سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حدیث

مخاطب محوری در تفسیر قرآن

متنی که اینک ملاحظه می کنید، مصاحبه ای است که با خبرنگار اینکا شعبه خوزستان در زمینه مخاطب محوری در تفسیر قرآن انجام شده است.

 جعفر نکونام، عضو هیئت علمی دانشگاه قم و قرآن‌پژوه، در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) شعبه خوزستان، با بیان اینکه رویکرد مخاطب‌محوری در تفسیر قرآن می تواند ما را به تفسیر واقعی آیات قرآن راهنمایی کند، افزود: این رویکرد در تفسیر قرآن ‌سابقه ارجمندی دارد و توجه مفسران به مباحث مکی و مدنی و اسباب نزول و تفسیر قرآن با تکیه بر آنها، گونه‌ای مخاطب‌محوری در تفسیر قرآن به شمار می رود؛ به این معنا که در تفسیر آیه، شخصیت فکری و فرهنگی و مخاطبان و نیز حوادث و رخدادهای مربوط به آنان که آیات قرآن ناظر به آنها نازل شده است، مورد مطالعه قرار می‌گیرد.

وی ادامه داد: منتها بر اثر گذشت زمان و فاصله گرفتن از عصر نزول و مواجهه مردم با شرایط و مقتضیات زمان خود، توجه به مخاطبان قرآن از سوی مفسران مغفول ماند؛ گویا مفسران قرآن را خطاب به خود تلقی کرده و بر این اساس آیات قرآنی را تفسیر کردند.

نویسنده کتاب «درآمدی بر معناشناسی قرآن» با بیان اینکه بی‌توجهی به مخاطبان قرآن می‌تواند در پاره‌ای از آیات قرآن، ابهاماتی به وجود آورد، اضافه کرد: ما برای اینکه این ابهامات را از قرآن بزداییم باید، خود را در جایگاه مخاطبانی قرار دهیم که قرآن بر آنان نازل شد. مخاطبان قرآن در دوران مکی، مشرکان مکه و در دوران مدنی، مسلمانان مدینه، اهل کتاب و در مواردی مشرکان مکه بودند.

این محقق و قرآن‌پژوه بیان کرد: چنانچه با محوریت این مخاطبان به تفسیر قرآن بپردازیم، بسیاری از اختلافات تفسیری برچیده می‌شود.

نویسنده مقاله «عرفی بودن زبان قرآن» در ریشه یابی اختلافات تفسیری خاطرنشان کرد: تفسیر قرآن با تکیه بر دانش هایی که در زمان نزول قرآن وجود نداشته است، نظیر عرفان، فلسفه، و علوم تجربی، تا اندازه بسیاری متفاوت از معنا و مفهومی است که در زمان نزول آیه برای مخاطبان قرآن قابل فهم بوده است.

نکونام افزود: 114 سوره قرآن طی 23 سال نازل شد که حدود 90 سوره آن به تدریج در مکه و 24 سوره آن در مدینه نازل شد. چنانچه در مطالعه و تفسیر سوره‌های قرآنی اولاً ترتیب نزول را رعایت کنیم و ثانیاً هر سوره از سوره‌ها قرآن را در شرایط زمان نزول قرار دهیم و قرآن را با توجه به نوع مخاطبان، عقاید، رفتارها، ذهنیت و سابقه فرهنگی و تاریخی آنها و نیز حوادث و رخدادهایی که در میان آنها اتفاق می‌افتاد، فهم و تفسیر کنیم، می توانیم به مراد واقعی الهی از آیات قرآن پی ببریم.

نکونام افزود: اما چنانچه این اطلاعات را کنار بگذاریم و آیات قرآن را با توجه به اطلاعاتی که ارتباطی به فضا و بستر نزول قرآن ندارد، تفسیر کنیم؛ نظیر مطالب عرفانی، فلسفی و تجربی بسا به تحمیل آراء و اندیشه بر آیات قرآن سوق داده شویم.

وی توضیح داد: اطلاعاتی که در تفسیر قرآن بهره برداری می شود، به منزله مقدمات استدلال و تفسیر آیات به مثابه استنتاجی است که از آن اطلاعات به دست می آید؛ لذا ما برای آن که در تفسیر قرآن به نتیجه صحیحی برسیم، باید اطلاعاتی را که در فهم آیات دخیل است، مورد اتکا قرار بدهیم و آنها عبارت است از اطلاعاتی که در زمان و مکان نزول وجود داشتند؛ نه اطلاعاتی که بعد از آن حادث شده‌اند.

عضو هیئت علمی دانشگاه قم افزود: چنانچه اطلاعاتی که بعد از دوره نزول قرآن به وجود آمده‌اند،‌ به آیات قرآنی منضم شود، بسا به تفسیر به رأی و – خدای ناکرده- افتراء بستن بر خدا کشیده شویم.

نکونام در ادامه در خصوص ارتباط هرمنوتیک و دانش تفسیر تصریح کرد: هرمنوتیک کلاسیک بسیار مشابه همان تفسیر سنتی اسلامی است که ناظر به توضیح مفردات و ترکیبابت مبهم است و با تکیه بر منابع و قواعدی ادبی و زبان شناختی صورت می گیرد. ما همان سرگذشتی را که در هرمنوتیک، یعنی تفسیر کتاب مقدس می‌بینیم، برای قرآن نیز مشاهده می‌کنیم. به همین رو، می‌توان با از دستاوردهای هرمنوتیکی در تفسیر قرآن استفاده کرد.

وی افزود: همان رویکرد تأویلی که در تفسیر قرآن به وجود آمده، در میان غربی‌ها و در هرمنوتیک کتاب مقدس نیز با عنوان رمزگرایی و نمادگرایی مشاهده می‌شود.

وی ادامه داد: ابتدا علمای یهود و مسیحیت آیات کتاب مقدس را با مباحث فلسفی و عقلی یونانی مقایسه کردند و تعارضاتی را میان آنها مشاهده کردند و آنگاه تلاش کردند میان آیات کتاب مقدس و مطالب فلسفی سازگاری برقرار کنند. آنان آیات کتاب مقدس را موافق اندیشه‌های فلسفی تأویل و توجیه کردند و بعدها در دوره رنسانس با پیشرفت رشد علمی بشر و توسعه دانش‌های تجربی، تعارضاتی میان آیات کتاب مقدس با اندیشه‌ها و دانش‌های بشری یافتند. این امر موجب شد آیات کتاب مقدس را موافق دانش‌های بشری نشان بدهند و حتی ادعا کنند که نه تنها تعارضی در این میان وجود ندارد، بلکه تمام دانش‌های بشری از درون کتاب مقدس قابل استخراج است.

نکونام افزود: علمای یهود و مسیحیت در آغاز ترجیح می‌دادند، بر صحت آیات کتاب مقدس تأکید کنند و آنچه را که مخالف آن است، مردود بشمارند و حتی افرادی را که مخالف کتب مقدس اظهار نظراتی می‌کردند، محاکمه می‌نمودند؛ اما بعد رشد علمی و توسعه دانش‌های تجربی و مغلوب شدن ارباب کلیسا، موجب شد، این علما از موضع خود عقب‌نشینی کنند و آیات کتاب مقدس را به گونه‌ای که موافق با دانش‌های بشری باشد، تأویل و توجیه کنند.

وی ادامه داد: صرف‌نظر از اینکه این رویکردها کدام درست و کدام نادرست است، می‌توانیم از این رویکردها استفاده و از این تجارب برای تفسیر قرآن بهره‌برداری کنیم؛ چرا که مشابه این رویکردها را در تفسیر قرآن نیز می‌بینیم.

عضو هیئت علمی دانشگاه قم توضیح داد: در ابتدا که مذاهب کلامی اشاعره و معتزله به وجود آمده بود، پاره‌ای از آیات قرآن را که معتزله مخالف عقل می‌دیدند، موافق عقل تأویل کردند و معنا را به گونه‌ای برگرداندند که با مبانی کلامی‌شان تعارض نداشته باشد.

وی ادامه داد: همچنین در دوره‌ای که تفاسیر علمی به وجود آمده بود، تلاش کردند آیات را مطابق دستاوردهای علمی توجیه و تأویل کنند.