سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حدیث

قرآن، کتاب موعظه(4)

متنی که اینک می آید، بخشی از سخنانی است که در پی بحث «قرآن، کتاب موعظه»، یکی از استادان دانشگاه مرقوم فرموده اند و پاسخی است که من به ایشان داده ام:

همکار ارجمند جناب دکتر نکونام:

نکاتی که فرموده بودید را چند بار خواندم لیکن پاسخ سوال خود را نیافتم لذا صریح تر عرض می کنم:

1. آیا اعجاز قرآن را قبول دارید؟ و اگر دارید، معجزه بودنش به چیست؟

2. آیا خداوند عالم و قادر نمیتوانست قرآن را به گونهای نازل فرماید که علاوه بر رسالتی که برایش متصور بود، عاری از اشکال نیز باشد؟ مثلا در حرکت خورشیدی که بدان اشاره نمودید، آیا خدواند نمیتوانست به موضوع دیگری اشاره کند که ظاهر و واقعیتش یکی باشد و مخاطب برای درک آن نیازی به علومی که هنوز کشف نشده است نداشته یا خداوند مجبور به گفتن سخن نادرست نمیشد؟

در پاسخ نکات ذیل را عرض می کنم:

1. بی تردید قرآن معجزه ای جاوید است و معجزه بودنش هم در همان جهتی است که خودش به آن تصریح کرده است؛ نه آن جهاتی که دیگران ادعا کرده اند. قرآن تصریح می کند، قرآن از این جهت معجزه است که پیامبر(ص) آن را نه از طریق خواندن کتاب های آسمانی سابق، بلکه از طریق وحی دریافت کرده؛ چنان که آمده است:

وَ کَذلِکَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ فَالَّذینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مِنْ هؤُلاءِ مَنْ یُؤْمِنُ بِهِ وَ ما یَجْحَدُ بِآیاتِنا إِلاَّ الْکافِرُونَ * وَ ما کُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِیَمینِکَ إِذاً لاَرْتابَ الْمُبْطِلُونَ * بَلْ هُوَ آیاتٌ بَیِّناتٌ فی‏ صُدُورِ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ ما یَجْحَدُ بِآیاتِنا إِلاَّ الظَّالِمُونَ (عنکبوت، 47-49)؛ و همچنین ما قرآن را بر تو نازل کردیم. پس آنان که بدیشان کتاب داده‏ایم بدان ایمان مى‏آورند، و از میان اینان کسانى‏اند که به آن مى‏گروند، و جز کافران [کسى‏] آیات ما را انکار نمى‏کند. و تو هیچ کتابى را پیش از این نمى‏خواندى و با دست [راست‏] خود [کتابى‏] نمى‏نوشتى، و گر نه باطل‏اندیشان قطعاً به شک مى‏افتادند. بلکه [قرآن‏] آیاتى روشن در سینه‏هاى کسانى است که علم [الهى‏] یافته‏اند، و جز ستمگران منکر آیات ما نمى‏شوند.

نیز در جای دیگر آمده است:

وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ ما یَشاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکیمٌ * وَ کَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما کُنْتَ تَدْری مَا الْکِتابُ وَ لاَ الْإیمانُ وَ لکِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدی بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّکَ لَتَهْدی إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ (شوری، 51-52)؛ و هیچ بشرى را نرسد که خدا با او سخن گوید جز [از راه‏] وحى یا از فراسوى حجابى، یا فرستاده‏اى بفرستد و به اذن او هر چه بخواهد وحى نماید. آرى، اوست بلندمرتبه سنجیده‏کار، و همین گونه، روحى از امر خودمان به سوى تو وحى کردیم. تو نمى‏دانستى کتاب چیست و نه ایمان [کدام است؟] ولى آن را نورى گردانیدیم که هر که از بندگان خود را بخواهیم به وسیله آن راه مى‏نماییم، و به راستى که تو به خوبى به راه راست هدایت مى‏کنى.

