سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حدیث

متن دفاعیه «فلسفه نسخ های قرآنی»ـ

آنچه اینک می آید، متن دفاعیه پایان نامه خانم یسری زبیدی دانشجوی کارشناسی ارشد علوم قرآن و تفسیر با عنوان «فلسفه نسخ های قرآنی» است. این پایان نامه به راهنمایی اینجانب و مشاورت دکتر محمد کاظم شاکر انجام شده و جلسه دفاع آن ان شاء الله ساعت 2 بعد از ظهر روز سه شنبه هفته آینده در واحد خواهران دانشگاه قم برگزار خواهد شد.

یکی از موضوعات مطرح در علوم قرآنی بحث نسخ است. سؤالی که در این تحقیق به آن پرداخته می شود، این است که علت و فلسفه این نسخ ها چیست؟

مراد ما از نسخ در اینجا مطلق تغییراتی است که از با نزول قرآن در سنت ها رخ داده است. مراد از نسخ های قرآنی در این پژوهش نسخ هایی است که با نزول آیات قرآن صورت گرفته و از رهگذر آن سننی باطل و غیر قابل عمل خوانده شود. با توجه به گستردگی تعریف نسخ به بررسی آن دسته از نسخ هایی پرداختیم که به نظر اکثریت ثابت و با تعریف نسخ در این تحقیق مطابق می باشد و به موارد اختلافی پرداخته نشده است .

در مورد پیشینه این پژوهش باید گفت : به طور مستقل اثری با این عنوان یافت نشد. در کتب علوم قرآنی ، اصول فقه و تفاسیر به طور گذرا بیان شده و به طور مستقل موارد و استخراج فلسفه نسخ آن ها انجام نشده است.

این پایان نامه شامل 4 فصل است:

 فصل اول به کلیات اختصاص دارد ودر آن به تبیین مسأله، بیان سؤالات تحقیق، فرضیه ها و تعریف مصطلحات پرداخته شده است. برخی از مهم ترین مصطلحاتی که در این فصل تعریف شده، عبارت است از: نسخ، احکام فطری و غیر فطری، احکام ثابت و متغیر ، اولیه و ثانویه، نسخ مشروط ، نسخ تمهیدی و درون دینی و میان دینی.

در تعریف احکام فطری و غیر فطری بیان شده است  که احکام فطری احکامی است که از فطرت نشأت می گیرد و ثابت است و نسخ در آن رخ نمی دهد همانند عدالت خوب است؛ احکام غیر فطری احکامی است که ثابت نیست و با توجه به محیط اجتماعی، شرایط زمانی و مکانی تغییر می کند و نسخ در این قسم از احکام رخ می دهد.

خاطر نشان می سازم که نسخ های قرآنی اعم از درون دینی و میان دینی است. نسخ میان دینی نسخی است که در آن حکم یا سنت باطل در یک دین توسط دین جدید نسخ و از میان برداشته می شود؛ همانند نسخ حکمی در یهودیت توسط مسیحیت. نسخ درون دینی نسخی است که حکمی در یک دین وجود داشته باشد و پس از مدتی به علت تغییر شرایط و تغییر مصلحت نسخ گردد؛ همانند نسخ نجوا با پیامبر ونسخ مدارا با مشرکین در آغاز رسالت.

نسخ مشروط دیگر مصطلحی است که در این فصل تعریف شده است. آیت الله نوعی از نسخ را معرفی کرده است که تابع شرایط و مقتضیات است و به موجب آن هرگاه شرایط و مقتضیات یک حکم برگردد، حکم مربوط نیز احیا می شود. منتها به نظر می رسد، با تعریفی که او از نسخ مشروط به دست داده است، می توان همه نسخ ها را نسخ مشروط به حساب آورد؛ چون اساساً تشریع و نسخ تمام احکام تابع مصالح و مقتضیات بوده است. یکی دیگر از اصطلاحات نسخ تمهیدی است. آیت الله معرفت نوعی از نسخ را یاد می کند که زمینه ساز زوال احکام یا سنت های غلط جاهلیت است. اسلام برای مبارزه با این سنت های غلط ابتدا شرایط را فراهم کرد و سپس بنیان آن ها را فرو ریخت . در شرایط کنونی نیز می توان این نوع نسخ را روش مناسبی برای از میان برداشتن بدعت های غلط دانست.

