سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مدهامّتان: علوم و معارف قرآن و حدیث

متن دفاعیه خانم حسینی از پایان نامه اش در زمینه نسخ بین الادیانی

متن دفاعیه خانم لیلا حسینی کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث دانشگاه قم که به راهنمایی اینجانب و مشاورت دکتر عزت الله مولایی نیا به انجام رسیده و دوشنبه مورخ مورخ 19 بهمن 88 ساعت 10 ان شاء الله دفاع خواهد شد، با ویرایش اینجانب به این قرار است:

با نزول قران و تشریع دین اسلام، یکی از مهم ترین موضوعات مهم در زمینة علوم قرآن، موضوع ناسخ و منسوخ بود و با گذشت زمان، یکی دیگر از موضوعات درخور توجه، این موضوع بود که آیا ادیان آسمانی ناسخ برخی از شرایع یکدیگر هستند؟ و به ویژه این که آیادین اسلام، ناسخ دین یهودیت، مسیحیت می باشد؟

در مورد پیشینة این پژوهش باید گفت که در خصوص ناسخ و منسوخ آیات قرآن، از زمان صدر اسلام تا به اکنون کتابهای زیادی نگاشته شده و با گذر زمان، از خلال توجه به ناسخ و منسوخ آیات، موضوع نسخ شرایع آسمانی، آن هم به صورت جزئی و پراکنده مورد توجه واقع شده است.

با این حال توجه به این موضوع به صورت مستقل نبوده؛ بلکه در ضمن آثار تنها به برخی از موارد نسخ در شریعت های گذشته آن اشاره شده است.

در این پایان نامه با عنوان « بررسی تطبیقی نسخ با تکیه بر قران، حدیث و عهدین» به بررسی مواردی از نسخ میان دین اسلام و ادیان ابراهیمی سابق پرداخته شده است.

 در فصل اول با عنوان « کلیات »، نخست تعریف لغوی و اصطلاحی نسخ بیان شده، سپس به پیشینة نسخ بین الادیانی پرداخته شده، آن­گاه دیدگاه یهود و نصاری در مورد نسخ بیان گردیده و بعد از آن به صورت خلاصه به قلمرو نسخ و ادیان موجود در عربستان عصر نزول اشاره شده ودر نهایت گوهر دین بررسی شده است.

در فصل دوم با عنوان « فلسفة نسخ میان دینی » به این سئوال پاسخ داده شده است که چرا یک دین، ناسخ شریعت­ها و سنت­های پیش از خود است؟

در فصل سوم با عنوان« نسخ تخفیفی و تضییقی میان دینی مذکور در قرآن » ، به مواردی از نسخ شرایع گذشته پرداخته شده که در قرآن به تخفیف یا تضییق آن­ها اشاره شده است.

در فصل چهارم با عنوان« نسخ ابطالی میان دینی مذکور در قرآن » به مواردی از نسخ شرایع گذشته پرداخته شده که در قرآن به ابطال آن­ها اشاره گردیده است.

 در فصل پنجم با عنوان« نسخ میان دینی غیر مذکور در قرآن » ، به موارد تعارض اسلام با شرایع گذشته اشاره شده و این تعارض را دلیلی بر احتمال نسخ شرایع گذشته از سوی شریعت اسلام دانسته و موارد آن ذکر شده است.

فصل ششم به « بررسی تطبیقی شروط و اجزای نماز در دین یهودیت، مسیحیت و اسلام » و فصل هفتم نیز به «بررسی تطبیقی نمازهای یومیه، نماز جماعت و انواع نماز در دین یهودیت، مسیحیت و اسلام » اختصاص دارد.

