نگاه انتقادی به کرسی های نقد و نوآوری و نظریه پردازی
متنی که اینک ملاحظه می کنید، مصاحبه ای است که خبرنگار روزنامه مغرب با اینجانب در زمینه کرسی های نقد و نوآوری و نظریه پردازی و وضعیت علوم دینی به خصوص پژوهش های قرآنی انجام داده است.
وضعیت وموقعیت علوم انسانی و اسلامی در ساختار علمی کشور در شرایط حاضر در تولید علم را چگونه ارزیابی می کنید؟
من بیش تر در زمینه علوم دینی می توانم اظهار نظر کنم و این علوم اگرچه در بسیاری از امور، وضعیت مشابهی با علوم انسانی دارد، اما از جهاتی هم متفاوت است. آنچه درباره علوم انسانی می توان گفت، این است که آن بیش تر از عارضه وارداتی و غیر بومی بودن، رنج می برد؛ اما علوم دینی بیش از همه گرفتار مشکل تعصبات دینی است. تولید علم و نظریه پردازی در رشته های علوم دینی به این جهت که به دین و قران مربوط می شود، سبب می گردد با مخالفت ها و مقاومت های مواجه شود. تلقی بسیاری این است که نوآوری و نظریه پردازی و تولید علم در علوم دینی بدعت و انحراف فکری و گمراهی و کفر و زندقه است.
اگرچه همواره تأکید می شود که حتی اصول دین نیز باید به طور تحقیقی پذیرفته شود، اما در عمل حتی مجال داده نمی شود، در چارچوب اصول و ضروریات دین نیز به نقد و اظهار نظر اهتمام گردد. این در حالی است که همیشه در میان علمای اسلامی اختلاف نظر و نقد وجود داشته است و ما اگر هم می خواهیم خطوط قرمزی برای تولید علم و نقد و نظریه پردازی قرار دهیم، نباید از اصول و ضروریات دین و مذهب تجاوز بکند. نباید هر چه که علمای گذشته اظهار داشته اند ولو ربطی به اصول و ضروریات دین و مذهب ندارد، مقدس و غیر قابل خدشه و نقد شمرده شود و محققان اجازه رد و نقد آنها را نداشته باشند.
ضعف ها و موانع علوم اسلامی و اندیشمندان این حوزه در پژوهش و تحقیقات کدام است؟
یکی از ضعف ها در تحقیقات در علوم اسلامی، درآمدزا نبودن آنهاست که بیشتر بر از خودگذشتگی و ایثار محققان مبتنی است. به نظر می رسد، اگر حمایت های دولتی از تحقیقات در علوم اسلامی نباشد، تولید علمی در این علوم با پیشرفت همراه نخواهد بود. در علوم اسلامی تنها منابع و آثاری که مورد استفاده عموم است، درآمدزا هستند؛ مانند کتب مفاتیح و قصص و استخاره؛ اما کتب پژوهشی در علوم اسلامی درآمدزایی ندارند و لذا باید از حمایت دولت برخوردار باشد و گرنه رونق این علوم به خودگذشتگی محققان متکی خواهد شد. البته در شرایط حاضر که اینترنت به کمک محققان آمده است، انتشار نتایج پژوهشی کم هزینه تر شده است.
از دیگر موانع در پژوهش های دینی، مدیریت انتصابی و از رأس به قاعده بودن مدیریت در مراکز آموزشی و پژوهشی است. چنان نیست که خود اهالی پژوهش بتوانند مدیران خود را انتخاب کنند و پیرو آن از آنان مسئولیت بخواهند و مدیران نیز موظف به پاسخگویی به زیرمجموعه باشند. در چنین نظام مدیریتی چندان نمی توان از مدیران سئوال و انتقاد کرد. مدیران خود را بیش تر به مافوق خود پاسخگو می دانند و لذا رونق پژوهش و تولید علم بستگی دارد که آیا آن مافوق چه اندازه اهل پژوهش است و به محققان بهاء می دهد.
باید دانست که هرگز چنان نیست که هرگاه کسی رئیس و مدیر در پژوهش شد، عقل کل هم باشد. عقل کل برآیند عقول تمام اهالی پژوهش است و از رهگذر تضارب آراء و به مشارکت طلبیدن آنان است که فراهم می شود.