در این فصل همچنین به بیان فلسفه نسخ پرداخته شده است. در این باره می توان گفت که قوانین و حکام مطابق با نیازهای بشر و مقتضیات وضع می گردد. برخی نیازها فطری و دائمی است که نسخ در آن ها وجود ندارد. برخی دیگر محیطی و عصری است که بر اثر تغییر شرایط احکام تغییر پیدا می کند. نسخ در این قسم رخ می دهد و فلسفه نسخ در آن این است که حکمی متناسب با شرایط و مقتضیات جدید جعل می شود.

همچنین قرآن به صورت تدریجی وفق مناسبات، حوادث و برای اصلاح جامعه عرب جاهلیت و رهایی آن ها از عادات و تقالید ناپسند نازل گردید؛ نه به صورت دفعی که برای آنان ترک رفتارهای جاهلی سخت آید؛ مانند تحریم شرب خمر. بنابراین یکی از فلسفه های نسخ را می توان از میان برداشتن سنت های باطلی دانست که در میان عرب جاهلی رواج داشت.

فصل دوم به بررسی فلسفه نسخ سنت های باطل اختصاص یافته است. از جمله عادات و سنت های باطلی که در این فصل بررسی شده است، می توان به موارد زیر اشاره کرد: عادت شرب خمر، سنت نسیء، عادت قمار، رسم محرومیت زنان و خردسالان از ارث، سنت ظهار، رسم ازدواج همزمان با دو خواهر، رسم تعدد طلاق، رسم حرمت ازدواج با همسر سابق، رسم به میراث بردن زنان، رسم ایلاء و عادت زنا.

با توجه به مطالب این فصل روشن شد که یکی از علل نسخ از میان برداشتن سنت های باطلی بود که در جاهلیت وجود داشت و بر خلاف عقل و فطرت بشری بود.

در فصل سوم به بررسی فلسفه نسخ های ناسازگار با مقتضیات پرداختیم. در این فصل فلسفه نسخ سنت ها و احکامی مثل نجوا، تغییر قبله، برده داری و قسامه بررسی گردیده است. از رهگذر بحث های این فصل روشن می شود که یکی از فلسفه های نسخ عدم تطابق برخی احکام با مقتضیات زمان و مکان و شرایط بود که اسلام در صدد برداشتن این احکام و وضع حکم متناسب با شرایط جدید بود.

در فصل چهارم به بررسی نسخ میان دینی و فلسفه نسخ آن و مقایسه آن با نسخ درون دینی پرداخته شده است. بررسی ها نشان داد که میان فلسفه نسخ درون دینی و فلسفه میان دینی اختلافی وجود ندارد و هر دو یکی است.


متن دفاعیه خانم حسینی از پایان نامه اش در زمینه نسخ بین الادیانی

متن دفاعیه خانم لیلا حسینی کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم که به راهنمایی اینجانب و مشاورت دکتر عزت الله مولایی نیا به انجام رسیده و دوشنبه مورخ مورخ 19 بهمن 88 ساعت 10 ان شاء الله دفاع خواهد شد، با ویرایش اینجانب به این قرار است:

با نزول قران و تشریع دین اسلام، یکی از مهم ترین موضوعات مهم در زمینة علوم قرآن، موضوع ناسخ و منسوخ بود و با گذشت زمان، یکی دیگر از موضوعات درخور توجه، این موضوع بود که آیا ادیان آسمانی ناسخ برخی از شرایع یکدیگر هستند؟ و به ویژه این که آیادین اسلام، ناسخ دین یهودیت، مسیحیت می باشد؟

در مورد پیشینة این پژوهش باید گفت که در خصوص ناسخ و منسوخ آیات قرآن، از زمان صدر اسلام تا به اکنون کتابهای زیادی نگاشته شده و با گذر زمان، از خلال توجه به ناسخ و منسوخ آیات، موضوع نسخ شرایع آسمانی، آن هم به صورت جزئی و پراکنده مورد توجه واقع شده است.

با این حال توجه به این موضوع به صورت مستقل نبوده؛ بلکه در ضمن آثار تنها به برخی از موارد نسخ در شریعت های گذشته آن اشاره شده است.