از بررسی صورت گرفته به دست آمد که اساس سنت و قوانین دینی،‌ساختمان انسانیت یا همان فطرت است که در میان همة افراد، واحد و مشترک است و چون خداوند انسان ها را با یک فطرت آفریده است، لذا پیامبران را هم با هدف واحد مبعوث کرده است و بنابراین روح و جوهرة ادیان یکی است و اختلاف ادیان آسمانی تنها در برخی از شریعت های آنان است؛ چنان که قرآن در آیة 136 بقره در عین اشاره به وحدت ادیان، در آیة 48 مائده به اختلاف شرایع ادیان اشاره شده است.

نسخ میان دینی در حوزه شریعت های ادیان است و مهم ترین اهداف نسخ از سوی پیامبران الهی احیای سنن و شرایع شایسته و از میان بردن سنن و شرایع بدعت آمیز و مخالف فطرت و رعایت مقضیات و شرایط جدید عصری بوده است.


متن دفاعیه خانم قدمی از پایان نامه با نام معناشناسی علم در قرآن

پایان نامه خانم مرضیه قدمی با عنوان «معناشناسی علم در قرآن» به راهنمایی اینجانب و مشاورت آقای دکتر محمد هادی امین ناجی در مقطع کارشناسی ارشد در رشته علوم قرآن و حدیث در دانشگاه پیام نور قم به انجام رسیده و امروز ساعت 4 دفاع می شود. متن دفاعیه با ویرایش اینجانب به این قرار است:

پژوهش‌های معناشناسی، از جمله پژوهش‌های بنیادی در تحقیقات قرآنی محسوب می‌شود که نقشی اساسی در دیگر پژوهش‌ها و برداشت‌های اجتماعی از متن قرآنی دارد.

موضوع این پایان‌نامه با عنوان «معناشناسی علم در قرآن» به بررسی واژة علم با روش معناشناسانه می‌پردازد. این شیوه تحقیق در معناشناسی واژگان قرآن سابقة چندانی ندارد و کارهای ایزوتسو با عنوان مفاهیم اخلاقی در قرآن و خدا و انسان و جهان در قرآن به عنوان نخستین تحقیقات در این زمینه محسوب می‌شود. بعد از ایزوتسو نیز برخی شاگردان او مانند ماکینو شینیا تحقیقات او را هرچند به طور ناقص ادامه داده‌اند.

روش معناشناسی که در این پایان‌نامه به کار برده شده است، بسیار متفاوت از تحقیقاتی است که تا پیش از این انجام شده است. این معناشناسی بیش تر بر مباحث سنتی با پاره ای از ابتکارات مبتنی است.

معناشناسی دو مرحله دارد. در مرحله اول معناشناسی تاریخی واژه است و در آن بررسی می‌شود که آیا این واژه در طول تاریخ دچار تطور معنایی شده است یا نه و معنای اصلی و اولیه آن چه بوده است. در مرحلة دوم که معناشناسی توصیفی است، حوزة معنایی آن یعنی مترادفات و متضادها و مجاورهای آن بررسی می‌شود.

این پایان‌نامه دارای سه فصل کلی است که در فصل اول با عنوان کلیات به مباحثی مانند بیان مسئله و پیشینة تحقیق و تعریف معناشناسی و شناخت شیوة آن می‌پردازد. که با توجه به این تعاریف معناشناسی علمی است که به شناخت مفهوم واژه‌ها می‌پردازد. در ادامه این تعاریف به تعریف معناشناسی تاریخی واژه‌ها پرداخته شده  است که به مطالعة معنای واژه ها در طول زمان می پردازد.

معنا‌‌شناسی تاریخی براساس تحول معنایی واژه‌ها پایه‌گذاری شده است که دو علت خارجی و داخلی دارد. تحول داخلی واژه‌ها دخل و تصرفاتی است که اهل زبان در واژه ها پدید می آورند. تحول خارجی نیز عبارت از تغییراتی است که در مصداق و ما بازای خارجی واژه ها پدید می آید.

