دفاعیه خانم لک زایی: نقد و بررسی شاخص های سبک شناختی بلاشر...
آنچه که اینک ملاحظه می کنید، متن دفاعیه دانشجوی کارشناسی ارشد سرکار خانم صغری لک زایی از پایان نامه خود است که با عنوان «نقد و بررسی شاخص های سبک شناختی بلاشر در زمینه ی تاریخ گذاری قرآن» به راهنمایی اینجانب و مشاورت آقای دکتر محمد جواد نجفی به انجام رسیده و به تاریخ سه شنبه هفده بهمن ساعت ده تا دوازده صبح در واحد خواهران دانشگاه قم دفاع می شود.
با سلام و عرض ادب به حضار محترم، در ابتدا شایسته می دانم از استادان گرامی که از دانش و بینش آنان بهره مند بودم، بی نهایت سپاسگزاری کنم؛ به ویژه از جناب آقای دکتر نکونام، راهنمای پایان نامه که دلسوزی و تلاش بسیار ایشان در تعلیم و انتقال معلومات و تجربیات ارزشمند علمی و اخلاقی به دانشجویان ستودنی است.
هم چنین لازم است از جناب آقای دکتر نجفی که مشاور پایان نامه بودند و همواره با روی گشاده پذیرای دانشجویان هستند، تشکر و قدر دانی نمایم. نیز سپاس گزاری می کنم از جناب آقای دکتر شاکر که به بنده افتخار دادند و داوری پایان نامه را پذیرفتند؛ همین طور از قبول زحمت و تشریف فرمایی نماینده ی محترم تحصیلات تکمیلی و ناظر شکلی، جناب آقای دکتر ایزد خواه تشکر می کنم.
نیز از مسئولان دانشگاه که حضور برادران دانشجو را در جلسه دفاعیه مقدور ساختند، تشکر می کنم.
معمولا هر پژوهشی که جدید باشد با دشواری های بسیاری رو به رو است؛ به ویژه آن که با نقد همراه باشد. درباره ی این پایان نامه می توان گفت که آن یک تحقیق تطبیقی ادبی و علوم قرآنی است و در آن به بررسی و نقد تحقیقات یکی از خاورشناسان به نام بلاشر در زمینه کاربرد شاخص های ادبی و سبک شناختی در تاریخگذاری قرآن پرداخته می شود. وی آخرین خاورشناس از خاورشناسانی است که بر اساس شاخص های سبک شناختی به طبقه بندی سوره های قرآن در سه دوره مکی و یک دوره مدنی اهتمام ورزیده است.
سئوال اصلی مطرح در این تحقیق این است که شاخص های سبک شناختی مورد استفاده ی بلاشر در تاریخ گذاری قرآن تا چه اندازه معتبر است؟جهت پاسخ به این پرسش، این پایان نامه در شش فصل سامان یافته است. در فصل اول به توضیح موضوعاتی کلی پرداخته شده است؛ نظیر بیان مسأله، اهمیت و ضرورت تحقیق، سئوالات و فرضیه ها، پیشینه ی تحقیق، مصطلحات، تاریخ گذاری چهار دوره ای و تاریخ گذاری بلاشر.
در فصل دوم به نقد و بررسی شاخص نوع واژگان آیات و سور در تاریخ گذاری پرداخته شده است. پس از بررسی فراوانی مواردی مانند حروف مقطعه، تعابیر یا أیها الناس و یا أیها الذین آمنوا و واژه ی الرحمن در ترتیب بلاشر و بررسی تطبیقی با سایر ترتیب ها در نظام چهار طبقه مشخص گردید که شاخص های حروف مقطعه و الرحمن مجموعاً به جز چند استثناء در دوره ی مکی تکرار شده اند. هم چنین عبارت «یا أیها الذین آمنوا» صرفاً در دوره ی مدنی به کار رفته است؛ اما صرف چنین تعابیری که به تنهایی با زمان خاصی ملازمه ندارند، نمی تواند ما را به دوره ی نزول هر سوره راهنمایی کند.
