سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حدیث

حقانیت علم ظاهری در قرآن

آنچه اینک ملاحظه می فرمایید، چکیده و نتیجه مقاله ای است که به تقاضای اولین کنگره بین المللی قرآن کریم، انسان و جامعه  نوشته شده است. این همایش به تاریخ 29 و 30 آبان ماه سال جاری در مشهد بر گزار می شود.

جعفر نکونام

دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم

چکیده

با توسعه علوم تجربی و آشکار شدن تعارض پاره ای از دستاوردهای آنها با آیات قرآن رویکردهای مختلفی در قبال این رویداد در میان مسلمانان پدیدار شد. بسیاری بر این اندیشه شدند که دستاوردهای علمی حق است و آنچه خلاف آن است، باطل است و نظر به این که در قرآن باطل راه ندارد، نمی توان پذیرفت که در قرآن، آیات مخالف علم وجود داشته باشد. بر این اساس، در زمینه آیات مخالف برخی به این نظر گراییدند که دستاوردهای علمی ظنی است و مخالفت آنها با قرآن خللی در قرآن پدید نمی آورد و در آینده حقانیت مضامین قرآنی و بطلان دستاوردهای علمی آشکار خواهد شد. برخی نیز بر اندیشه شدند که گرفتن معنای ظاهری آیات صحیح نیست و لذا باید ظاهر این آیات را به نفع دستاوردهای علمی تأویل کرد.

آنچه در این مقاله در مقام بیان هستیم، این است که اساساً، چنان نیست که مخالف علم باطل باشد. قرآن کتاب علمی نیست و به زبان علمی سخن نگفته است تا مخالفت قرآن با دستاوردهای علمی خللی در قرآن ایجاد کند. قرآن به زبان متعارف عرب حجاز عصر پیامبر(ص) سخن گفته و نظر به این که دانش آنها از جهان بر نگاه ظاهری آنان مبتنی بود، بیانات قرآن هم با همین نگاه است و این نگاه هم حق است؛ چون از منظر دیگری متفاوت از نگاه علمی به جهان می نگرد.

کلیدواژه ها: نگاه ظاهری، نگاه علمی، حقانیت قرآن، حقانیت علم ظاهری

نتیجه

بررسی ها در این مقاله نشان می دهد، ملاک سخن گفتن و تکلیف کردن و قضاوت نمودن و فتوا دادن، ادراکاتی است که بشر به طرق میسور و ممکن خود می تواند به دست بیاورد. هرچه را او با ادراکات خود، حق و مطابق واقع و صحیح و صواب تشخیص بدهد، همان حجیت دارد و معتبر است ولو آن که بر حسب واقع باطل و غیر واقعی و ناصحیح و نادرست باشد. هر چه بشر رشد علمی پیدا کند، بهتر می تواند به کشف واقع نایل آید و لذا آن ادراکاتی که با ابزارهای علمی حاصل می شود، حجیت دارد ولو آن که آنها با ادراکات ظاهری متعارض باشد. تا زمانی که بشر به درک واقع آن چنان که هست، نایل نشده، همان درک او به واقع آن چنان که خود مطابق واقع می یابد، حجت و معتبر است.

خداوند و انبیاء در هر عصری با بشر متناسب با سطح فهمش سخن گفته است؛ بنابراین انتظار سخن گفتن از خدا و قرآن و انبیاء مطابق واقع، آنچنان که هست، ولی قابل کشف برای بشر نیست، نمی تواند صحیح باشد.

در قرآن نیز در حد فهم و نیاز و مقتضیات عرب حجاز عصر پیامبر(ص) سخن گفته شده و لذا در قرآن همان احکام و معارف و دانش هایی که برای آن مردم قابل فهم و عمل بوده است، بیان شده است.

لینک مرتبط:  قیاس قرآن به طبیعت 


بطون و متشابه در نظر علامه طباطبایی

آنچه اینک ملاحظه می کنید، صورت ویراسته مصاحبه خبرگزاری اینکا با اینجانب در زمینه دیدگاه های علامه طباطبایی است.