کلمات در مفاهیم و معانی خاصی بر مبنای نیازهای یک جامعه وضع شده‌اند و از آنجا که جامعه همانند موجود زنده‌ای دایما در حال دگرگونی و تحول است و بنیادهای نظیر دین، سیاست، آداب و رسوم، حرفه ها، ابزارهای زیستن و مانند اینها پیوسته دستخوش دگرگونی و انقلاب هستند. کلمات نیز از این تغییرات متأثرند و بارهای معنایی آنها همراه با تحولات جامعه تغییر می‌یابد و در نتیجه الفاظ قالب‌هایی برای محتواهای جدیدتر می‌شوند. این نوع از تغییر زبان را تحول خارجی می‌نامیم.

تحول و دگرگونی یک کلمه ممکن است به چند شکل صورت گیرد؛ نظیر: انتقال، تخصیص و تعمیم معنایی. همنشینی واحدهای زبانی سبب می‌گردد تا مفهوم هر واحد زبان بر مفهوم واحدهای همنشین تأثیر بگذارد و حتی منجر به افزایش یا کاهش معنایی گردد. تخصیص آن است که مفهوم و معنای واژه‌ای از آنچه در اصل بوده، کوچکتر و محدودتر گردد؛ یعنی کلمه‌ای که در اصل عام بوده، در تحولات زبان نهایتاً به معنای خاص به کار برده شود. تعمیم یا گسترش معنایی عبارت از این است که معنای اصلی و نخستین یک واژه وسعت یابد و اجزاء و قسمت بیش تری از معنا را در بر‌گیرد.

شیوة معناشناسی تاریخی از این قرار است: در مرحلة اول با استفاده از متون تاریخی و حفظ ترتیب آن‌ها نمونه‌های استعمال لغت را از آن‌ها استخراج و تطورات به وجود آمده در آن را بررسی می‌کنیم؛ در مرحلة دوم اگر ترتیب معنایی لغت قابل شناسایی نبود، از پیش‌فرض‌های حاکم بر زبان‌آموزی کودک استفاده می‌کنیم؛ مانند تقدم معانی محکیه؛ یعنی آن معنایی که حکایت از صوت طبیعی است و تقدم معانی پیرامونی که نزدیک ترین معانی به محل زندگی اهل زبان است و تقدم معانی حسی و تقدم معانی جزئی و اسمی است.

در معنی‌شناسی توصیفی (هم‌زمانی) هم واحدهای زبان در یک مقطع زمانی بررسی می‌شود و در چنین شرایطی به تغییر معنی در طول زمان توجه نمی‌کنیم. در حقیقت معنی‌شناسی هم‌زمانی با استفاده از شرایطی مانند بافت کلامی و غیر کلامی در یک زمان صورت می‌گیرد. اهمیت این مرحله از معنی‌شناسی و تأثیر بافت در معنی تا حدی است که گاهی کلمات معنای اساسی و سابق خود را از دست می‌د‌هند؛ به عنوان مثال می‌توان به معنای کَفَرَ اشاره کرد که معنای اصلی آن «ناسپاسی» کردن و «ناسپاس بودن» است و در نقطة مقابل شَکَرَ قرار دارد اما با قرار گرفتن در بافت قرآنی و اسلامی کم کم از معنی اصلی «ناسپاسی» خود انحراف پیدا کرده و به معنای بی‌باوری و نفی ایمان تبدیل شده است. ایزوتسو این معنای واژه را معنای نسبی واژه نامیده است که در فهم و دید واقعی نسبت به معنای اصلی یک کلمه تأثیر زیادی دارد. به باور او، معنای اصلی کلمات در تصورات اجتماعی و فرهنگی محیط و بافت قرار گرفته  است.

کشف معنا در معنی‌شناسی توصیفی با توجه به حوزة معنایی و روابطی مانند هم‌معنایی یا ترادف معنایی، تضاد یا تقابل معنایی، روابط جانشینی و هم‌نشینی، بافت درون زبانی یا سیاق جمله و بافت برون‌زبانی یا مکان و زمان بیان جمله و مخاطب صورت می‌گیرد.

