سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حدیث

شهادت شماری دیگر از دانشجویان به حقانیت کار قرآن دانشجو

دریغم آمد، یادداشت های ارزشمند دانشجویان ارجمند را نادیده بگیرم و این شهادت صادق ایشان را به حقانیت کاری که شروع شده بود و با جوسازی برخی خاتمه یافت، کتمان کنم. این یادداشت ها در ذیل مطالب وبلاگ ثبت شده است.

با سلام خدمت استاد بزرگوار و ارجمند جناب آقای دکتر نکونام
من دانشجوی  ارشد شما در  دانشگاه قم بوده ام که در سال 86 فارغ التحصیل شدم و   فعلا در ایران نیستم و در تمام این مدت در تلاش بودم تا بلکه در تنهایی خود و با مراجعه به سایتها،پژوهشی هرچند کمرنگ در زمینه  رفع شبهات به عقاید شیعه داشته باشم که اذعان میدارم چندان با توفیق همراه نبوده است و به طور اتفاقی هفته پیش به وبلاگ شما برخوردم و با  گروه پژوهش قرانی آشنا و بلافاصله عضو گردیدم؛ ولی هنوز چند ایمیل بیشتر دریافت نکرده بودم که دیدم زمزمه های بد آهنگی_ که البته چندان غریب برایم نبود و با این نوع طرز تفکر تنگ نظرانه و متحجرانه در دوران دانشجویی نیز روبرو بودم _ مجددا به گوش میرسد. ولی استاد بزرگوار و بسیار عزیز  من به شدت نیاز به طرح این مباحث و آشنایی همه جوانان شیعی را به استدلال حس میکنم زیرا در بین برادران و خواهران اهل سنت زندگی میکنم و به عینه میبینم که آنان  چقدر تحت تأثیر القائات افکار سلفی و وهابی میباشند و چقدر اطلاع داشتن شیعیان از نوع شبهه و جوابهای مستدل به ان ضروری میباشد و عجیب انکه در بین جوانان دانشجوی اهل سنت،کنجکاوی و حقگرایی بسیاری را نسبت به عقائد شیعی  میبینم.
از تمامی دوستانم در گروه قرآن دانشجو در خواست میکنم با نفی موضوع، صورت مسئله را پاک نکنند که جهان تشنه دانستن و آشنایی با تفکر و اندیشه شیعی میباشد و هرگونه کوتاهی ما به منزله سهل انگاری در نشر آیین ائمه (ع) میباشد. کمی حوصله  به خرج داده و با سعه صدر و البته با دقت نظر،شبهات را شنیده و مستدل رد نمایید.
و صد البته از شما استاد محترم نیز خواهش میکنم به این نوع اعتراضات با دیده اغماض نگریسته و از سر مهر و عطوفت مجددا با گروه همراه شوید.
و درآخر هم به عنوان یک عضو جدید و تازه کار در بین گروه خواهش میکنم چارچوبی را برای ایراد و رد شبهات طرح نمایید تا همه چیز در یک نظم و ترتیب قابل دفاع پیش برود. مثلا  شبهات از نظر موضوعی یا از نظر اهمیت و یا قدیم و جدید بودنشان دسته بندی شود و انواع جوابها از نظر قرآنی و روایی و عقلی و تاریخی و ... در موردشان بررسی گردد.
 این نظریه را به گروه نیز ارسال خواهم کرد و در انتها از اطاله کلامم عذر خواهی نموده و از ان استاد بسیار گرامی التماس دعا دارم.
و اجرکم عندالله
حیدرا

+ زهرا
به نام خدا
با سلام و آرزوی توفیق هر چه بیشتر.
خوشحال بودیم که کسی هست که در فضای خواب آلوده ای که کسی هیچ نمی گوید صدایی حق طلب و قلبی دردمند دین بیدار است. افسوس که قصد دارند این دلخوشی را از ما بگیرند.
هر طور که به صلاح است عمل کنید. سلامت و آسایش شما از هر چیزی مهم تر است. کسی که آرزو دارد روزی در کلاس درس دانشجویتان باشد و از اندخته های علمیتان بهره گیرد.

