سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حدیث

معنای نسخ

در کانون گفتمان دینی در پاسخ این سؤال که معنای ناسخ و منسوخ چیست، آمده است که سبب نسخ تغییر احکام به اقتضای تغییر شرایط محیطی و زمانی است. این پاسخ سؤالاتی را در پی دارد، نظیر این که آیا اگر چنین است، و طبیعتاً شرایط محیطی و زمانی پیوسته در حال تغییر است، آیا نسخ هنوز نیز جریان دارد یا نه. مطلب کانون و سؤال ما را  در اینجا مطالعه می کنید.

[QUOTE=از قرآن بپرس;95]نسخ  ، عبارت  از «صرف  نظر کردن   از یک  حکم شرعى  پیشین  ، به   خاطر یک  حکم شرعى  پسین  است  ; به   شرطى که   از لحاظ  معنایى  میان   این  دو حکم ; تنافر ، ناسازگارى  بیّن  و آشکار وجود داشته   باشد یا بر نسخ  آن   اجماع  یا نص معتبرى  ، داشته   باشیم .»
لزوم  نسخ : نیازهاى  انسان   ، گاه  با تغییر زمان   و شرایط  محیط  دگرگون   مى شود و گاه  ثابت  و برقرار است  . با توجه   به قانون تکامل  انسان   و جامعه   ـ بخصوص  در هنگام  شروع  انقلابهاى  اجتماعى  و عقیدتى  ـ گاه  برنامه اى  مفید و سازنده  و گاه ناکارامد است  ; بنابراین  ، لزوم  دگرگونى  برنامه  ها در مقطعهاى  مختلف  زمانى  ، روشن  به   نظر مى رسد . نسخ  ، هیچگونه  منافاتى  با حکمت  خداوند ندارد ; زیرا:
1 . احکام  ، تابع  مصلحتها و مفسده هایند . همانطور که   ممکن  است  ساعت  معین  ، روز معین  و هفته   معین  ، در مصلحت فعل تأثیر داشته   باشد ، سال  و سالها هم امکان   دارد در مصلحت  فعل  مؤثر باشد ; مثل  اینکه   مصلحت  براى  مسلمانان   در یک زمان   (به   خاطر ضعف  نیرو) عفو و گذشت  از منافقان   و کفار است  ، و در زمان   دیگر ، مصلحت  (به   خاطر داشتن تجهیزات و نیرو) جهاد با آنان   مى باشد .
2 . درست  است  که   ظاهر حکم وضع  شده  به   وسیله شارع  ، دوام  و استمرار است  ، ولى  در واقع  خود شارع  محدودیت زمانى  آن   حکم را مى داند و به   خاطر مصالحى  مثل  آماده  کردن   مردم  براى  اطاعت  و انقیاد ، و تسهیل  و تخفیف  در عبادات ، زمان   پایان   یافتن  حکم را براى  مردم  ابلاغ  نکرده  است  ; بنابراین  ، نسخ  منافاتى  با علم و حکمت  خداى  متعال  ندارد ; علاوه  بر اینکه   دقت  در آیات  منسوخ  ، وجود قراینى  را ثابت  مى کند که   حاکى  از موقتى  بودن   حکم است  .
3 . در وضع  احکام  به   وسیله   آیات  قرآن   ، هدفهاى  مختلفى  دنبال  مى شود که   یکى  از آنها تشریع  حکم است  که   با نسخ  ، حکم از بین  مى رود ; ولى  هدفهاى  دیگر ، مثل  اعجاز آیات  ، تلاوت  آیات  و در برخى  موارد به   عنوان   سند تاریخى  ـ در موردى  که   شأن   نزول  خاصى  داشته   باشد ـ به   حال  خود باقى  مى مانند .
بیشتر مفسران   قائل  به   نسخ  در قرآن   مى باشند ; امّا در نوع  نسخ  (نسخ  حکم و تلاوت  ; نسخ  تلاوت  نه   حکم ، نسخ  حکم نه  تلاوت ) اختلاف  نظر دارند . علماى  شیعه   ، فقط  نوع  اخیر (نسخ  حکم نه   تلاوت ) را پذیرفته  اند ; ولى  در تعداد آیات منسوخ هم اتفاق نظرى  دیده  نمى شود ; و بیشتر آنها فقط  هشت  مورد را که   بر نسخشان   دلیل  قطعى  و اجماع  وجود دارد پذیرفته  اند . آیاتى  که   نسخ  شدند عبارتند از: 1 . آیه   نجوا ; (مجادله   ، 12) 2 . عدد مقاتلین  ; (انفال  ، 65) 3 . آیه   امتاع  ; (بقره ، 240) 4 . آیه   جزاى  فحشا ; (نساء ، 15) 5 . آیه   توارث  به   ایمان   ; (انفال  ، 72) 6 . آیات  صفح  و عفو ; (جاثیه   ، 14) 7 . آیات معاهده  ; (نساء ، 89) 8 . آیات  تدریجى  بودن   تشریع  قتال  .• براى  آگاهى  بیشتر به   تفسیر البیان   مراجعه   شود .


1 . التمهید ، آیة الله معرفت  ، ج  2 ، فصل  ناسخ  و منسوخ  ، انتشارات  جامعه   مدرسین.[/QUOTE]
نقد
نویسنده در پاسخ ذیل عنوان «لزوم نسخ» نوشته است: «نیازهاى  انسان   ، گاه  با تغییر زمان   و شرایط  محیط  دگرگون   مى شود و گاه  ثابت  و برقرار است  . با توجه   به قانون تکامل  انسان   و جامعه   ـ بخصوص  در هنگام  شروع  انقلابهاى  اجتماعى  و عقیدتى  ـ گاه  برنامه اى  مفید و سازنده  و گاه ناکارامد است  ; بنابراین  ، لزوم  دگرگونى  برنامه  ها در مقطعهاى  مختلف  زمانى  ، روشن  به   نظر مى رسد» .
چنین پاسخی این سؤال را در ذهن می پرود که آیا هرگاه که زمان و شرایط محیط دگرگون شود، امکان نسخ وجود دارد. اگر سبب نسخ تغییر شرایط محیط و زمان باشد، باید نسخ امری مستمر باشد؛ زیرا همواره شرایط محیط و زمان تغییر می کند و این اختصاص به عصر رسول خدا ندارد؛ در این صورت این که آورده اند که حلال محمد حلال الی یوم القیامه و حرام محمد حرام الی یوم القیامه چگونه توجیه می شود.
نویسنده نوشته اند که در هشت مورد دلیل قطعی و اجماع بر نسخ وجود دارد، در این صورت چرا آیت الله خویی خرق اجمال و مخالفت با دلیل قطعی کرده است و تنها به یک مورد نسخ قائل شده و آن عبارت از آیه نجواست و چرا علامه عسکری به طور کلی نسخ را در درون دین اسلام انکار کرده است.