در این پایان نامه با عنوان « بررسی تطبیقی نسخ با تکیه بر قران، حدیث و عهدین» به بررسی مواردی از نسخ میان دین اسلام و ادیان ابراهیمی سابق پرداخته شده است.

 در فصل اول با عنوان « کلیات »، نخست تعریف لغوی و اصطلاحی نسخ بیان شده، سپس به پیشینة نسخ بین الادیانی پرداخته شده، آن­گاه دیدگاه یهود و نصاری در مورد نسخ بیان گردیده و بعد از آن به صورت خلاصه به قلمرو نسخ و ادیان موجود در عربستان عصر نزول اشاره شده ودر نهایت گوهر دین بررسی شده است.

در فصل دوم با عنوان « فلسفة نسخ میان دینی » به این سئوال پاسخ داده شده است که چرا یک دین، ناسخ شریعت­ها و سنت­های پیش از خود است؟

در فصل سوم با عنوان« نسخ تخفیفی و تضییقی میان دینی مذکور در قرآن » ، به مواردی از نسخ شرایع گذشته پرداخته شده که در قرآن به تخفیف یا تضییق آن­ها اشاره شده است.

در فصل چهارم با عنوان« نسخ ابطالی میان دینی مذکور در قرآن » به مواردی از نسخ شرایع گذشته پرداخته شده که در قرآن به ابطال آن­ها اشاره گردیده است.

 در فصل پنجم با عنوان« نسخ میان دینی غیر مذکور در قرآن » ، به موارد تعارض اسلام با شرایع گذشته اشاره شده و این تعارض را دلیلی بر احتمال نسخ شرایع گذشته از سوی شریعت اسلام دانسته و موارد آن ذکر شده است.

فصل ششم به « بررسی تطبیقی شروط و اجزای نماز در دین یهودیت، مسیحیت و اسلام » و فصل هفتم نیز به «بررسی تطبیقی نمازهای یومیه، نماز جماعت و انواع نماز در دین یهودیت، مسیحیت و اسلام » اختصاص دارد.

از بررسی صورت گرفته به دست آمد که اساس سنت و قوانین دینی،‌ساختمان انسانیت یا همان فطرت است که در میان همة افراد، واحد و مشترک است و چون خداوند انسان ها را با یک فطرت آفریده است، لذا پیامبران را هم با هدف واحد مبعوث کرده است و بنابراین روح و جوهرة ادیان یکی است و اختلاف ادیان آسمانی تنها در برخی از شریعت های آنان است؛ چنان که قرآن در آیة 136 بقره در عین اشاره به وحدت ادیان، در آیة 48 مائده به اختلاف شرایع ادیان اشاره شده است.

نسخ میان دینی در حوزه شریعت های ادیان است و مهم ترین اهداف نسخ از سوی پیامبران الهی احیای سنن و شرایع شایسته و از میان بردن سنن و شرایع بدعت آمیز و مخالف فطرت و رعایت مقضیات و شرایط جدید عصری بوده است.