گروه اندیشه: عضو هیئت علمی دانشگاه قم اظهار کرد: به نظر می رسد، به عقیده علامه طباطبایی، معنای باطنی آیات قرآن کریم از توسعه معنای ظاهری آن به دست می‌آید و نسبت معنای ظاهری به معنای باطنی، نسبت مصداق به یک مفهوم کلی است.
جعفر نکونام، عضو هیئت علمی دانشگاه قم، در گفت‏‌وگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، در تبیین دیدگاه علامه طباطبایی درباره تفسیر باطنی قرآن کریم گفت: به نظر می رسد، علامه تلویحاً بر این باور است که بطون قرآن عبارت از مفاهیمی است که با ظاهرش ملازمه داشته باشد. به عقیده ایشان معنای باطنی از توسعه معنای ظاهری به دست می‌آید و نسبت معنای ظاهری با معنای باطنی نسبت مصداق به یک مفهوم کلی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه قم اظهار کرد: وقتی ما به نحوه تحلیل عقلی علامه طباطبایی برای استنباط باطن آیات می‌نگریم، درمی‌یابیم که ایشان می‌کوشد تا دریابد که هر گزاره مصداق کدام گزاره کلی‌تر است و با توجه به این‌که ایشان این گزاره کلی‌تر را با یک تحلیل و استدلال عقلی به چنگ می‌آورده است، باید گفت که به باور علامه میان ظاهر و باطن ملازمه غیر بیّن(غیر آشکار) وجود دارد.
وی تصریح کرد: این تعبیر علامه طباطبایی همان تعبیری که آیت‌الله معرفت در زمینه رابطه میان ظاهر و باطن اظهار کرده است، جز آن‌که علامه هر دو معنای ظاهری و باطنی را مراد الهی از آیات قرآن برمی‌شمارد و این امر در حالی است که زبان قرآن عرفی بوده و در زبان عرفی جز معنای مشترک میان متکلم و مخاطب اراده نمی‌شود.
نکونام خاطرنشان کرد: در وقت تخاطب، هرگز به لوازم کلام توجه نمی‌شود، بلکه توجه تنها معطوف به همان معنای اصلی کلام است؛ برای مثال وقتی مخاطب عبارت «لا تَعْبُدُوا الشَّیْطان؛ شیطان را مپرستید‏»(یس/60) را می‌شنود، تنها نهی از عبادت شیطان ـ و نه نهی عبادت غیر خدا ـ را می‌فهمد و نهی از عبادت غیر خدا بعد از تحلیل عقلی مدلول عرفی عبارت مذکور دانسته می‌شود.
وی در تبیین محکمات و متشابهات قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی افزود: علامه بر این باور است که قرآن عربی روشن، نور، هدایت و قابل فهم است؛ با این وجود طبق نظر مشهور، ایشان قائل به وجود دو دسته از آیات محکم و متشابه است و وضوح آیات متشابه را منوط به ارجاع به آیات محکم می‌داند. اما به نظر می‌رسد این سخن که قرآن متشابهات به معنای آیات چندمعنا دارد و تشابه آنها جز با مراجعه به آیات محکم برطرف نمی‌شود، پذیرفتنی نیست؛ زیرا با فصاحت و بلاغت قرآن سازگاری ندارد؛ زیرا شرط فصاحت و بلاغت کلام این است که مراد کلام بدون فحص و جست‌وجو قابل کشف باشد. اگر تصور کنیم که مراد آیات متشابه جز با جست‌وجوی آیات محکم و ارجاع آنها به آن آیات قابل کشف نیست، این با فصاحت و بلاغت کلام منافات دارد.
نکونام بیان کرد: چنان می‌نماید که قرآن برای مخاطبانش در وقت نزول قابل فهم بوده و آنان برای فهم مراد آیات هیچ نیازی به تفحص ـ از جمله مراجعه به آیات دیگر قرآن ـ نداشته‌اند. البته آیات قرآن بر اثر گذشت زمان و نادیده گرفتن قرائن و دخالت پیش‌فرض‌های مذهبی و علمی دچار تشابه یعنی تعدد معنا شده است، اما با این وجود قرآن هم‌‌اکنون نیز برای فهم آیات نیازی به مراجعه به آیات دیگر ندارد و از سیاق خود آیات مربوط معنای مراد آیات قابل کشف است. البته این‌که مراجعه به آیات دیگر به فهم روشن‌تر مقاصد قرآن کمک می‌کند، انکارناپذیر است؛ همچنان‌که مراجعه به قرائن دیگر نظیر زمان و مکان نزول آیات، مخاطبان آیات و حوادث مقارن نزول آیات به فهم روشن‌تر آیات مدد می‌رساند.
نکونام در زمینه معنای متشابه در آیه هفت سوره آل عمران بیان کرد: بر اساس این تلقی، متشابه در آیه هفت سوره مبارکه آل عمران به معنای آیات قیامت است که در آن حقایق اخروی برای تقریب به ذهن به حقایق دنیوی تشبیه شده است. این معنا از سیاق آیه و نیز آیات متحد الموضوع به وضوح قابل درک است. در سیاق آیه به زبان راسخان در علم از قیامت سخن رفته است. در آیات دیگری از قرآن که راجع به تأویل قرآن هست، باز درباره قیامت است.