 فصل دوم که شروع متن اصلی پژوهش است، معناشناسی تاریخی واژة علم نام دارد. در این فصل در ابتدا برای دست‌یابی به معنای اصلی و تطور تاریخی این واژه، دخیل یا اصیل بودن این واژه بررسی می‌شود. با توجه معیارهای متصرف و منصرف بودن واژه‌های عربی، اصیل و عربی دانسته شده است؛ ولی برخی کلمات مرتبط با آن مانند عیلام و عالَم دخیل به شمار رفته اند. در بررسی مشتقات آن هم سه ریشة معنایی برای آن یاد کرده اند که عبارت اند از: نشان و اثر، علامت جنگ و دانش و دانستن. ریشة معنایی نشان و اثر مشتقاتی از جمله عالِم، علیم و علّام را در برمی‌گیرد. ریشة معنایی علامت جنگ هم مشتقاتی از جمله عَلَم، أعلام، عَلماء و أعلم را شامل می شود. نشان و اثر هم مشتقاتی از جمله مُعلَم، معلوم، علامة، اُعلومة و عیلام و عیلم را شامل می‌شود. به نظر می رسد، معنای اولیه آن عبارت از عَلَم به معنای کوه و علامت باشد که متضمن معنای هدایت گری نیز هست. با توجه به بررسی‌های انجام شده در این فصل، علم در دورة قبل از قرآن به دو وجه معنایی وحی و آگاهی بشری آمده است. در ادامة بررسی تطور معنایی علم، علم در دورة قرآنی ملاحظه شده است که آن همچنان به همان وجوه معنایی وحی و آگاهی به کار رفته است. علم در دورة بعد از قرآنی، در عرف‌های خاص دچار تطور معنایی از نوع شده است. برای مثال در منطق و فلسفه به مفهومی عامی تطور یافته است که آن را به دو قسم علم حصولی و علم حضوری تقسیم کرده اند. در عرفان معنای نوری الهی دانسته شده است که بر قلب مؤمن القاء می‌شود. علم در منابع فقه به معنای معرفت یقینی در مقابل معرفت ظنّی به کار رفته است.

در فصل سوم که معناشناسی توصیفی علم است، با توجه به ضوابط معناشناسی توصیفی از جمله روابط جانشینی و همنشینی وجوه معنایی وحی بررسی شده است. در دورة قرآنی بیش تر به بررسی مواردی از کاربردهای علم پرداخته شده است که در تفاسیر مورد اختلاف است. آیة  7 سوره آل عمران از آن جمله است که در تفاسیر معنای علم را در آن به طور مطلق گرفته اند؛ حال آن که نوع سیاق و همنشین های آن به معنای وحی و کتاب آسمانی است؛ یعنی کسانی که مؤمن و راسخ در وحی و کتاب آسمانی هستند، می گویند: ما به آیات متشابه ایمان داریم.

پس از آن به منظور کشف روشن تر معنای علم به بررسی حوزة معنایی آن در وجوه مختلف معنایی اش پرداخته ایم. ابتدا به مترداف‌ها و متضادهای آن در وجه معنایی وحی و کتاب آسمانی پرداخته شده است. مترداف‌های آن عبارت از قرآن، سلطان، برهان، کلام الله، هدی، صحیفه و نبأ و متضادهای آن عبارت از سفه و ظن و هوی است.

حوزة معنایی علم در وجه معنایی آگاهی بشری نیز شامل مترادف‌هایی مانند رأی، ظن، شک، تعقل، تفکر و وجد می‌شود. علم در این وجه معنایی فقط یک متضاد دارد که جهل است.

در ادامه وجوه و حوزة معنایی مشتقات علم هم بررسی شده است. علیم به عنوان یکی از مشتقات ذکر شده در قرآن دارای دو وجه معنایی آگاه به طور مطلق و آگاه به وحی است. مُعَلَّم یکی دیگر از مشتقات علم است که تنها در یک‌جا از قرآن ذکر شده است.

