mp3 player شوکر

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ مسجد الانبيايي 

با سلام بايد به سمتي حرکت کرد که بتوان نظريه هاي جديد يا شبهه هاي جديد را نقادي کرد به عبارت ديگر فرصت نقد پيدا نمود. شايد يکي از مهترين ويژگي هاي نظريه اين است که بايد تا آنجا که مي تواند در محافل علمي يا حد اقل در اذهان ودغدغه هاي اهل نظر وکتاب ها ومقالات جايي داشته باشد. وقتي که نظريه عرفييت محض را مطالعه کردم ديدم شايد بعضي قسمت هايش پخته نباشد و چون نظريه اي است که براي نقد آن بايد قسمت حداقلي از علم اصول و بلاغت ومنطق را بلد بود رفتم به سمت نقد آن نظريه تاببينم چقدر توانايي دارم به نظرم آمد که قسمتهايي از علم اصول را (خصوصا بحث الفاظ) نياز دارم. البته جزئي تر که شدم ديدم منطق وبلاغت را هم بايد دوره کنم تا لازم بين و دلالت تضمني و... دقيقا يادم بيايد.

منظورم اين است نظريه شما چيزي نداشته باشد که دارد اقلا مرا ومي دانم خيلي ها را به فکر فرو برد.

مشت نمونه خروار است.

نمي خواهم قياس کنم اما گروه قرآن و دانشجو هم مرا به فکر فرو برد يا از خوابي که مي ديدم که همه چي امن و امان است بيدار کرد. منظورم طرح شبهات است.

بايد دست به عصا راه رفت.

بنيان نقد علمي خصوصا در زمينه دين به حدي نوپاست که حتي براي طرح شبهه هم بايد با تامل ودرنگ جلو رفت. بلا تشبيه مانند حکمت نزول تدريجي حرمت خمر است.

کوچک کردن محدوده شبهات

پس بياييم از شبهات کوچک مبنايي همان نظريه عرفي بودن شروع کنيم که براي فهم ونقد همان چيز هاي کوچک بسيار بايد مطالعه خصوصا فکر نمود. يا از شبهات معروفي استفاده کنيم که حتي ديگر اعضاي هيات علمي هم موافقند طرح شود. مدارا با مردم عين تعقل است. همين شبهات معروفه که خيال مي کنيم بلديم يا آن عضو عزيز هيات علمي گمان دارد بلد است چه بسا در حين مواجهه بلد نباشيم يا بلديم اما نمي دانيم چطور بيان کنيم يا نياز به تعمق وتوسعه يا تضييق داشته باشد. از اين کوچکستان بي انتها شروع کنيم و از مواضع تهمت دوري کنيم که اگر جنين زود بخواهد به دنيا آيد نارس است ومعلول. پس صبر کنيم تا بستر آماده شود و ما دانشجويان هم پخته تر شويم.

دلسرد نشويم که اگر اخلاص داشته باشيم به شرطي که مصداق اين آيه نباشيم که

وَ إِذا قيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ (11)
أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ (12)

و در عالم واقع هم کارهاي ما داراي مصلحت باشد توفيق الهي رفيق راه مي گردد ولي اگر ماخيال کنيم مصلحت دارد اما في عالم واقع تالي فاسدهايي داشته باشد به شرط مجاهدت و حسن فعلي وفاعلي توامان به هدايت مي رسيم که و ان جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا