ساعت ویکتوریا

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ دانشجو 

سلام ـ درقسمت دوم نقد نظريه آقاي سعيدي گفته ايد نظريه خودتان در مورد عرفي بودن زبان قرآن، اکنون کاملا منقح و در حدود370صفحه است. آيا منظورتان کتاب درآمدي برمعناشناسي قرآن است؟ اگرمنظورتان نوشته ديگري است آياقصد چاپ يا در اختيار گذاشتن آن را -به هر صورت ديگر- براي آشنايي ديگران با نظراتتان داريد؟

پاسخ

سلام. آن غير از درآمدي بر معناشناسي قرآن است. در کتاب مذکور فقط برخي از مطالب آمده؛ اما در اثري که هنوز منتشر نشده، همه ابعاد نظريه کار شده است. البته هنوز تنقيح نهايي را براي نشر نيافته و شايد فعلا زمان نشر آن نباشد. موفق باشيد.
+ دانشجو 
استاد گرامي سلام.در وبلاگ شما جستجو کردم و عناوين و برخي مطالب را خواندم و لذت بردم و استفاده کردم.ديدم برخي دانشجويان از جنابعالي در مورد پايان نامه مشورت خواستنه اند و شما پاسخ مرحمت فرموديد.
خواستم من هم همين کار را بکنم اما نميدانستم سؤالم را بايد دقيقا در چه بخشي مطرح کنم بنابراين با عرض پوزش اينجا مطرح ميکنم.
استاد گرامي در طول سالهاي تحصيلم همواره از مباحث اعجاز بلاغي و بياني قرآن گريزان بودم اما به تازگي کتابي در مورد زيبايي شناسي قرآن خوانده ام که نظرم به اين موضوع جلب شده است!البته مباحث کمي برايم سنگين است اما به آن علاقه مند شده ام.
در نظر دارم اگر بشود سوره اي از قرآن را انتخاب کنم و به عنوان پديده اي زيبا شناختي در آن نظر کنم و جنبه هاي زيبايي لفظ و معنا و ارتباط بين آيات را بررسي نمايم.انتخاب بنده سوره ي الرحمن و يا يس و يا يوسف است.
خواهشمندم بفرماييد آيا اين موضوع قابليت کار دارد؟
و جنابعالي چه سوره اي را بدين جهت پيشنهاد ميکنيد؟
در ضمن بنده دانشجوي ارشد علوم قرآن و حديث دانشگاه فردوسي مشهد هستم.زبان انگليسي ام متوسط و زبان عربي ام تقريبا خوب است.معدل بنده هم در دوران کارشناسي 18 و در دوران ارشد بدون احتساب پايان نامه 17 شده است.و البته وقت خيلي زيادي براي کار ندارم اما دوست دارم تمام تلاشم را بکنم.
با تشکر فراوان.
پاسخ

به نام خدا و با سلام. من ذهنيتي روشني از زيبايي شناسي قرآن ندارم و لذا نمي توانم راجع به موضوع انتخابي شما اظهار نظر کنم. برايتان آرزوي توفيق مي کنم.
+ محمد معظمي گودرزي 
با تشکر از اينکه جهت پاسخ به سوالات وقت ميذاريد.
اين مطالب باب تحقيق بيشتر و نگاه انتقادي به نظريات رو باز مي کنه.

پاسخ

از لطف شما نيز ممنونم. شما مي توانيد سئوالات خود را تفصيلي بنويسيد و ايميل کنيد و گروه قرآن دانشجو به بحث گذاشته شود و همه دانشجويان و استادان هم مشارکت داشته باشند. موفق باشيد.
+ محمد معظمي گودرزي 
اينکه در نهج البلاغه تناقض هست يا نيست بايد به صورت موردي بررسي شود. البته با توجه به عصمت علي(ع) اگر تمام جملات نهج البلاغه منسوب به ايشان باشد در آن تناقضي نخواهد بود. ولي وجه اعجاز ندارد.
پاسخ

بنابراين شما پذيرفتيد که مي تواند کلام بشر هم خالي از تناقض باشد و لذا خالي از تناقض بودن، لزوما دلالت بر اعجاز ندارد.
+ محمد معظمي گودرزي 
در اينکه الفاظ قرآن بشري است شکي نيست ولي آيا کلام خدا که در ام الکتااب بوده و تنزيل پيدا کرده در محدوديت اين الفاظ قرار گرفته؟!
تعبير مکرر انزال و تنزيل براي چيست؟
آيا اشاره به ذو مراتب بودن زبان قرآن نيست؟
به همين خاطر است که مي توان از آيات برداشت هاي مختلف کرد و با هم منافات هم نداشته باشند. اين ناشي از مراتب معاني قرآن است.
پاسخ

1. قرآن از ام الکتاب يعني علم الهي سرچشمه گرفته، اما تمام ام الکتاب نيست. 2. الفاظ هم ظرفيت معنايي مشخصي دارد و تابع مواضعه و استعمال اهل زبان و يا ملازمات عقلي است. هر معنايي را که نمي توان به الفاظ چسباند. 3. انزال و تنزيل مترادف اند. اين الفاظ هيچ دلالتي به ذومراتب بودن قرآن ندارد. دلالت بايد صريح باشد تا حجيت داشته باشد. دلالت مجمل حجيت ندارد. 4. برداشت ها از آيات بايد يا عرفي باشد يا عقلي، وگرنه تفسير به رأي خواهد بود که حرام است.
+ محمد معظمي گودرزي 
ادامه: بله قرآن براي هدايت کافيه ولي چون زبانش فراعرفي است احتياج به تبيين داره وحديث ثقلين هم به اين مطلب اشاره داره. در روايات هم داريم که اهل بيت(ع) مي گويند هرچه گفتيم از منشأ آن از قرآن از ما سوال کنيد
پاسخ

