سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حدیث

برتری های دین اسلام(7)

متنی که اینک می آید، هفتمین قسمت پاسخ به سئوالی است که راجع به وجوه برتری اسلام بر ادیان دیگر با تکیه بر آیات قرآن، از اینجانب پرسیده شده بود. در قسمت های قبلی، سهله و سمحه بودن شریعت اسلام، تکثرگرایی اسلام، مبارزه با خرافه ها و مبارزه با سنت های باطل، ابتنای دین اسلام بر فطرت و اخلاق و عدالت، تأکید اسلام بر مسئولیت اجتماعی، نفی ستمگری و ستم پذیری و مبارزه با ثروت اندوزی سخن گفته شد. آنچه در این قسمت از آن سخن می رود، در زمینه آرامش بخشی دین اسلام است.

2. 11. آرامش بخشی اسلام

شاید بزرگ ترین ثمره ای که یک دین می تواند داشته باشد، آرامش بخشی آن است. آنچه انسان را می آزارد، ناملایماتی که در زندگی با آن مواجه است و نیز مرگ که تمام سرمایه حیات دنیوی انسان را نابود می سازد. بی تردید اگر باورهایی وجود نداشته باشد که به زندگی در این دنیا معنا و هدفی معقول بدهد و او را از پوچی حیات دنیوی برهاند و نیز اگر تجربه ها و اعمالی در زندگی دنیا نباشد که مایه آرامش و صفای باطن او باشد، حیات دنیوی سراسر نومیدی و رنج و پوچی خواهد بود.

اسلام با القای باور به غیب و تأکید بر داشتن تجربه های قدسی و ترغیب به نیکوکاری انسان ها را از نومیدی و پوچ گرایی می رهاند و حیاتی آرام و لذت بخش را برای انسان ها رقم می زند.

اسلام به عنوان دینی الهی که از همان آغاز آفرینش انسان با او همراه بوده و از سوی پیامبران الهی تبلیغ می شده است، همواره تأکید کرده است که اگر می خواهید خوف و حزنی نداشته باشید، ایمان به خدا و حیات پس از مرگ داشته باشید و نیکوکاری کنید و تجربه های قدسی داشته باشید.

در قرآن خطاب به آدم و همسرش به طور مجمل تبعیت از هدایت الهی برطرق سازنده خوف و حزن برشمرده شده و آمده است:

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (بقره، 38)

فرمودیم: «جملگى از آن فرود آیید. پس اگر از جانب من شما را هدایتى رسد، آنان که هدایتم را پیروى کنند بر ایشان بیمى نیست و غمگین نخواهند شد.

و در جای دیگر این تعبیر «تبعیت از هدایت الهی» بسط داده شده و ذکر خدا از عوامل گشایش و آرامش در زندگی دانسته شده و آمده است:

قالَ اهْبِطا مِنْها جَمیعاً بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَلا یَضِلُّ وَ لا یَشْقى‏ * وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى‏ (طه، 123-124)

فرمود: «همگى از آن [مقام‏] فرود آیید، در حالى که بعضى از شما دشمن بعضى دیگر است، پس اگر براى شما از جانب من رهنمودى رسد، هر کس از هدایتم پیروى کند نه گمراه مى‏شود و نه تیره ‏بخت.» و هر کس از یاد من دل بگرداند، در حقیقت، زندگىِ تنگی خواهد داشت، و روز رستاخیز او را نابینا محشور مى‏ کنیم.»

نیز در جای دیگر، به واقع آمده است که هدایت الهی از سوی رسولان الهی به بنی آدم ابلاغ می شود و پرهیزگاری و انجام اعمال صالح باعث آرامش زندگی دانسته شده است:

یا بَنی‏ آدَمَ إِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ یَقُصُّونَ عَلَیْکُمْ آیاتی‏ فَمَنِ اتَّقى‏ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (اعراف، 35)

اى فرزندان آدم، چون پیامبرانى از خودتان براى شما بیایند و آیات مرا بر شما بخوانند، پس هر کس به پرهیزگارى و صلاح گراید، نه بیمى بر آنان خواهد بود و نه اندوهگین مى‏شوند.