از این آیات نیز هرگز چنان دانسته نمی شود که حالا چون قرآن از سوی خدا به پیامبر نازل شده، باید به گونه ای باشد که خطاب به همه مردم در تمام اعصار باشد و به گونه ای سخن گفته باشد که در هیچ زمانی نسبت به بیان قرآن اشکال وارد نکنند.

2. این که آیا در قرآن اشکالاتی هست یا نه، بستگی دارد به این که آیا ما انتظاراتی که از قرآن داریم، واقعی است یا غیر واقعی. اگر انتظارات ما از قرآن واقعی باشد، هیچ اشکالی بر قرآن وارد نیست؛ اما اگر ما از قرآن انتظار داشته باشیم که در قرآن هر چیزی آمده باشد، حتی به علوم بشری هم پرداخته باشد، بی تردید در قرآن اشکالات فراوانی خواهد بود.

بنابراین باید ما انتظارات خود را از قرآن واقعی کنیم و از قرآن همان چیزی را بخواهیم بیان کند که در مقام بیان آن است؛ نه آن چیزهایی را که ما با تکیه بر پیش فرض ها و انتظارات حاصل از آنها از قرآن می خواهیم بیان کند.

واقعیت قرآن عبارت از این است که آن حاوی 114 متن مستقل به نام سوره است که به قصد هدایت و موعظه عرب حجاز عصر پیامبر(ص) نازل شده است: حدود 90 سوره آن در مکه و خطاب به مشرکان قریش نازل شده و حدود 24 سوره آن در مدینه و خطاب به مردم مدینه اعم از مسلمانان و یهودیان و دیگران نزول یافته است.

این مردم نیز با نگاه ظاهری و چشم سر به جهان می نگریستند و از علوم جدید به کلی محروم بودند؛ لذا خداوند متناسب با سطح فهم آنان از همین دریچه نگاه ظاهری با آنان سخن گفته است. شما وقتی قرآن را خطاب به آن مردم بدانید، هرگز هیچ اشکالی بر قرآن وارد نمی سازید که مثلاً، چرا از حرکت ظاهری خورشید سخن گفته، نه از حرکت هایی که علم امروزه از خورشید کشف کرده است. آن مردم فقط همین حرکت ظاهری را از خورشید درک می کردند؛ لذا خداوند وقتی می خواهد آنان را به نعمت ها و نشانه های قدرت خود توجه بدهد، می فرماید، به این حرکت ظاهری خورشید که درک می کنید، بنگرید تا به نعمت و قدرت الهی واقف شوید.

باید توجه داشت که هم سطح درک های مردم در اعصار مختلف تفاوت دارد و هم واژگان و تعابیر زبان متناسب با سطح درک آنان از عصری به عصر دیگر تفاوت پیدا می کند؛ لذا نمی توان از قرآن توقع داشت، با مردم عصر پیامبر(ص) به گونه ای سخن بگوید که هم برای آنان قابل فهم و جاذب باشد و هم برای مردمان اعصار بعد. این نقص به خداوند بر نمی گردد؛ بلکه به فهم ناقص بشر و نیز زبان ناقص او بر می گردد.

3. قرآن خود را کتاب تذکر و موعظه معرفی کرده است و لذا ما باید در مقام تذکر و موعظه گرفتن از قرآن باشیم؛ نه این که توقع داشته باشیم، قرآن کتاب تاریخ و نجوم و مانند آنها هم باشد و راجع به آنها هم سخنی گفته باشد. اگر ما قرآن را کتاب تذکر و موعظه تلقی کردیم، هرگز به آن خرده نمی گیریم که چرا در مقام اصلاح باورهای غیر علمی مخاطبانش برنیامده است.