در فصل سوم تحت عنوان نقد و بررسی شاخص نوع مضامین آیات و سور در تاریخ گذاری پس از بررسی مضامین سور در مراحل چهار گانه ی ترتیب بلاشر و بررسی تطبیقی با سایر ترتیب ها مشخص گردید، تنها مضامینی که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم به وقایع زمانمند تصریح یا اشاره داشته باشند، به کار تاریخ گذاری قرآن می آیند. هم چنین مشخص شد، برخی از موضوعات در دوره ی مکی یا مدنی به طور عمده مطرح می شدند؛ همانند اصول اعتقادی در دوره ی مکی و مسائل پس از هجرت نظیر جهاد و قوانین اجتماعی در دوره ی مدنی؛ اما اینها بر انحصار آنها به دوره ای خاص آن چنان که خاورشناسان تصور کرده اند، دلالت ندارد. گفتنی است، هر سورهى قرآن به مثابهى باب یک کتاب نیست که به موضوع خاصّى اختصاص داشته باشد؛ بلکه به منزلهى خطبه ی خطیب جمعه مضامین متنوعى را در بر دارد؛ لذا براى هر یک از سورههاى قرآن با عنایت به مضامین مختلف آنها نمىتوان موضوع و به تبع آن تاریخ خاصی را مشخص کرد؛ از این رو باید گفت بیشتر سورههاى قرآن موضوع واحدى دارند که عبارت از همان موضوع کلى قرآن، یعنى هدایت است.
در فصل چهارم، نقد و بررسی شاخص طول آیات و سور در تاریخ گذاری مشخص گردید، همیشه این گونه نیست که سور مکی کوتاه و سور مدنی بلند باشند؛ چرا که موارد نقض بسیاری دارد؛ بنابراین تاریخ گذاری به کمک این شاخص نیز منتفی است.
در فصل پنجم به نقد و بررسی شاخص اسلوب های تصویری در تاریخ گذاری پرداخته شده است. در این فصل نقش سه آرایه ی تشبیه، استعاره و کنایه در تاریخ گذاری بررسی شده است. به کمک کتب اعراب القرآن کلیه ی تشبیهات، استعارات و کنایات سور به تفکیک احصا و بررسی شد. بررسی تطبیقی میان ترتیب های بلاشر و سایر خاورشناسان نظام چهار طبقه نشان می دهد که در طبقه بندی آنان، تشبیهات، استعارات و کنایات در مجموع سور هر مرحله همزمان با پیشرفت رسالت روبه افزایش است؛ اما در میان سور متعلق به ادوار مختلف چنین روندی مشاهده نمی شود؛ یعنی آن گونه نیست که سور مرحله ی اول پر تصویرترین سور و سور مرحله ی آخر کم تصویرترین سور باشند و یا بالعکس. منتها هیچ ملازمه منطقی میان فراوانی استفاده از اسلوب های تصویری و تاریخ نزول سوره های قرآن ملاحظه نمی شود.
در آخر فصل ششم به نقد و بررسی شاخص نوع خطابات در تاریخ گذاری اهتمام شده است. پس از بررسی فراوانی خطاب هایی نظیر «یا أیها الناس» و «یا أیها الذین آمنوا» مشخص گردید، برخی این خطابات نظیر «یا ایها الناس» هم در دوره ی مکی و هم در دوره ی مدنی به کار رفته اند و تنها خطاب «یا أیها الذین آمنوا» صرفا در دوره ی مدنی استعمال شده است. پنهان نیست که صرف نشانه های خطاب در سوره ای، تاریخ و دوره نزول آن را مشخص نمی کند؛ بلکه این مضامین تاریخ دار است که می تواند تاریخ نزول سوره را مشخص نماید.
به طور خلاصه می توان این گونه گفت که برای تاریخ گذاری قرآن دو نوع شاخص وجود دارد؛ یکی شاخص های پیشینی که مستقلا بر زمان خاصی دلالت می کنند؛ نظیر تغییر قبله، قتال، هجرت که در دوره ی مدنی واقع شده و در سوره های بقره، نساء و حج آمده اند؛ اما همه ی سور این گونه نیستند. سورهای بسیاری یافت می شوند که حاوی مضمون تاریخ دار یا لااقل مضمون خاص یک دوره داشته باشد، نیستند.
شاخص های پسینی نظیر شاخص های سبک شناختی شاخص هایی اند که بالاستقلال بر زمان خاصی دلالت نمی کنند؛ اما از رهگذر بررسی آنها در مضامین تاریخدار کشف می شوند.
نکته ی آخر این که در این پژوهش از کلیه ی اسناد، مدارک، و منابعی که قابل دسترسی بودند، بهره برداری شده است. در این تحقیق از نرم افزارهای مشکاه الانوار و جامع التفاسیر استفاده شده و به کتابخانه های متعددی نظیر کتابخانه میرزای شیرازی، کتابخانه ی ولیعصر (عج)، کتابخانه ی دانشکده ی علوم قرآنی شیراز و کتابخانه ی شاهچراغ (ع) مراجعه گردیده است.
_____________________________________
بعد التحریر: بحمد الله جلسه دفاع با موفقیت برگزار شد و نمره 50/ 19 با درجه عالی به سرکار خانم صغری لک زایی تعلق گرفت. برای ایشان توفیقات بیش از پیش از خدای بزرگ خواهانیم.