+ درمکتب استاد
مازنده به آنیم که ارام نگیریم...
باسلام-زمان زیادی نیست که با این گروه آشنا شدم. اما حضرتعالی را از زمان مرحوم استاد شریف بیاد دارم.با اندک شناختی. و حضورتان در دنیای مجازی بسیار زنده.فعالیت یا عدم فعالیت شما تشخیص و صلاحدید خودتان است. و من شاگردی بیش نیستم.
اما این سایت و این گفتگوها برای این نسل لازم است.با اندکی تامل و برنامه ای بهینه ادامه این تبادل نظرها را از قشر خام دانشجو دریغ نفرمایید.
تا بال پرنده ای بسته می شود      تازه قفس ها یادشان می افتد که پرواز کنند
التماس دعا

+ دانشجو
سلام استاد
استاد گرامی بنده تاکنون فکر می کردم بهتر است بنده و امثال بنده در برابر این افکار رشد نیافته سکوت کنیم و تصمیمات شما را هرچند ناگوار پذیرا باشیم. اما در پاسخ به فرمایشاتتان بد ندیدم من هم درد دلی را واگویه کنم:
بنده با ورود به دانشگاه و با آشنایی با شما بسیار امیدوار شدم و دریافتم که فضاسازی ها و شکایات از نبود آزادی بیان و حتی آزادی فکر در جامعه ما آنقدر ها هم واقعیت ندارند و لا اقل در فضای علمی و آن هم در سطوح بالا به جای تقریبا مناسبی رسیدیم. اما در ادامه و با اعمال نظرات بی منطق در خصوص موضوعات انتخابی برای پایان نامه و این اظهار نظرهای واقعا غیر قابل درک متعصبانه دلم به درد آمد! آری ما با یک جامعه مبتنی بر معارف دینی و اسلامی وانسانی و اخلاقی و عقلی حتی در سطوح علمی خیلی فاصله داریم. آیا روزی به آنجا می رسیم؟
برای من عجیب است، آیا این افراد با اینترنت و دنیای اخبار و اطلاعات هیچ اشنایی ندارند که مطالب ارسالی شما را مطالب ارسالی سیاسی القا کننده جناحی خاص می دانند؟ آیا تا کنون بحثی راجع به اعتقادات دینی که مادرزادی به ارث برده اند هیچ نشنیده اند؟ ایا وقت آن نرسیده که با مطالعه بیشتر و عمیق تر در باره دین مترقی و کامل اسلام با خیال راحت و بدون ترس از شنیدن سخن کفار به مسلمان بودنمان افتخار کنیم؟
استاد گرامی می دانم که زمانه زمانه خون دل خوردن و دم برنیاوردن است. در مورد گروه هر تصمیمی بگیرید احترام می گذاریم.اما خواهشا ما دانشجویان خود را مانند گذشته از افاضات خود محروم نفر مایید.
ببخشید سرتان را درد آوردم