4. زبان عربی ابزار و قالب بیان مقاصد الهی است و زبان هر قومی عبارت از الفاظ و تعابیری است که از سطح و نوع نگرش آنان به جهان و تاریخ و محیط خود ناشی می شود و ای بسا پاره ای از نگرش های آنها اسطوره ای و خلاف واقع باشد و آنها در زبانشان بازتاب یافته باشد.

5. گفتمان حاکم در هر زبانی از عصری به عصر دیگر و از قومی به قوم دیگر تفاوت پیدا می کند و یک سخنگوی به یک زبان برای این که فصیح و بلیغ سخن بگوید، باید در چارچوب گفتمان زمان و قوم خودش سخن بگوید و گرنه مورد اعتراض و خرده گیری مخاطبانش واقع خواهد شد که این چه طریق سخن گفتن است؛ لذا باید گفت که نزول قرآن به زبان عرب حجاز عصر پیامبر(ص) مقتضی است، در قرآن در قالب همان دانش ها و معهودات آنان سخن بگوید و لذا استقاده از اسطوره در قرآن به عنوان قالب بیان اجتناب ناپذیر خواهد شد.


نسخه قرآن دانشگاه بیرمنگام و وثاقت تاریخی قرآن

سه شنبه 10 شهریور 1394 15:56شماره خبر : 3356018 ارسال به دوستنسخه قابل چاپ

جعفر نکونام:

ساختار متن قرآن ادعای انتساب نسخه بیرمنگام به پیش از اسلام را رد می‌کند

%d8%b3%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d8%a7%d8%b1-%d9%85%d8%aa%d9%86-%d9%82%d8%b1%d8%a2%d9%86-%d8%a7%d8%af%d8%b9%d8%a7%db%8c-%d8%a7%d9%86%d8%aa%d8%b3%d8%a7%d8%a8-%d9%86%d8%b3%d8%ae%d9%87-%d8%a8%db%8c%d8%b1%d9%85%d9%86%da%af%d8%a7%d9%85-%d8%a8%d9%87-%d9%be%db%8c%d8%b4-%d8%a7%d8%b2-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85-%d8%b1%d8%a7-%d8%b1%d8%af-%d9%85%db%8c%e2%80%8c%da%a9%d9%86%d8%af

گروه اندیشه: دانشیار دانشگاه قم در واکنش به ادعای چند مورخ بریتانیایی در خصوص تعلق نسخه قرآن بیرمنگام به پیش از پیامبر گفت: این ادعا به قدری سخیف است که کمتر کسی می‌تواند آن را بپذیرد؛ زیرا ساختار متن قرآن به وضوح نشان می‌دهد که متن در خطاب به شخص پیامبر اسلام(ص) است.

جعفر نکونام، دانشیار دانشگاه قم، در گفت‌وگو با خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا) در واکنش به ادعای چند مورخ بریتانیایی در خصوص تعلق نسخه قرآن بیرمنگام به پیش از پیامبر، گفت: خاورشناسان برای اثبات وثاقت تاریخی قرآن نسخه‌های به جامانده از قرآن را بررسی می‌کنند. نسخه بیرمنگام از این جهت برای آنها اهمیت دارد که وثاقت متن قرآن را به عصر پیامبر می‌رساند. اگر ما در گفتگو با آنها بخواهیم وثاقت قرآن را ثابت کنیم، این نسخه می‌تواند مورد استناد و اتکا قرار بگیرد؛ اما واقعیت این است که اگر حتی چنین نسخه‌هایی نبوده باشد، تواتر قرائت قرآن بهترین دلیل وثاقت متن تاریخی قرآن تلقی می شود؛ اما خاورشناس به این دلیل اثبات وثاقت قرآن توجه نکرده‌اند و نمی‌کنند و برای آن اعتباری قائل نیستند.