در جای دیگر رسالت تمام رسولان الهی بشارت به حیات پس از مرگ برشمرده شده و افزوده شده است که ایمان به آن و انجام اعمال صالح باعث آرامش دانسته شده است:

وَ ما نُرْسِلُ الْمُرْسَلینَ إِلاَّ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ فَمَنْ آمَنَ وَ أَصْلَحَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (انعام، 48)

و ما پیامبران [خود] را جز بشارتگر و هشداردهنده نمى ‏فرستیم، پس کسانى که ایمان آورند و نیکوکارى کنند بیمى بر آنان نیست و اندوهگین نخواهند شد.

در قرآن، ایمان به خدا و روز بازپسین و عمل صالح سه رکن تمام ادیان الهی برای آرامش انسان ها برشمرده شده؛ چنان که آمده است:

إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هادُوا وَ النَّصارى‏ وَ الصَّابِئینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (بقره، 62)

در حقیقت، کسانى که [به اسلام‏] ایمان آورده، و کسانى که یهودى شده‏ اند، و ترسایان و صابئان، هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد، پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت، و نه بیمى بر آنان است، و نه اندوهناک خواهند شد.

همین مضمون در جای دیگر قرآن نیز آمده است (نک: مائده، 69). نیز در جای دیگر عمل صالح بسط داده شده و به واقع، اقامه نماز به عنوان ایجاد رابطه با خدا و دادن زکات به عنوان نیکی به مردم از مصادیق اعمال صالح برشمرده شده و چنین آمده است:

إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (بقره، 277)

کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده و نماز بر پا داشته و زکات داده ‏اند، پاداش آنان نزد پروردگارشان براى آنان خواهد بود و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین مى‏شوند.

پنهان نماند، این آرامشی که در آیات قرآن از آن سخن رفته، هم در حیات دنیوی و هم در حیات اخروی برقرار است؛ چنان که در جای دیگر آمده است:

أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ * الَّذینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ * لَهُمُ الْبُشْرى‏ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ لا تَبْدیلَ لِکَلِماتِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظیمُ (یونس، 62-64)

آگاه باشید، که بر دوستان خدا نه بیمى است و نه آنان اندوهگین مى‏ شوند. همانان که ایمان آورده و پرهیزگارى ورزیده‏ اند. در زندگى دنیا و در آخرت مژده براى آنان است. وعده‏هاى خدا را تبدیلى نیست این همان کامیابى بزرگ است.

در آیات قرآن ایمان به خدا و به خاطر داشتن او بسیار مورد تأکید قرار گرفته؛ چنان که در جایی آمده است:

الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (رعد، 28)

همان کسانى که ایمان آورده ‏اند و دل هایشان به یاد خدا آرام مى‏ گیرد. آگاه باش که با یاد خدا دل ها آرامش مى ‏یابد.

در جای دیگر، زندگی بی خدایی بسان به فرازکوه بالارفتن و به تنگ آمدن نفس برشمرده شده است:

فَمَنْ یُرِدِ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ یَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ وَ مَنْ یُرِدْ أَنْ یُضِلَّهُ یَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَیِّقاً حَرَجاً کَأَنَّما یَصَّعَّدُ فِی السَّماءِ کَذلِکَ یَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ (انعام، 125)

پس کسى را که خدا بخواهد هدایت نماید، دلش را به تسلیم خدا شدن مى ‏گشاید و هر که را بخواهد گمراه کند، دلش را سخت تنگ مى ‏گرداند چنان که گویى به زحمت در آسمان بالا مى‏رود. این گونه، خدا پلیدى را بر کسانى که ایمان نمى ‏آورند قرار مى‏دهد.

پنهان نماند، چنان یادکردی از خدا باعث آرامش است که از روی رقت قلب باشد؛ نه از روی قساوت قلب؛ چنان که آمده است:

أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‏ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ أُولئِکَ فی‏ ضَلالٍ مُبینٍ (زمر، 22)

پس آیا کسى که خدا سینه ‏اش را براى تسلیم خدا شدن گشاده، و [در نتیجه‏] برخوردار از نورى از جانب پروردگارش مى‏ باشد [همانند شخص سخت دل است‏]؟ پس واى بر از سخت ‏دلان از یاد خدا! اینانند که در گمراهى آشکارند.

نیز در وصف مؤمنان اهل کتاب آمده است:

قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذا یُتْلى‏ عَلَیْهِمْ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ سُجَّداً *‌ وَ یَقُولُونَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ کانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً * وَ یَخِرُّونَ لِلْأَذْقانِ یَبْکُونَ وَ یَزیدُهُمْ خُشُوعاً (اسراء، 107-109)

بگو: « [چه‏] به آن ایمان بیاورید یا نیاورید، بى ‏گمان کسانى که پیش از [نزول‏] آن دانش یافته‏اند، چون [این کتاب‏] بر آنان خوانده شود سجده ‏کنان به روى درمى‏ افتند.» و مى‏ گویند: «منزّه است پروردگار ما، که وعده پروردگار ما قطعاً انجام شدنى است.» و بر روى زمین مى‏افتند و مى‏گریند و بر فروتنى آنها مى ‏افزاید.

یا در وصف مؤمنان از اهل اسلام آمده است:

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذینَ إِذا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیاتُهُ زادَتْهُمْ إیماناً وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ * الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ (انفال، 2-3)

مؤمنان، همان کسانى ‏اند که چون خدا یاد شود دل هایشان بترسد، و چون آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان بیفزاید، و بر پروردگار خود توکّل مى‏ کنند. همانان که نماز را به پا مى ‏دارند و از آنچه به ایشان روزى داده‏ ایم انفاق مى‏ کنند.

 تردیدی نیست که این رقت قلب است که هم آرامش می آورد و هم انسان ها را به رسیدگی به مردم و انفاق به تهیدستان بر می انگیزاند.

قرآن برترین ذکر خدا را که باعث پاکی از گناه و دوری از کارهای زشت و ناپسند می شود، نماز برشمرده و گفته است:

اتْلُ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتابِ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ (عنکبوت، 45)

آنچه از کتاب به سوى تو وحى شده است بخوان، و نماز را برپا دار، که نماز از کار زشت و ناپسند بازمى‏دارد، و قطعاً یاد خدا بالاتر است، و خدا مى‏داند چه مى‏ کنید.

و نیز برترین ذکر و نماز را ذکر و نماز در شب خوانده؛ چنان که آمده است:

أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوکِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّیْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُوداً * وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسى‏ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً (اسراء، 78-79)

نماز را از زوال آفتاب تا نهایت تاریکى شب برپادار، و [نیز] نماز صبح را، زیرا نماز صبح همواره [مقرون با] حضور است. و پاسى از شب را زنده بدار، تا براى تو [به منزله‏] نافله ‏اى باشد، امید که پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.

نیز در جای دیگر آمده است:

یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّیْلَ إِلاَّ قَلیلاً * نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلیلاً *‌ أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً * إِنَّا سَنُلْقی‏ عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقیلاً * إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً * إِنَّ لَکَ فِی النَّهارِ سَبْحاً طَویلاً *‌وَ اذْکُرِ اسْمَ رَبِّکَ وَ تَبَتَّلْ إِلَیْهِ تَبْتیلاً (مزمل، 1-8)

اى جامه به خویشتن فروپیچیده، به پا خیز شب را مگر اندکى، نیمى از شب یا اندکى از آن را بکاه، یا بر آن [نصف‏] بیفزاى و قرآن را شمرده شمرده بخوان. در حقیقت ما به زودى بر تو گفتارى گرانبار القا مى ‏کنیم. قطعاً برخاستن شب، رنجش بیشتر و گفتار [در آن هنگام‏] راستین ‏تر است.  [و] تو را، در روز، آمد و شدى دراز است. و نام پروردگار خود را یاد کن و تنها به او بپرداز.