+ خلیل حکیمی فر
به نام خدا و با سلام خدمت استاد ارجمند جناب آقای دکتر نکونام
از خواندن مطالبی که نگاشته بودید واقعا غصه دار شدم.  واقعا نمی دانم کی و چگونه اینگونه مسائل حل خواهد شد.  گفته می شد که این مسائل نباید در میان عوام گفته شود. هر چند که حتی این سخن هم قابل قبول نیست چرا که برخی عامه مردم را کاملا یکدست و بگونه ای می پندارند که گویا اینها هرگز نمی اندیشند و هیچ سوالی در اذهانشان خطور نمی کند و اگر سوالی هم برایشان مطرح شود به راحتی و با کمترین توجیهی از کنارش رد می شوند. درست است که عامه چندان اهل مطالعه نیستند ولی اهل پرسش که هستند کافی است که در مسئله ای تردید کنند آنوقت خواهید دید که برای کشف حقیقت چقدر اصرار دارند .
حال سئوال این است: اگر در میان جامعه به اصطلاح علمی و دانشگاهی این مسائل مطرح نگردد، پس کجا باید مطرح گردد؟ اصلا مگر علم چیزی جز از پرسش و پاسخ است؟ مگر اینطور نیست که هم سئوال از علم خیزد هم جواب؟ آیا مسائل دینی علم به حساب نمی آید؟ آیا نوآوری در مسائل دینی ناپسند است؟ اگر کسی راجع به مسائل دینی سئوالی داشته باشد نباید مطرح کند و از ترس شبهه ناک بودن باید آنرا سرکوب نماید؟ اگر قرار بر این است که سئوالات از هر جا و توسط هر کسی بیان نشود و آموزشهای دینی یکطرفه بیان شود چه نیازی به دانشگاه و استاد و اینگونه مسائل بود؟ همه می توانستیم  پای منابر بنشینیم و مسائل را یکسویه بشنویم و عمل کنیم و تمام.
در قرن 21 و در عرصه پیشرفتهای خیره کننده، روش آموزش مونولوگی جای خود را به روش دیالوگی داده است. یعنی اساس آموزش بر پرسش و پاسخ است. آنهم پرسشی از هر نوع مربوط به موضوع بدون اینکه برخی را سئوال و برخی را شبهه و ... بنامند. ایمان دینی هم بر اساس پرسش و پاسخ راسخ می شود و نه با ترس از شبهه و فرار از آن.  اگر سئوالی مطرح شود وظیفه ماست که جوابی قانع کننده بر آن داشته باشیم و اگر سئوالی جواب نداشت باید در عقیده خود شک کنیم که نکند خرافاتی در مجموعه عقاید ما راه پیدا کند. اصل ایمان یعنی تسلیم حق شدن و بنده حقیقت بودن نه اینکه برده و بنده عقاید خود باشیم. عقاید انسان مؤمن نباید جمود پیدا کند و خدای نکرده عقیده پرستی جای خداپرستی و حق پرستی را بگیرد. کسی که از طرح سئوالات جدید می ترسد یا علم ندارد و یا همچو بید بر ایمان یا بهتر بگوییم بر اعتقادات خود می لرزد. اگر کسی ایمانی بر پایه علم و آگاهی دارد دیگر چه باک از هر گونه شبهه. ما اینگونه می خواهیم مدعی تولید علم باشیم؟ آیا با این روش می توانیم در این زمانه که سخن از جهانی شدن و هضم باورهای ضعیف است از فرهنگ دینی خود دفاع کنیم. اصلا آیا سیره پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) در این موارد چگونه بوده است؟
استاد عزیز به نظر اینجانب دلیل اصلی چنین برخوردهایی چیزی نمی تواند باشد جز نادانی و حسادت. چرا که حضرت امیر علیه السلام میفرماید: "مردم دشمن آنند که نمی دانند".

+ به نام خدا
عرض سلام دارم خدمت استاد بزرگوار
راه اندازی این سایت کار ارزشمندی است؛ اما همان گونه که مستحضرید، چون این سایت، با طیفی از افکار و عقاید گوناگون از سوی دانشجویان و... روبه روست، مسلم می نماید که در ارسال مطالبی که دارای شبهات است، باید حساسیت بیشتری در نظر گرفته شود تا باعث سوء برداشت نشود و کار روال طبیعی خود را طی کند.
استاد بزرگوار،  مثل همیشه که دانشجویان را از لطف خود بهره مند می کند، این بار نیز قصد داشتند که با ارسال این شبهات، دانشجو، خود به دنبال تحقیق باشد؛ اما  برخی از خوانندگان به دلیل مشغلاتی که دارند،  خود به دنبال پاسخ نیستند و نتیجه آن می شود که در ذهن مخاطب، تنها شبهاتی انباشته شود که پاسخ برخی از این شبهات را هم نداند و یا نتواند به آن دست یابد.
ایده ای که استاد داشتند در همین طرح شبهات، ارزشمند است و در همین جا زحماتی را که استاد در راه اندازی آن متحمل شده اند را قدر دانسته و تشکر می کنیم.
چه خوب بود اگر ترتیبی اتخاذ می شد که در کنار طرح شبهات، ادله ها و پاسخ های محکم و متقن هم ارائه می شد و اگر این کار به طرقی انجام شود، خیلی مفید است؛ چون این کار در واقع روشن گری و بصیرتی است که همواره رهبر معظم با هوشیاری خود، بر آن تأکید دارند. یکی از راه ها و مدل افزایش بصیرت همین کارها است.
همه ی ما می دانیم که استاد وقت زیادی را به این کار اختصاص داده اند و اهداف و برنامه های سازنده ای را در نظر داشته اند؛ امیدواریم کار  با یک تغییر و در نظر گرفتن موارد و شرایط ادامه یابد؛ به گونه ای که شاهد رونق وتوسعه ی آن در سطوح بالاتر باشیم.
با آرزوی سلامتی و توفیق روزافزون استاد از درگاه ایزد منان