بازگشت قدمت قرآن به پیش از پیامبر(ص) ادعای سخیفی است

این استاد دانشگاه در پاسخ این سؤال که آیا کشف نسخه بیرمنگام خللی در وحیانیت قرآن ایجاد نمی کند، پاسخ داد: البته این‌که برخی ادعا کرده‌‌اند تاریخ کتابت این نسخه به قبل از بعثت پیامبر می‌رسد، وحیانی بودن قرآن را متزلزل می‌سازد؛ اما این ادعا به قدری سخیف است که کمتر کسی می‌تواند آن را بپذیرد؛ زیرا که ساختار متن قرآن به وضوح نشان می‌دهد که متن قرآن خطاب به شخص پیامبر اسلام(ص) القاء شده است و نیز در آن از سخنان و حوادثی سخن رفته که در ایام خود پیامبر اسلام(ص) رخ داده است.

وی افزود: وحیانیت قرآن با مطالعه زندگی و شخصیت خود پیامبر (ص) هم قابل اثبات است. بررسی شخصیت و زندگی آن حضرت نشان می دهد که امانت و صداقت سجیه مشهور او قبل از بعثت بوده است؛ طوری که تاجران مکه اموال خود را نزد او به امانت می نهادند و چندان نزد آنان حرمت داشت که مشرکان قریش به وقت تجدید بنای مکه اقبال کردند به این او سنگ حجر الاسود را در جایگاهش نصب کند. این نشان می‌دهد پیامبر شخص فریبکار و دروغگویی نبوده است و وقتی چنین بوده باشد، وجهی ندارد که ادعای دروغ کند و متنی را خود ببافد و بگوید که آن را فرشته‌ای به نام جبرئیل به من القاء کرده است. اگر ما بخواهیم بدگمانانه بگوییم قرآن را خود پیامبر برساخته ‌است، این با سیره عقلا سازگاری ندارد. عقلاء به سخنان افرادی که به راستگویی و امانت‌داری شهره‌اند، اعتماد دارند؛ لذا سوء ظن داشتن نسبت به ادعای پیامبر اسلام(ص) وجاهت نمی‌تواند داشته باشد.

تواتر قرائات، قوی ترین دلیل وثاقت تاریخی قرآن

این استاد دانشگاه در ادامه افزود: متن قرآن از طریق شفاهی با قرائات قاریان بر توده مردم به نحو متواتر از خود پیامبر به دست ما رسیده‌است. پیامبر، هم خود قرآن را برای صحابه می‌خواندند و هم، افرادی به عنوان معلم قرائت قرآن برای قبایل تازه مسلمان می گماشتند تا قرائت قرآن را به آنان بیاموزانند و مسلمانان نیز به شیوه های گوناگون قرآن را قرائت می‌کردند و حتی به ختم قرآن اقبال داشتند. نماز تراویح که مسلمانان اهل سنت طی آن در ماه رمضان هر سال، قرآن را ختم می کنند، سنتی است که به زمان پیامبر می‌رسد. منتها در زمان پیامبر(ص) این نماز به صورت انفرادی بود؛‌ چرا که یک نماز مستحبی است و باید به صورت فرادی خوانده شود؛ اما در زمان خلافت عمر، به دستور او به جماعت برگزار می شد و تاکنون این سنت باقی است. البته در زمان خلاف علی (ع)، ایشان خواستند که دوباره طریقه خواندن این نماز را به شکلی که در زمان پیامبر(ص) خوانده می‌شد، برگردانند؛ اما مسلمانان به سبب آن که فرمان عمر را تقدیس می کردند، با تغییر آن مخالفت کردند و امام علی هم ناگزیر با آن کنار آمد.

