان. ارتباط عمیق با خدا از رهگذر توجه به فقر ذاتی ما به او و عنایت به نعمت ها و لطف هایی که او به ما کرده و نیز نگاه به خطاکاری ها و تبهکاری هایی که ما در قبال آن نعمت ها و لطف ها کرده ایم و همچنین با ناله سر دادن و تباکی کردن ایجاد می شود.
چنین احساس لطیفی از رهگذر رسیدگی به نیازمندان نیز پدید می آید؛ نظیر این که وقتی ما کسانی سر می زنیم که در آتش فقر و فاقه می سوزند و حتی به نان شبشان محتاج اند و آنگاه ما شکم آنان را سیر می کنیم و سرور و شادی را در چهره آنان مشاهده می کنیم، احساسات لطیفی در قلب خود ما نیز پدید می آید تا آنجا که اشک خود ما هم جاری می شود.
6. نقش نهادها در تزکیه
ایکنا: نقش نهادهای مختلف در تزکیه چیست و اصولاً تزکیه امری قابل آموزش است؟
6. 1. اهتمام به تحول درونی
همانگونه حضرت امام خمینی(ره) فرمود، تا قلب ها تحول نیابد، امور جامعه اصلاح نمی شود؛ لذا با ظاهرسازی و با کارهای سطحی نمی توان در جامعه تحول اخلاقی به وجود آورد؛ از این رو، برای اصلاح مشکلات اخلاقی جامعه باید کاری انجام دهیم که قلب ها تحول پیدا کنند و در درون قلب ها عشق به خدا و خلق خدا پدید آید؛ اما اگر به گونه ای سخن گفته یا رفتار شود که قلب ها گریزان شوند، هرگز اصلاحات اخلاقی حاصل نخواهد شد؛ بلکه دین گریزی و فساد اخلاق افزون تر خواهد شد.
بنابراین، اگر به دنبال این هستیم که جامعه یا دانشگاه را تزکیه و تطهیر کنیم، باید بررسی کنیم، چطور می توان عشق به خدا و خلق خدا را در دل ها پدید بیاوریم. به طور قطع با خشونت ورزی و نفرت آفرینی هرگز جامعه و دانشگاه اصلاح نخواهد شد. ما هرگز با خشونت ورزی و تضیع حقوق کردن نمی توانیم مردم به خصوص جوانان و دانشجویان را به دین و اخلاق دعوت کنیم؛ چرا که این کار موجبات عقده ای شدن و دین گریزی و فساد اخلاق را فراهم می سازد.
راهکارهایی که نهادها می تواند در زمینه تزکیه در دانشگاه ها و حتی جامعه به خدمت بگیرند، توسعه و تعمیق معرفت دینی و نیز تجربه دینی است.
6. 2. مدرن کردن معرفت دینی
ضرورت دارد، معرفت دینی مدرن شود و به زبانی که امروز می پسندند، بیان گردد. در این زمینه لازم است، از آخرین تفسیرهای دینی بهره برد. نظر به این که مشکلات دینی میان مسلمانان و مسیحیان و حتی سایر دینداران مشترک است، اقتضاء دارد، از تجربه های علمی و معرفتی آنان در تفسیر آموزه ها و متون دینی بهره برداری کرد. امروزه قرائت و تفسیر سنتی از آموزه ها و متون دینی کارآمدی خودش را از دست داده است و تأکید و جمود بر این قرائت و تفسیر، مجال را برای توجیه و تفسیر آموزه ها و متون دینی تنگ می کند و بلکه مسدود می نماید. مجال دادن به روشنفکری و آزاداندیشی دینی راه را برای تفسیرهای اقناعی تر از آموزه ها و متون دینی می گشاید و لذا باید از آن استقبال کرد؛ نه این که با آن خصومت ورزید و در مقابل آن ایستاد. نهادهای دانشگاهی و دولتی باید با حمایت و توسعه کرسی های آزاداندیشی و نظریه پردازی بکوشند، به لحاظ معرفتی و تئوریک، زمینه پیدایش تفسیرهای اقناعی و امروزی از آموزه ها و متون دینی را فراهم سازند تا دانشجویان و جوانان با عدم اقناع از تفسیر سنتی از آموزه ها و متون دینی به کلی از دین گریزان نشوند؛ بلکه به آن قرائت و تفسیری که برای آنان اقناع می آفریند، روی بیاورند و از این رهگذر در دایره دینداران باقی بمانند.
6. 3. ترویج تجربه دینی اصیل
نیز ضروری است، نهادها به توسعه و عملیاتی کردن تجربه دینی اهتمام داشته باشند. آنچه حتی بیش از مدرن کردن معرفت دینی، در تزکیه و رشد دینی در دانشگاه ها و جامعه تأثیرگذار است، بسترسازی برای تجربه دینی دانشجویان و دیگر افراد جامعه است. بی تردید همه انسان ها به تجربه هایی که آرامش و لذت معنوی و عرفانی ببخشد، نیازمندند و در میراث دینی ما منابع و تجارب کافی در این زمینه هست که متولیان می توانند با بهره گیری از آخرین تجربه های بشری از قبیل روان شناسی و روان کاوی و مانند آنها برای کارآمدسازی و به روز کردن تجربه های عرفانی و سلوکی خودی و عرضه آن به جوانان اقدام کنند و از این رهگذر از اقبال آنان را به عرفان های کاذب و انحرافی ممانعت به عمل آورند. فراهم ساختن کتاب های سیر و سلوک جدید و تربیت معلمان اخلاق و عرفان و بهره گیری مطلوب از مناسک دینی نظیر اعتکاف راهکارهای مناسبی برای توسعه و ترویج تجربه های دینی و تزکیه اخلاقی جوانان تلقی می شود.
7. آسیب های فقدان تزکیه
ایکنا: چه آسیب هایی در دانشگاه ها در خلأ تزکیه به وجود آمده یا می آید؟
برخی از مهم ترین آفات و آسیب هایی که به سبب فقدان تزکیه در جامعه علمی و نیز کل کشور با آنها مواجهیم، از این قرار است که عرض می شود.
7. 1. مواجهه های خشن با جوانان
متأسفانه برخی از مسئولان به تصور این که دانشگاه یا جامعه نیز میدان جنگ است، تصور می کنند، می توان با تحکم و زور و خشونت با نابسامانی های اخلاقی و عقیدتی مواجهه کرد. آنان چنان می اندیشند که با برخوردهای تنبیهی و تضییع حقوق و محرومیت های اجتماعی می توان جلوی فساد و انحراف اخلاقی و عقیدتی را گرفت. غافل از این که راهکار اصلاح اخلاقی و عقیدتی، رفتار محبت آمیز و اقناعی و استدلالی و فرهنگی است. آنان به جای این که مانند پیامبر(ص) که به دشمنان سابق از باب تألیف قلوب آنان و جذب آنان به اسلام، صد شتر هدیه می داد، به عکس رفتار می کنند و با جوانان و دیگر مردم با خشونت و تضییع حقوق مواجهه می نمایند. نیز به جای این که پاسخ اقناعی به شبهات جوانان بدهند، آنان را به انحراف و کفر و زندقه متهم می سازند و از حقوق اجتماعی محروم می سازند. نتیجه این رفتارها به گونه ای شده است که هرچه از انقلاب مقدس اسلامی فاصله می گیریم، میزان ریزش جوانان در دینداری افزایش می یابد.
7. 2. خلأ معرفت دینی مدرن و تجربه دینی اصیل
وقتی فقط به قرائت و تفسیری واحدی از آموزه ها و متون دینی مجال داده شود و جلوی قرائت ها و تفاسیر مدرن و روشنفکرانه گرفته شود، جوانان ما با عدم اقناع از قرائت و تفسیر سنتی به کلی از دین دست می شویند و به آیین ها و مسلک های دینی و عرفانی دیگری اقبال می کنند. رشد دینی و اخلاقی و عرفانی هرگز با استبداد و تحکم و جمود فکری سازگاری ندارد.
منحصر کردن دین نیز به احکام و مناسک خشک و خالی از عشق و روح و عرفان و اخلاق و محدود کردن فضای فکری و علمی و حاکمیت بخشیدن به افکار خرافی و غالیانه و خالی از کارآیی نتیجه ای جز اعراض از دین و اخلاق در پی نخواهد داشت.