معلوم از مشتقات علم، به معنای رقم‌زده شده، معین و قطعی است. در موارد متعددی با توجه به آیات متحدالموضوع و روابط جانشینی، دارای مترادفاتی مانند مرقوم، مؤجل و معدود است.

عالم در دو جای قرآن تکرار شده و به یک وجه معنایی آگاه و دانشمند است. این مشتق از علم با هم‌نشین‌هایی مانند عقل و آیات به کار رفته و به معنای کسی است که در آیات و نشانه‌های الهی می‌اندیشد.

علماء جمع عالِم است و در آیاتی که کاربرد دارد به معنای آگاهان به وحی الهی است و با اهل الکتاب و اوتواالکتاب مترادف است.

أعلام جمع عَلَم است و در دو موردی که در قرآن آمده و به معنای کوه‌های ثابت و استوار به کار رفته و برای بیان بزرگی کشتی‌هایی بزرگ به کار برده شده است.

عالَم که دخیل به شمار آمده و بسا ممکن است، مبدأ اشتقاق آن از علم جدا باشد در آیات مختلف دارای دو وجه معنایی است: یکی مردم؛ مثل: یا بَنی‏ إِسْرائیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتی‏ أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمینَ (بقره، 47)؛ وَ اصْطَفاکِ عَلى‏ نِساءِ الْعالَمِینَ‏ (آل عمران، 42)؛  لِیَکُونَ لِلْعالَمِینَ نَذِیراً (فرقان، 1)؛ أَتَأْتُونَ الْفاحِشَةَ ما سَبَقَکُمْ بِها مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعالَمِینَ (اعراف، 80). در این آیات «العالمین» به معنای تمام موجودات جهان و حتی تمام مردم جهان در هر عصر و مصر هم به کار نرفته است؛ بلکه به معنای همان مردمی است که در عصر و مصر مربوط بودند.

علامات از دیگر مشتقات علم، به معنای نشانه هاست.


متن دفاعیه خانم قائدی از پایان نامه اش درباره نقد اعجاز علمی

این پایان نامه با عنوان «نقد و بررسی دیدگاه ها درباره اعجاز علمی قرآن» نوشته فاطمه قائدی دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه قم به راهنمای اینجانب و مشاورت دکتر سید رضا مؤدب روز پنج شنبه هفته جاری ساعت 10 در واحد خواهران دانشگاه دفاع خواهد شد. ان شاء الله. متن دفاعیه که با راهنمایی و ویرایش اینجانب فراهم شده، به این قرار است:

یکی از جنبه­های اعجاز قرآن که در دو دهة اخیر مطرح شده است اعجاز علمی قرآن کریم می­باشد برخی بر این نظرندکه آیاتی در قرآن وجود دارد که معنای آنهادر عصر حاضر کشف شده و بشردر زمان نزول قرآن از معنای آن اطلاع نداشته است ومنظور ازعلم در اینجا علوم تجربی می­باشد که براساس مشاهده و تجربه به­دست می­آیند.

برخی ادعا کردند که همه علوم در قرآن وجود دارد و قرآن جامع همه علوم می­باشد و برخی نیز با توجه به جنبة هدایتی قرآن با اعجاز علمی در قرآن مخالفت کردند. ما در این پایان نامه با عنوان « بررسی و نقد دیدگاه­های اعجاز علمی» به بررسی اظهارات درباره پنج مورد از آیاتی پرداخته­ایم که در آن­ها ادعای وجود اعجاز علمی شده است؛ یعنی ادعا کرده اند، در آن­ها مطلبی بیان شده است که مردم عصر نزول قادر به فهم درست آنها نبودند و اکنون بشر معاصر بر اثر پیشرفت دانش به فهم درست آن­ها نایل آمده است. این پنج موردی که در این پایان نامه مورد بررسی قرار گرفته است، بیشتر مورد تأکید طرفداران اعجاز علمی قرآن بوده است. علت نپرداختن ما به موارد دیگر این بوده است که آن­ها از سوی پژوهشگران دیگر مورد نقد قرار گرفته است.