دانشیار دانشگاه قم گفت: به هر حال، این سنت حفظ و قرائت قرآن و تعیین معلمان قرائت قرآن بعد از پیامبر هم ادامه داشت؛ لذا ملاحظه می شود که خلفاء برای هر شهری یک معلم قرائت قرآن می‌گماشتند و او در مسجد به توده مردم قرائت قرآن را می‌آموخت. در نسل‌های بعدی نیز این سنت برقرار ماند و قاریان قرآن که به واقع معلمان قرائت قرآن در مساجد بودند، در هر طبقه یک گروه قابل توجهی را تشکیل می دادند تا آنجا که برخی از دانشمندان اسلامی، کتاب هایی را در شرح حال آنان به نام «طبقات القراء» تألیف کرده اند. به این ترتیب، قرآن با تواتر قرائتی که میان مسلمانان سنت شده بود، به نسل های بعدی رسیده است. بر این اساس، با اطمینان، می توان گفت که متن قرآنی که به دست ما رسیده‌ است، همانی است که از پیامبر(ص) صادر شده ‌است.
وی افزود: به نظر می‌رسد، سبب آن که خاورشناسان به این طریق انتقال قرآن به نسل‌های بعد توجه نمی‌کنند، این است که آنان عادت کرده‌اند، طبق سنت تحقیقی خود راجع به کتاب مقدس به تحقیق بر روی قرآن بپردازند. سنت قرائت متن کتاب چنان که در میان مسلمانان وجود داشته، در میان یهودیان و مسیحیان وجود نداشته است؛ از این رو، دانشمندان غربی فقط اهتمام ورزید، از طریق نسخه شناسی، به بررسی وثاقت تاریخی قرآن بپردازند.

وی ادامه داد: کتاب مقدس بر خلاف قرآن، هرگز عبارت از متن صادرش شده از پیامبران گذشته نیست؛ بلکه عبارت از سیره‌ای است که نسل‌های بعدی برای آن پیامبران نوشته‌اند و آنگاه نیز که نویسندگان کتاب مقدس، شرح زندگی پیامبران را نوشتند، چنان نبوده است که آن را بلافاصله میان توده مردم قرائت و ترویج کنند؛ بلکه فقط علمای آنان به مناسبت هایی بخش هایی از آنها را بر مردم قرائت می کردند؛ به همین رو، در آیات قرآن تصریح شده‌است که بسیاری از یهودیان مدینه از متن کتاب مقدس خود بی‌خبر بودند و علمایشان از بی خبری آنان سوء استفاده می کردند و گاهی، سخنان خود را به گونه ای ادا می کردند که توده مردم می پنداشتند، دارند، کتاب مقدسشان را قرائت می کنند. این در حالی بود که توده مسلمانان از متن کتاب مقدس خود آگاه بودند و لذا کسی جرائت نداشت، سخنان خود را به عنوان متن کتاب مقدس جا بزنند یا آن را کم و زیاد کند؛‌ چرا که آنان متوجه می شدند و اعتراض می کردند.

این پژوهشگر حوزه علوم قرآنی راجع به اعتبار نسخه بیرمنگام گفت: من نمی‌توانم درباره درست یا غلط بودن خبر نسخه بیرمنگام اظهار نظر کنم. تنها می توانم بگویم، به فرض که این خبر درست نبوده باشد، باز خللی در وثاقت تاریخی متن قرآن پدید نمی آید؛ چرا که آن با تواتر قرائت قرآن برای ما ثابت است.
وی افزود: قرآن بر خلاف کتاب مقدس که عبارت از سیره‌نویسی پیروان انبیای گذشته است، عین آن متنی است که از پیامبر اسلام(ص) صادر شده است. یعنی قرآن یک متن وحیانی است؛ حال آن که کتاب مقدس هرگز عین متنش وحیانی نیست؛ بلکه بسان سیره و حدیث مسلمانان است که با جعل و تحریف و نقل به معنا همراه شدند. هر یک از بخش های کتاب مقدس، نخست،‌ توسط یکی از پیروان انبیاء گذشته نوشته شده و بعد از گذشت زمانی به تدریج میان توده مردم جا پیدا کرده و مشهور شده است؛ اما قرآن وقتی از همان ابتدای صدورش از پیامبر اسلام(ص) میان توده مسلمان رایج و مشهور شد و لذا نسخه های قرآنی که بعد نوشته شد، بر اساس، همان متن مشهور میان مسلمانان نگاشته شد. البته ترتیب سوره های قرآن، بعد از تألیف نسخه عثمانی به تواتر نقل شد؛‌ اما اصل سوره‌های قرآن، تواتر قرائتشان به زمان خود پیامبر اسلام(ص) می‌رسد.
بنابراین درست است که کتابت قرآن به عصر عثمان می‌رسد، اما این گونه نبوده ‌است که متن را اشخاصی بنویسند و بعد، آن متن شهرت پیدا کند؛ بلکه آن اشخاص همان متن مشهور بین مردم را کتابت کرده‌اند.