برگزاری کرسی های علمی، چه جایگاه و تأثیری در فرآیند تولید رشد و تولید علم دارد؟
کرسی های نظریه پردازی نقد و مناظره، هرچند مورد تأکید مقام معظم رهبری و دیگر مسئولان نظام قرار دارد، اما در حال حاضر آن طور که انتظار می رود، نیست. در شرایط کنونی نوآوری و نظریه پردازی در بسیاری از محافل علمی بدعت دانسته می شود و سئوال علمی که مبنای نظریه پردازی است، شبهه خوانده می شود که باید جلوی آنها گرفته شود. حال آن که بی تردید اگر سئوالات علمی مجال طرح نیابد و چالش های علمی نهادینه نشود، نمی توان به نوآوری و نظریه پردازی و تولید علم امیدوار بود. چنان که در روایت آمده است، «حسن السؤال نصف العلم؛ سئوال خوب مطرح کردن، نیمی از علم را تشکیل می دهد». تحقیقی می تواند به رشد و تولید علمی بیانجامد که مسئله محور باشد و یک سئوال علمی خوب، اساس آن را تشکیل داده باشد.
موانع، کاستی ها و ضعف های بر سر راه کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره کدامند؟
پیش از این شماری از ضعف ها بیان شد. از دیگر ضعف ها، عدم گفتمان، در میان اهل نظر و محققان و نیز مؤسسات و نهادهای پژوهشی است. تا زمانی که در محیط های آموزشی و پژوهشی تبادل و تضارب آراء حاکم نباشد، نقد و نوآوری و نظریه پردازی رونق نخواهد یافت. در حال حاضر شرایط به گونه ای است که هر محقق یا مؤسسه پژوهشی به طور مستقل و مثل جزایر جدا از هم به فعالیت علمی و پژوهشی می پردازند و لذا مجال برخورد آراء و اندیشه ها کمتر به وجود می آید.
آیا برگزاری کرسی ها توانسته حق مطلب را ادا کنند یا انحصاری شده اند؟
در حال حاضر، در کرسی ها چندان نظریه جدید مجال پیدا نمی کند. طبیعت نظریه جدید، شاذ و خلاف مشهور بودن است که اساساً، یک نظریه شاذ و خلاف مشهور از پیش مهر بطلان بر آن خورده است. معمولاً، آن نظرهایی در کرسی ها مجال پیدا می کنند و امتیاز می گیرند که یا شرحی بر نظریات مشهور باشد و یا نقدی بر یک نظر شاذ و خلاف مشهور؛ لذا نباید امیدی داشت که از رهگذر کرسی های نقد و نوآوری و نظریه پردازی، رشد و تولید علمی حاصل شود.
یکی از مشکلات عمده این کرسی ها این است که هنوز شاکله منقحی پیدا نکرده است. هنوز تعریف اجماعی از مقولات نوآوری و نظریه پردازی عرضه نشده است و لذا همواره درباره این که یک طرح آیا نوآوری است یا نظریه پردازی و یا نقد اختلاف نظر هست. نیز هنوز، شاخصه های یک نظریه مقبول تعریف و تبیین نشده است؛ لذا معمولاً، هر نظریه ای که خلاف مشهور باشد، رد می شود؛ ولو آن که تمام شاخصه های یک نظریه علمی مقبول را داشته باشد. فرایند پذیرش و تداوم طرح ها در کرسی ها هنوز ناشیانه است و در قیاس با موارد مشابه آن بسیار پرنقص تر است. حتی اگر همان فرایندی که در پذیرش طرح های پایان نامه ها و رساله های دانشگاهی در کرسی ها معمول می شد، بسیاری از این نابسامانی های موجود وجود نداشت. مزایایی که یک طرح پایان نامه دارد، این است که اولاً، با راهنمایی و نظارت استادان راهنما و مشاور طراحی و انجام می شود؛ حال آن که در طرح های کرسی ها چنین نیست. ثانیاً، در جلسه پیش دفاع رساله ها استادان راهنما و مشاور به استماع مفاد نظریه دانشجو می پردازند و نقص ها را به او یادآوری می کنند تا در جلسه دفاع، نظریه خود را منقح تر ارایه کند؛ اما در کرسی ها چنین وضعیتی نیست. ثالثاً، در جلسه دفاع پایان نامه ها و رساله ها استادان راهنما و مشاور، نقش وکیل مدافع نظریه را دارند؛ حال آن که در کرسی ها بسا تمام اعضای کمیته داوران و ناقدان مخالف و منتقد نظریه اند. در حالی که این منصفانه نیست.
وضعیت این کرسی ها از محکمه هایی که متهمان را محاکمه می کنند، نیز نازل تر است. اولاً، در محکمه ها با اسناد و مدارک و به طور جزئی به متهم تفهیم می کنند که او به چه دلایلی محکوم شده است؛ اما در کرسی ها چنین نیست. به طور کلی و مبهم می گویند که بلی، نظریه رد شد. ثانیاً، در محاکم بعد از این که حکم متهم صادر شد، او حق اعتراض دارد، اما در کرسی ها چنین حقی را برای نظریه پرداز قائل نیستند. کرسی ها در حال حاضر، یک شرایطی مثل دادگاه های صحرائی دارد.