معناشناسی باطن و تأویل قرآن

مطالبی که اینک ملاحظه می فرمایید، گزارشی است که از سخنان دکتر شاکر درباره باطن و تأویل قرآن منتشر شده است؛ به همراه شرح و نقدی که از اینجانب است.
دکتر محمد کاظم شاکر دکترای علوم قرآنی و حدیث:
هر‌کس به اندازه فهم و درک خود تأویل قرآن را می‌فهمد
خبرگزاری فارس: دکترای علوم قرآنی و حدیث گفت: هر‌کس می‌تواند به اندازه فهم و درک خود تأویل قرآن را بفهمد.
به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد به نقل از دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی، محمد کاظم شاکر در نشست معناشناسی باطن و تأویل قرآن که به همت گروه آموزشی قرآن و حدیث و حلقه علمی قرآن و حدیث در محل این دفتر برگزار شد، اظهار داشت: نباید درگیر بحث‌های واژه‌شناسی شویم، هرمنوتیک را با تأویل مرادف می‌دانند، در حالیکه در روایات متفاوت است ظاهر قرآن معنای تنزیلی است که درباره عده‌ای نازل شده که شأن نزول آن آیه است و باطن آن معنایی است که همیشه منطبق بر افراد است.
کارشناس علوم دینی و معارف اسلامی در خصوص تبارشناسی بحث ظاهر و باطن قرآن تصریح کرد: خطاب قرآن به افراد خاص مانند جنگ بدر است لذا عده‌ای از پیامبر پرسیدند که ما چگونه مورد خطاب قرآن هستیم؟ پیامبر فرمودند «ظاهره تنزیله و باطئه تأویله».
وی با اشاره به جاودانگی و فراتاریخی بودن قرآن و دین گفت: قرآن به ما می‌گوید شما نباید انتظار داشته باشید که جاودانگی قرآن را با ظاهر آن پیش ببرید، ظاهر را نمی‌توانید جاودانه کنید و از طریق ظاهر همگانی بودن و جاودانگی فهمیده نمی‌شود.
وی ادامه داد: اصل این است که ظاهر و باطن با هم سازگارند اما اگر در مواردی تزاحم و ناسازگاری بود باطن مقدم است، ما ظاهر و تنزیل را به همه جا تعمیم نمی‌دهیم تا جاودانگی قرآن را اثبات کنیم.
به نظر می رسد، بیان دکتر شاکر راجع به باطن قرآن چیزی است که در اصول فقه از آن به مناط تعبیر می شود؛ یعنی آن غرض کلی که یک حکم بر مبنای آن صادر می شود. آیت الله معرفت نیز باطن را به همین معنا می گیرد و می گوید: باطن قرآن با الغای خصوصیاتی که دخلی در غرض اصلی ندارند، استخراج می شود. در این زمینه آیه «واسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون» را مثال می زد و می گوید: ظاهرش این است که این مشرکان مکه از یهودیان مدینه بپرسید که آیا جز این است که پیامبر آنان هم بشر بوده است و باطنش این است که این کسانی که چیزی را نمی دانید، از دانایانشان بپرسید.