وی در ادامه گفت: تواتر یک متن عبارت از این است که آن را در هر طبقه حدود 20 نفر نقل کنند. این در حالی است که متن قرآن را در هر یک از مساجد مسلمانان از صدر اسلام، ده ها و صدها و هزاران نفر قرائت می کردند؛ بنابراین، حتی آن قرائاتی که شاذ خوانده می‌شده، این گونه نبوده است که آن را یک نفر در خانه خود به آن صورت قرائت کرده باشد؛ بلکه آنها عبارت از قرائت معلمان قرائت قرآن بوده که در یک مسجدی برای توده مردم قرائت می شده؛ لذا به واقع قرائات شاذ نیز متواترند. البته میان قاریان اختلافاتی در قرائات برخی از الفاظ قرآن پدید آمده؛ اما هرگز این اختلافات، باعث تغییر معنای اساسی آیات قرآن نمی شود و لذا نهایت این است که این اختلاف قرائات از قبیل اختلاف روایات تفسیری تلقی خواهد شد که عرضه آنها بر سیاق خود قرآن می تواند مشخص کند، کدام قرائت می تواند معتبر باشد و کدام نامعتبر است.


قرآن پژوهی، روش ها و اولویت ها

آنچه اینک ملاحظه می کنید، متن یک مصاحبه ای است که به مناسبت ماه رمضان در زمینه قرآن پژوهی با اینجانب شده است.

سئوال- تعریف شما از «قرآن پژوهی» چیست؟ و گستره آن را تا کجا می دانید؟

هر تحقیقی که موضوعش قرآن باشد، چه درون قرآنی باشد و راجع به معارف و علوم قرآنی و چه بین رشته ای باشد و درباره موضوعات مشترک بین قرآن و علوم دیگر باشد، مانند قرآن و تاریخ، قرآن و جامعه شناسی و ... همه اینها، قرآن پژوهی نام دارند.

سئوال-  برخی معتقدند قرآن پژوهی یک ابررشته است که شامل ده ها میان رشته می گردد، نظر حضرتعالی در این مورد چیست؟

قرآن، یک متن است و علوم قرآنی شامل هر دانشی است که راجع به متن و یا برای فهم متن باشد؛ اما علومی که به متن ربطی ندارند، مناسب قرآن پژوهی نخواهند بود؛ مانند مهندسی، پزشکی و ...

منتها نباید غافل بود که قرآن اصالتاً یک کتاب موعظه ای است و حتی به لحاظ متن هم همه موضوعات در آن مورد بحث قرار نگرفته است. لذا اگر بخواهیم برای فهم موضوعات دیگری که ربطی به قرآن ندارد، به قرآن رو بیاوریم، ناگزیر به تفسیر به رأی و تحمیل آراء به قرآن می شویم.

