سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حدیث

اجمالی از نظریه خطابه ای بودن زبان قرآن

متنی که اینک می آید، موضوع میزگردی است که در نمایشگاه امسال ماه رمضان ان شاء الله به بحث گذاشته می شود:


1. زبان قرآن چه زبانی است؟

پاسخ: زبان قرآن خطابه ای است. گفتنی است که زبان دو نوع است: گفتاری و نوشتاری و زبان گفتاری نیز می‌تواند خطابه‌ای باشد و محاوره‌ای. زبان قرآن خطابه ای است؛ یعنی نه نوشتاری است و نه محاوره ای. تلقی این است که هر سوره قرآن به مثابه خطابه ای است که خطاب به مردم مکه در دوره مکی و یا خطاب به مردم مدینه در دوره مدنی به قصد هدایت آنان ایراد شده است. بر این اساس، مخاطبان قرآن یا مردم مکه بودند و یا مردم مدینه در عصر پیامبر اسلام(ص).

 

2. مشخصات زبان خطابه ای چیست؟

پاسخ: مهم ترین مشخصات زبان خطابه ای سه تاست:

اولاً، خطابه ای بسا ممکن است، دارای پراکندگی موضوعی باشد و در آن، به تبع مقتضیات پراکنده زمان و مکان ایراد خطابه از موضوعات پراکنده ای سخن گفته شود. به همین جهت بسیاری از سوره های قرآن به ویژه سوره های بلند شبیه خطبه های نماز جمعه حاوی موضوعات پراکنده مطرح در زمان و مکان نزولشان اند.

ثانیاً، در خطابه گاه جملات معترضه‌ای هست که با صدر و ذیل سخن ارتباطی ندارد؛ چنان که این ویژگی در سوره قیامت ملاحظه می شود و آیات میانی آن درباره شتاب ورزی پیامبر(ص) به حفظ آیات وحی  شده، است؛ اما صدر و ذیل سوره راجع به قیامت است.

ثالثاً، خطابه به نحو چشم گیری متکی بر معهودات مخاطبانش است که در زمان و مکان ایراد خطابه حضور دارند؛ یعنی هرگز آن چیزهایی که مخاطبان به آنها آگاه و آشنایند، در خطابه ذکر نمی شود. قرآن نیز چنین است. در قرآن آن چیزهایی که برای مردم مکه یا مردم مدینه آشنا و معلوم بوده، ذکر نشده؛ بلکه چیزهایی ذکر شده که قصد اصلاح آنها بوده است؛ نظیر توحید که ناظر به بت پرستی مشرکان بوده و معاد که ناظر به انکار حیات پس از مرگ از سوی آنان بوده است. بر همین اساس، می توان گفت که قرآن حاشیه ای بر متن فرهنگ عرب حجاز عصر پیامبر(ص) بوده است. در حاشیه برخی از ایرادهای متن و یا کمبودهای آن می آید و گاهی هم در تأیید متن سخن گفته می شود. چنان که حاشیه بدون متن به طور کامل فهمیده نمی شود، قرآن نیز بدون متن فرهنگ عرب حجاز عصر پیامبر(ص) به طور کامل فهمیده نمی شود.

 

3. ادله خطابه ای بودن زبان قرآن چیست؟

پاسخ: ادله خطابه این بودن زبان قرآن دو دسته است:

اول، انطباق مختصات سوره های قرآن بر خطابه: مهم ترین مشخصات زبان خطابه ای – چنان که بیان شد – این است که گاهی حاوی موضوعات پراکنده است و گاهی حاوی جملات معترضه بی ربط به صدر و ذیل است و به نحو قابل توجهی بر معهودات مخاطبان اتکا دارد.

دوم، رواج خطابه در مکه ام القرای عرب در عصر پیامبر: اولاً، مکه شهری زیارتی بود و در موسم های حج، قبایل عرب اطراف مکه به آنجا می آمدند و خطیبان برای آنان به ایراد خطابه می پرداختند. ثانیاً، مردم حجاز امی بودند و به کتاب های آسمانی آشنایی نداشتند و لذا سبک کتاب و نوشتار در میانشان رواج نداشت.

 

4. نتایج خطابه ای دانستن زبان قرآن چیست؟

پاسخ: برخی از مهم ترین، نتایج و لوازم آن از این قرار است:

اولاً، قرآن به زبان قابل فهم عرب حجاز عصر پیامبر(ص) نازل شده و آنان مقاصد قرآن را درک می کردند.

ثانیاً، قرآن خطاب به عرب حجاز عصر پیامبر(ص) نازل شده و پاسخگوی نیازهای هدایتی آنان بوده است.

ثالثاً،‌ قرآن متکی بر معهودات عرب حجاز عصر پیامبر(ص) بوده و لذا فهم و تفسیر آیات قرآن در گرو مطالعه معهودات آنان است.

رابعاً، در قرآن چیزهایی که مورد حاجت عرب عصر پیامبر(ص) نبوده، ذکر نشده است.

 

5. آیا این نظریه جاودانه و جهانی  و معجزه و عمیق و جامع بودن قرآن را مخدوش نمی سازد؟

پاسخ: چنین نیست:

اولاً، قرآن تا ابد نقش هدایتی خودش را دارد و تا هر زمان که مردم به قرآن مراجعه کنند، می توانند از هدایت های قرآن بهره مند شوند.

ثانیاً، قرآن برای همه اقوام و ملت ها هدایت کننده است و هر قوم و ملتی که به قرآن تمسک کنند، آنان را هدایت می نماید.

ثالثاً، معجزه بودن یک چیز به این است که از طریق تعلیم از دیگران یا تأملات شخصی حاصل نشده باشد. قرآن نیز به تصریح آیاتش در حالی به پیامبر اسلام(ص) نازل شد که او به هیچ کتاب آسمانی آشنایی نداشت و سبک بیان قرآن نیز با سبک بیان آن حضرت متفاوت بود. قرآن از غیب و علم الهی بر پیامبر(ص) نازل شده است. قرآن از سطح دانش مخاطبانش فراتر بود و لذا علیرغم تحدی های مکرر قرآن هیچ کسی نتوانست حتی سوره ای مانند قرآن بیاورد.

رابعاً، قرآن نظیر هر کلامی از لوازم عقلی بسیاری برخوردار است و هرچه در لوازم آیات تدبر شود، مفاهیم بیش تری استنباط می گردد. البته به قرآن نمی توان مفاهیمی نسبت داد که از خود آن استنباط نمی شود و از طرق دیگری مثل علوم بشری تحصیل می گردد. انتساب مفاهیم بی ربط به قرآن تفسیر به رأی شمرده می شود و حرام دانسته شده است.

خامساً، البته قرآن به تنهایی کافی نیست و نمی تواند جامع تمام نیازهای هدایتی مردم باشد؛ لذا پیامبر اسلام(ص) در حدیث ثقلین فرمود: علاوه بر قرآن به عترت نیز متمسک شوید. بسیاری از آموزه های هدایتی در قرآن نیامده؛ بلکه در سنت و حدیث آمده است؛ لذا باید گفت که قرآن با عترت و سنت جامعیت پیدا می کند.