1. اين شعار که کفانا کتاب الله به شيعه تعلق ندارد. قرآن همراه عترت است. در قرآن همه آموزه هاي ديني نيامده است. 2. زبان قرآن هم به تصريح خودش عربي است که عرفي يعني متعارف ميان عرب است. زبان فراعرفي ترکيب تناقض آميز است. زبان فراعرفي زبان اجنه و فرشتگان است؛ نه زبان انسان ها. زبان انسان ها هم متعارف است؛ نه مجهول. 3. اگر قرآن محتاج تبيين باشد، هدايت کننده نخواهد بود. کتاب گنگ نمي تواند هدايت بخش باشد. 4. طبق حديث ثقلين، قرآن به طور مستقل هدايت بخش است و سنت هم به طور مستقل. منتها يکي مکمل ديگري است. 5. آن روايت مورد اشاره بايد ناظر به موارد خاصي باشد و گرنه ترديدي نيست که قريب به اتفاق روايات هيچ ربطي به آيات قرآن ندارد و از آيات قرآن قابل استخراج نيست. ربط بايد منطقي باشد. ربط آسمان و ريسماني که ربط نيست. موفق باشيد.
+ محمد معظمي گودرزي 
کتابي که اصول و قواعش رو از کتبي مثل عهدين يا اوستا (البته تحريف شده)گرفته باشه نميتونه هدايت بخش باشه، مثلا در عهدين نسبت زنا و بسياري کارهاي ناشايست به پيامبران داده شده، و کسي که بخواد از اونها قواعد استنباط کنه بايد ملتزم به چنين اموري هم براي مردم بشه و اين خلاف اخلاقه.
پاسخ

عهدين از قبيل احاديث اسلامي است که در آن جعلياتي هم هست؛ اما اينها مانع از حجيت آنها نيست. بي ترديد شمار زيادي از قواعد از احاديث استخراج شده است.
+ محمد معظمي گودرزي 
ادمه: آيا اعجاز لفظي قرآن فرا بشري نيست؟
آيا کلام بشر داراي اعجاز است؟
آيا کلام بشر تناقض ناپذير است؟
آيا چنين کتبي ويژگي هاي قرآن را دارند؟ آيا قابل تحدي هستند؟
پاسخ

1. لفظ قرآن همان لفظ عرب است و لذا بشري است. 2. کلام بشري چون در قدرت بشر است، اعجاز ندارد. 3. نهج البلاغه مگر کلام بشر نيست؟ آيا تناقض دارد؟ 4. کدام ويژگي در قرآن هست که در کلام بشر مثل نهج البلاغه نيست؟ 5. يک متني که به زبان بشري هست، نمي توان گفت که بهتر از آن را نمي توان آورد. قرآن فقط از آن جهتي که خودش مدعي است، معجزه است؛‌ نه از جهاتي که ديگران ادعا کرده اند.
+ محمد معظمي گودرزي 
ادامه: ملاک برتري چيست؟ قرآن در ارائه هر چيزي که در زمينه هدايت احتياجه سخن گفته ولي کتاب جامع السعادات يا عروة الوثقي به تنهايي براي هدايت انسان کافي نيستند.
پاسخ

اگر قرآن براي هدايت انسان کافي بود، پيامبر(ص) نمي فرمود:‌ اني تارک فيکم الثقلين کتاب الله و عترتي، ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا.
+ محمد معظمي گودرزي 
ادامه: در ضمن کتي که شما ذکر کردين اصول و قواعدشون رو از قرآن گرفتن، به عنوان مثال جامع السعادات در بسياري از موارد به آيات و روايات قرآن استناد مي کنند و بعد شروع به شرح و تفصيل لونها مي کنند.
پاسخ

اصول و قواعد هم در قرآن هست و هم در حديث. چنين اصولي که شما مي فرماييد، در عهدين هم هست.
+ محمد معظمي گودرزي 
ادامه: اين کتب به تفصيل و باجزئيات يک موضوع رو بررسي کردن ولي قرآن کتابي است که در بر دادنده اصول و کليات مسائل هست
پاسخ

در قرآن هم کليات هست و هم جزئيات؛ چنان که در حديث همين گونه است. در قرآن جزئيات ارث و قصه يوسف و دعواي همسران پيامبر(ص) و نظاير آن آمده است.
+ محمد معظمي گودرزي 
با سلام
به نظرم مقايسه برتر دانستن عرورة الوثقي و کشف المراد و جامع السعادات از قرآن درست نيست
پاسخ

سلام. چرا؟
+ محمد تقي بيگدلي 
سلام عليكم
زبان عرفي قرآن را مي توانيم همان زبان فطرت بنماميم؟ ممنون
پاسخ

سلام. زبان قرآن همان زبان متعارف عرب حجاز عصر پيامبر است.