سئوال – اولویت های قرآن پژوهی در حال حاضر از نظر حضرتعالی کدام است؟

اولویت های قرآن پژوهی را می توان در چند محور بیان داشت:

یکی به روز کردن آموزه های قرآن است. از آن جا که قرآن متناسب با حاجات و مقتضیات و سئوالات عرب حجاز در عصر پیامبر اسلام(ص) نازل شده است، یعنی حدود 90 سوره آن خطاب به مشرکان مکه است و حدود 24 سوره خطاب به مردم مدینه است، پس باید این آموزه های به روز شود و به زبان امروز ترجمه فرهنگی گردد؛ چرا که اگر خواسته باشیم، به همان زبانی که چهارده قرن پیش با عرب حجاز عصر پیامبر(ص) سخن گفته شده، با مردمان امروز سخن گفته شود، هرگز مقبولیت ندارد و موجب خواهد شد، حتی از قرآن اعراض کنند.

دوم، پاسخ گویی به سئوالات و شبهات فراوانی که به سبب همین تفاوت مقتضیات عصر پیامبر با مقتضیات امروز در زمینه قرآن و آیات قرآن مطرح شده است.

سوم، بررسی های تطبیقی میان قرآن و غیر قرآن به ویژه عهدین از دیگر اولویت هاست؛ زیرا که قرآن به تعبیر خودش مصدّق کتب آسمانی سابق است و همان مضامینی را در بر دارد که کتب آسمانی سابق در بر دارد و این بررسی باعث خواهد شد، مضامین قرآن شفافیت بیش تری پیدا کند.

چهارم، بررسی های تاریخی در موضوعات علوم قرآنی و تفسیری است. این نحوه از بررسی واقعیاتی را که قرآن از سرگذرانده است، به طور زنده و روشن بر آفتاب می سازد و ما را در قضاوت صحیح راجع به مباحث قرآنی و تفسیری تواناتر می گرداند.

سئوال – تعریف شما از تاریخ قرآن چیست؟

تاریخ قرآن دانشی است که سرگذشت قرآن را از جهات مختلف نزول، قرائت، تدوین و حتی تفسیر بررسی می کند. البته امروزه تاریخ تفسیر را از تاریخ قرآن مجزا کرده اند و به طور مستقل مورد بحث قرار می دهند.

سئوال- روش شناسی و روشمندی در تاریخ قرآن چقدر اهمیت دارد؟ تا چه میزان، قرآن پژوهان به این مقوله توجه کرده اند و به آن پایبند بوده اند؟ و از آن استفاده می کنند؟ روش پیشنهادی شما چیست؟

گر چه تحقیقات سنتی ما چه در تاریخ قرآن و چه در سایر علوم قرآنی بی روش نیست، اما می توان از روش های مدرن هم استفاده کرد. روش های مختلف تحقیق هر کدام می تواند دستاوردهای خوبی داشته باشد و اقبال به آنها مورد تأکید است. در میان همه روش های تحقیق، روش بررسی های تاریخی نتایج بسیار ارزشمندی می تواند به همراه داشته باشد. مراد از بررسی تاریخی این است که موضوعات به ترتیب تاریخ بررسی شود و سرگذشتی که یک موضوع در طول تاریخ داشته، گزارش، تحلیل و نقد گردد.

بعد از آن، روش تحقیق مقایسه ای و میان رشته ای با دستاورد قابل توجهی همراه است. منظور از روش تحقیق مقایسه ای این است که موضوعات قرآنی میان قرآن و غیر قرآن مقایسه گردد و جهات اشتراک و افتراق آنها بیان و سپس تبیین شود؛ یعنی توضیح داده شود که به چه علتی این اشتراک یا افتراق میان آنها وجود دارد. 

چنان که گفته شد، بسیاری از مضامین قرآنی با مضامین کتب مقدس مرتبط است و ما برای این که قرآن را بهتر بفهمیم، لازم است مطالعات بین قرآن و عهدین را جدی بگیریم. خود قرآن تصریح می کند که قرآن تصدیق کننده کتب آسمانی است (مصدقاً لما بین یدیه) یعنی مطالب آنها را بازگو می کند. پس اگر بین قرآن و کتب مقدس مقایسه کنیم، اشتراکات بسیاری خواهیم یافت. 

