سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حدیث

قصه اصحاب فیل، اسطوره یا واقعیت(1)

آنچه اینک ملاحظه می فرمایید، سئوالی است که یکی از استادان دانشگاه در زمینه خارق العادگی قصه اصحاب فیل مطرح کرده و پاسخی که اینجانب به آن داده ام. سئوال اجمالاً‌ این است که اگر قصه اصحاب فیل واقعی بوده، چرا مواردی خلاف آن واقع شده است: یعنی گاهی رخدادهای طبیعی و گاهی رخدادهای انسانی باعث تخریب کعبه شده؛ اما خدا جلوی تخریب آن را نگرفته است. پاسخ من به اجمال، این است که اگر وقوع رخدادهای خارق العاده فقط در قصه ها گزارش شده بود و امروزه نظایر آنها واقع نمی شد، احتمال اسطوره ای و خلاف واقع بودن آنها قوت داشت؛ اما امروزه نیز نظایر آنها رخ می دهد؛ لذا باید به وجود قدرت های غیبی ایمان داشت و سبب آن که این رخدادهای خارق العاده موارد خاصی دارد و ما قاعده و قانون آن را نمی شناسیم، دلیل بر این نمی شود که آنها اسطوره و خلاف واقع اند و یا قاعده و قانون ندارند.

تفصیل اصل سئوال و سپس پاسخ اینجانب به قرار ذیل است:

____________________

 

به نام خدا و با سلام

 در طول تاریخ دیده شده که خانه خدا در مقابل حوادث طبیعی و سایر عوامل انسانی آسیب دیده و خداوند از این خانه و میهمانان خود (ضیوف الرحمن) محافظت نکرده است. نمونه این حوادث عبارتند از:

الف. تخریب کعبه با سیل: هجده سال قبل از هجرت، سیل کعبه را خراب کرد و قبایل قریش، آن را بازسازی کردند.

ب. آتش گرفتن کعبه با منجنیق های سپاه اموی: در سال 63 هجری، در حمله سپاه امویان به فرماندهی حصین بن نمیر، مکه که در اختیار عبدالله بن زبیر بود محاصره شد. سپاه اموی با منجنیق شهر را کوبید که کعبه بر اثر اصابت گلوله های آتشین، تخریب شد و آتش گرفت.

ج. تخریب دوباره کعبه در حمله حجاج بن یوسف: حجاج بن یوسف ثقفی، فرمانده سپاه اموی در سال 73 هجری بعد از محاصره مکه، دستور داد تا شهر را با منجنیق گلوله باران کنند که کعبه هم آسیب دید .

د. بردن حجر الاسود به بحرین: در سال 317 هجری، حکومت قرامطه به مکه حمله کردند و حجر الاسود را کندند و با خودشان به سرزمین خودشان، بحرین بردند.

هـ. ویران شدن 3 دیوار کعبه با سیل: در ماه شعبان سال 1039 هجری، سیلی عظیم آمد و سه دیوار کعبه را ویران کرد و فقط دیوار جنوبی ماند. حدود 4 هزار نفر هم کشته شدند.

و. سیلی دوباره در زمان جنگ جهانی دوم: در سال 1360 هجری برابر با سال 1320 شمسی و در اوج جنگ جهانی دوم سیلی عظیم وارد مسجد الحرام شد.

ز. گروگانگیری در مسجدالحرام، کشته شدن مردم و خسارت به کعبه: در اولین روز قرن پانزدهم قمری یعنی اول محرم 1400 برابر با 20 آبان 1358 شمسی 500 سلفی به مسجدالحرام حمله کردند و نماز گزاران را به گروگان گرفتند. در 2 هفته در گیری شدید بین آنها و نیروهای امنیتی علاوه بر کشته شدن 400 نفر، مسجد و کعبه هم خساراتی دید.

ح. حادثه اول حج 1394: سقوط جرثقیل و کشته شدن ده‌ها نفر از حاجیان در مسجد الحرام

ط. حادثه دوم حج 1394: کشته شدن حدود 4000 نفر از حاجیان در اثر فشار جمعیت در منا

ی. برخی حوادث دیگر: کشته کشتن هزاران حاجی در سال‌های مختلف در اثر ازدحام جمعیت و آتش سوزی در منا و غیره.

آیا داستان اصحاب فیل و شکست سپاه ابرهه واقعی است یا غیرواقعی؟ با فرض این که این داستان واقعی باشد، آیا این واقعه تصادفی است یا براساس یک قاعده الهی اتفاق افتاده است؟ اگر بر اساس یک قاعده الهی اتفاق افتاده است، آن قاعده الهی چیست؟ قرآن از بیان این داستان چه مقصودی دارد؟ آیا می خواهد قاعده‌ای را به مردم گوشزد کند؟ آیا قاعده این است که خدا از خانه‌اش محافظت و کید دشمنان خانه خدا را باطل می کند؟ یا قاعده دیگری است؟

ارادتمند

ــــــــــــــــــــــــــــــ

به نام خدا و با سلام

من در پاسخ چند نکته به نظرم می رسد که در ذیل عرض می کنم:

1. آنچه محرز است، وقوع معجزه یعنی رخدادی خارق العاده است. این در طول تاریخ، همواره اتفاق افتاده است و اتفاق می افتد. اگر چنان بود که ما با اخباری از معجزات مواجه بودیم که حکایت از رخدادهای خارق العاده در گذشته می کرد و امروزه شاهد چنان رخدادهایی نبودیم، می توانستیم، بگوییم که این اخبار اسطوره و خلاف واقع اند؛ اما امروزه نیز شاهد وقوع چنین رخدادهایی مثل شفای بیماران لاعلاج هستیم؛ لذا اطلاق اسطوره بر آنها دشوار است.

2. مطالعات و تأملات بشری تاکنون راجع به این که قاعده و قانون این معجزات چه بوده است، ساکت است. به نظر می رسد، سبب این عدم آگاهی بشری، آن است که همه افراد بشر، قادر با ارتباط به عالم غیب نیستندو نمی توانند از قدرت های غیبی بهره مند بشوند. آنچه مشخص است، این است که افراد خاصی مثل انبیاء و ائمه و عرفا قادر به بهره مندی از این قدرت ها هستند.

3. این که ما قاعده و قانون رخدادهای غیبی را نمی دانیم، دلیل بر این نمی تواند باشد که رخدادهای غیبی، قاعده و قانون ندارند؛ لذا می توان ادعا کرد که ما قاعده و قانونش را نمی شناسیم؛ اما افراد خاصی مثل انبیاء و ائمه و عرفا هستند که احتمالاً به قاعده و قانون آن آشنایند.

4. چنان دانسته می شود که میان آشنایی یا بهره مندی از قدرت های خارق العاده و اخلاص و طهارت قلبی، رابطه وجود دارد. مرور مواردی که اشخاصی صاحب این قدرت ها شده اند، نشان می دهد که آنان، به کلی از غیر خدا دل بریده و خود را وقف خدا کرده بودند.

5. نیز چنان دانسته می شود که هرگز قاعده این نبوده است که خدا از معابد یا بندگان خاص خودش در همه موارد حمایت و دفاع کند و لذا باید برای موارد استثنایی دنبال علت خاص گشت که چگونه در چنان مواردی معجزه رخ داده است.

ارادت