چت علمی درباره اجتهادی یا توقیفی بودن نسخ

y:  سلام استاد نسخ اجتهادیه یا نه؟
me:  به نظر من نسخ اجتهادی است. مثل فتوای میرزای شیرازی. تعریف مشهور نسخ هیچ خاصیتی ندارد و پر تناقض است. آن شروطی که برای نسخ قرار داده اند، با فلسفه نسخ هم نمی سازد. لذا باید تعریف جدیدی به دست داد. به نظر من، نسخ عبارت از هر تغییری است که در احکام شرعی پدید می آید تا رعایت مقتضای حال شود.
y:  استاد مگه در قران آمده بود که تنباکو چه حکمی داره که نظر  میرزای شیرازی را هم شامل این بدانیم؟ مگه نسخ منظور نسخ آیات نیست؟
me:  نسخ طبق تعریف من مطلق تغییر حکم شرعی است، به هر دلیل، چه به جهت تغییر موضوع و چه به دلیل تزاحم با احکام مهم تر و چه به دلیل اضطرار و جز اینها. تغییر حکم شرعی هم اعم از آن است که در قرآن آمده باشد یا در حدیث. بر این اساس باید آنچه را که احکام متغیر و اضطراری و ثانویه و نظایر آنها می خوانند و احکام را به هر دلیل تغییر می دهند، نسخ بشماریم. 
y: استاد ولی یک مسئله پیش میاد در نسخ  اگر غیر آیات قران باشه، میشه اما آیات قرآن را که فقط خدا باید نسخ کنه. چون اوست که به مصالح آشناست.
y:  ما چه طوری و طبق چه حکمی میتونیم نسخ کنیم؟ استاد من فقط با این مشکل دارم. چون در شرایط نسخ آیات آمده که باید شارع حکیم باشه که خداست.
me: حضرت امام خمینی می فرمود، ما می توانیم فروع را تعطیل کنیم. دلیل ایشان هم تزاحم با اصل مهم تر یعنی حفظ کیان اسلام است. فروع هم در قرآن آمده و هم در حدیث.
y: استاد من در حدیث مشکل ندارم؛ ولی درقران چی؟
me: مگر در قرآن نیامده است که برای ترساندن دشمن اسب تهیه کنید؟ به چه دلیلی اسب تهیه نمی کنند؟ مگر در قرآن راجع به برده داری احکامی نیامده است؟ چرا برده داری را کنار گذاشتند؟
y:  استاد بعضی مطالب شما درست  است. برده داری و اسب را قبول دارم. استاد شما برای همه چیز جواب دارید.
 me:  خوب این موارد یک ملاک به دست می دهد و آن این است که اگر احکام  به جهت تغییر مقتضیات قابل اجرا نبود و اغراض تشریعش را تأمین نکرد، باید نسخ شود و احکامی که متناسب با اغراض تشریعش هست، جعل شود. منتها این تغییرات باید در چارچوب احکام کلی دین و بر اساس اغراض تشریع احکام باشد.
me: آنچه به عنوان سنن دینی شناخته می شود، عبارت از همان سننی بوده است که در میان بشر وجود داشته است. انبیاء آمدند و آنها را با تصرفاتی امضاء و تأیید کردند.  
y:  یعنی چی؟ پس خدا چه چیز را برای ما قرار داده؟ این که به اسم دین اسلام است مال بشر است، پس آن چیزی که خدا قرارداده چیه؟
me: شما هر قومی را می بینید، یک دینی خاص خودش دارد. آیا خدا برای هر قومی دینی جدا درست کرده است؟ انتساب دین به خدا از این جهت نیست که خدا آن را درست کرده است. بلکه از این جهت است که مورد تأیید خداست و خدا سیره عقلاء را به هر روشی باشد، تأیید می کند.
y: استاد ولی ادیان آسمانی مشهور چی؟ کاری به دین های دیگر ندارم. همین اسلام خودمون. استاد مگه خدا نبود که اسلام را به پیامبر وحی کرد؟
me: مگر فقط دین اسلام را خدا آورده و دین یهودی و مسیحی و غیر آن را خدا نیاورده است؟ اگر همه این دین ها منبع واحدی داشت و از سوی آسمان و خداوند آمده بود، باید واحد بوده باشد. حال آن که با هم تفاوت دارند. از این دانسته می شود که خداوند آنچه را که در میان هر قومی بوده، با تصرفاتی که به توسط انبیاء صورت می گرفته، امضاء‏می کرده است.
y:  چرا ولی دینی که جدیدتر است قاعدتاً هم باید با شرایط سازگارتر باشد.
me:  آنچه در قرآن آمده، امضای چیزهایی است که در میان مردم مکه وجود داشت. اما با اصلاحاتی. هم نماز بوده و هم روزه و هم حج و هم زکات و هم خمس و ... تصور می کنید، پیامبر برای مردم کلاس درس دایر کرده بود و هر روز یک درس جدیدی می داد؟
سیره عقلاء برای خدا مقدس است. البته مردم مکه ابتدا بر دین حنیف یعنی حضرت ابراهیم بودند و بعد به بت پرستی گرایش یافتند. من عرض می کنم، تردیدی در الهی بودن دین اسلام نیست. منتها آن عبارت از امضاء و اصلاح و تکمیل همان چیزی است که در میان مردم مکه وجود داشت. خداوند با ارسال رسل و انزال کتب، همان سنن بشری را در تمام ادیان حک و اصلاح کرده است. 
y: استاد بحث با شما تمام شدنی نیست. استاد بگذارید فکر کنم.
me:  خدا نگهدار. لینک مرتبط:  
پاسخ به سئوالاتی درباره نسخ