نیز بسیاری از موضوعات است که میان قرآن و علوم دیگر اشتراک دارد که پرداختن به آنها می تواند دستاوردهای خوبی داشته باشد.

سئوال- برخی به روش های تحقیق مدرن شک دارند و معتقدند هر روش تحقیقی، اهداف آن نظریه جدید را برآورده می سازد؛ یعنی راهی برای توجیه نظریه های جدید است. آیا شما این سخن را می پذیرید؟

روش تحقیق یک نوع ابزار و وسیله است. یک نحوه استدلال و استنتاج و منطق تفکر است؛ لذا ما نمی توانیم بگوییم یک نوع منطقی که برای کشف حقیقت وجود دارد، ما را گمراه می کند. هر نوع تحقیق به هر روشی که صورت بپذیرد، منوط به این که خالی از غرض ورزی و کتمان حقایق باشد، بی شک، نتایج مطلوبی دارد. روش تحقیق به مثابه چشم محقق است و هر روشی ما را از منظری به حقایق قرآنی آشنا می سازد و لذا خود را از هر روش تحقیقی محروم ساختن، ما را از یک چشم برای رؤیت حقایق قرآنی محروم می سازد و این قابل دفاع نمی تواند باشد.

سئوال- پژوهش های قرآنی چه تأثیری در عمل به قرآن خواهد داشت؟

بی شک برای عمل به قرآن، نیازمند معرفت به قرآن هستیم. پژوهش های قرآنی می تواند معرفت ما را به آموزه های قرآنی عمیق و وسیع سازد. منتها ما برای عمل به قرآن باید تحقیقاتی روی بیاوریم که ربطی به مقاصد و اغراض و اهداف نزول قرآن و مضامین اصلی قرآن داشته باشد و لذا پرداختن به تحقیقاتی که جنبه حاشیه ای و صوری و غیر محتوایی دارد و تأمین کننده اغراض و مقاصد نزول قرآن نیست، در واقع نوعی انحراف از مسیری است که قرآن برای آن نازل شده است و نمی تواند در عمل برای ما کارآمد باشد.

سئوال- اعتبار قرآن پژوهی اهل سنت و خاورشناسان از نظر حضرتعالی تا چه میزان است؟ و چقدر می توان به این تحقیقات اعتماد کرد؟

در هر تحقیق علمی، هرگز نباید گرایش های ایدئولوژیک و مذهبی افراد را مورد توجه قرار دهیم؛ زیرا در تحقیق علمی، تعصب وجاهتی ندارد و چه بسا خاورشناسی باشند که تحقیق متقنی صورت داده اند. ما باید نگاه کنیم که کدام تحقیق از روش تحقیق مناسب برخوردار است و از منابع معتبر بهره گرفته است و استنتاجات و استدلالهای قوی در آن مشاهده می شود.

سئوال- به نظر حضرتعالی پرسشهای بنیادین در پژوهشهای تاریخ قرآن چه پرسش هایی است؟

برخی از مهم ترین پرسش های بنیادین قرآنی از این قرار می تواند باشد:

1- آیا قرآن سخن خداست یا سخن پیامبر است و او آن را به خدا نسبت داده است؟

2- متن قرآن تا چه اندازه با اصل وحی انطباق دارد؟ آیا دخل و تصرفاتی که توسط صحابه صورت گرفته، متن قرآن را به گونه ای نساخته است که آن را از اعتبار ساقط کند؟ یا آیا این متن را نسل دوم مسلمانان، خود برنساخته اند؟ آن چنان که برخی خاورشناسان بر این اعتقادند.

3- آیا قرآنی که در چهارده قرن پیش نازل شده، چگونه می تواند برای امروز بشر کارآیی داشته باشد؟ آیا قرآن بازتاب دهنده فرهنگ عرب حجاز در عصر نزول نیست؟ و چرا در قرآن از موضوعاتی که در دیگر اعصار و امصار مطرح است، سخن نگفته است؟