شاکر افزود: در آیه «هل ینظرون تأویلها یوم یأتی تأویله» مراد تحقق روز قیامت است، معنای محوری که ائمه بر آن تأکید دارند همان جمله «ظاهره تنزیله و باطنه تأویله» است اما متأسفانه بعضی صرفا تأویل آیات را حضرت علی (ع) می‌گویند و بحث را در همان حد نگه می‌دارند.
به نظر می رسد، در اینجا خلطی صورت گرفته است. در آیه و حدیث مذکور مراد از باطن و تأویل عبارت از همان مصداقی است که آیه قرآن ناظر به آن است و این موسع نیست و جز همان را که مراد عرفی است، فرا نمی گیرد. حال آن که باطن و تأویل مورد نظر آیت الله معرفت عبارت از مناط و غرض کلی آیه است و آن غرض کلی آیه مصادیق فراوانی می تواند داشته باشد که مورد آیه یک مصداقش است و مصادیق دیگری هم می تواند داشته باشد.
اگر میان روایات گونه شناسی نشود و همه وجوه معانی یک لفظ به هم آمیخته گردد، چنین خلط هایی رخ می دهد.
وی در پایان در پاسخ به این سؤال که آیا اینکه گفته می‌شود فهم قرآن برای همه باز است، صحیح است، گفت: قرآن کلام خداست و عمقی نامحدود دارد، هر کس می‌تواند به اندازه فهم و درک خود تأویل را بفهمد، ائمه (ع) فهم تام دارند و بقیه نیز می‌توانند به اندازه خود بفهمند.
در اینجا روشن نشده است که فهم چه چیزی از قرآن باز است و نامحدود و هر کسی می تواند به اندازه فهم خود تأویل را بفهمد. در اینجا از دو چیز متمایز به عنوان باطن و تأویل سخن رفته است: یکی همان مصداقی است که مراد عرفی آیه ناظر به آن است؛ نظیر مشرکان و یهودیان و آن سئوال خاص در آیه سابق الذکر، و دیگری مصادیقی که بر مناط و غرض کلی ورای آیه منطبق است؛ نظیر عوام و مجتهدان و مسائل فقهی برای همان آیه.
بنابر معنای اول، هر کسی که نسبت به مصداق آیه شناخت بیشتری داشته باشد، آن مصداق را بهتر می فهمد. برای مثال شیمی دان آب را بهتر از عامی می شناسد. اما آیا این ربطی به قرآن دارد. قرآن یک متن زبانی است و به لحاظ زبانی بیش از آنچه اهل زبان می فهمند، نمی فهمند. شناخت مصادیق خارجی هم ربطی به زبان و قرآن ندارد.
غرض و مناط یک آیه هم از سنخ مفاهیم ذهنی است و اختصاصی به زبان و متن خاصی ندارد. هر کسی که توانایی ذهنی داشته باشد، از هر متنی می تواند غرض و مناط استخراج کند. 
انتهای پیام/آ30/ح

منبع:‏  http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8908150929

لینک های مرتبط: تحلیل ظاهر و باطن قرآن؛ معنای تفسیر و تأویل و تنزیل و ظاهر و باطن ؛‏ جاودانگی قرآن و بطون آن ؛‏ قابلیت تعمیم باطن قرآن؛ ذوبطونبودن قرآن؛ دستاویزی برای مفسران به رأی ؛‏ تفسیر معناشناسانه آیه محکم و متشابه؛‏ ائمه عالمان به تأویل آیات متشابه؟ ؛‏ پاسخ به چند سؤال درباره بطن و تأویل آیات قرآن