در مورد پیشینه این کار باید گفت که کارهای صورت گرفته در حیطه اعجاز علمی همه در صدد اثبات اعجاز علمی در قرآن بوده اند و کمتر کسی به بررسی و نقد آن پرداخته است به جز آقای رضایی اصفهانی که در رساله خود با عنوان نقد و بررسی اعجاز علمی قرآن به این مقوله پرداخته و چند مورد را به عنوان اعجاز علمی پذیرفته است که ما آن­ها را در این پایان نامه مورد بررسی و نقد قرار داده­ایم.

این پایان نامه شامل 6 فصل می­باشد.

فصل اول کلیات است که در آن به مواردی همچون، تبیین مسئله، سؤالات تحقیق، فرضیه ها، معنای لغوی و اصطلاحی اعجاز و اعجاز علمی، رابطه اعجاز علمی با تفسیر علمی و پیشینه بحث اعجاز علمی از ابتدا پرداخته شده است .

فصل دوم با عنوان بررسی دلایل موافقان و مخالفان اعجاز علمی است که در آن ابتدا ادله موافقان اعجاز که شامل ادله قرآنی، روایی و عقلی می­باشد بیان و نقد گردیده­است مهمترین دلیل آنها جامعیت قرآن است که آن­ها قرآن را جامع علوم معرفی می­کنند ولی آنچه ما در نقد این دلیل آورده ایم جامع بودن قرآن در زمینه هدایت آن هم با انضمام سنت است.

فصل سوم با عنوان مبانی نقد اعجاز علمی قرآن شامل 3 مبنای عرفی بودن زبان قرآن، فصاحت و بلاغت و عرب عصر نزول بودن مخاطبان قرآن می­باشد در زمینه عرفی بودن زبان قرآن با آوردن دلایل قرآنی، روایی و عقلی بیان شده است که زبان قرآن زبان عرف خطبای عصر نزول است. آنچه در در زمینه اعجاز علمی در خور توجه است، فصاحت و بلاغت به معنای علوم بلاغی است فصاحت قرآن به این معناست که کلمات گنگ و نامفهوم و مبهم در قرآن وجود ندارد و بلاغت قرآن  به این معناست که به مقتضی حال سخن گفته است و مبنای دیگر اینکه خطابات قرآن به عرب عصر نزول اختصاص دارد و اگر ما این مبنا را بپذیریم سخن گفتن خدا از علومی که آنان بی خبر بودند کاری قبیح است و خداوند از آن مبرا می­باشد.

در فصل چهارم با عنوان بررسی و نقد موراد ادعایی اعجاز علمی در کیهان شناسی دو مورد حرکت های خورشید و جاذبه عمومی بررسی شده است. آنچه که از بررسی های صورت گرفته حاصل شده است این است که مدعیان اعجاز علمی نتوانسته اند نظر یکسانی درباره معنای آیات مورد استناد ارائه دهند و هنوز متفق القول نیستند و دلالت آیه حرکت ظاهری خورشید را نشان می­دهد که خورشید از شرق آسمان حرکت می­کند و در غرب آسمان فرود می­آید. این همان چیزی است که نه تنها برای عرب عصر نزول بلکه برای انسان های این زمان هم قابل درک است. بر این اساس باید گفت: مراد از حرکت و جریان خورشید در قرآن همان حرکت ظاهری است. اما در مورد جاذبه عمومی باید گفت مدعیان اعجاز علمی با توجه به معنای کفات در سوره مرسلات که آن را به معنای قبض و جذب و ضم می­گیرند نتیجه می­گیرند که منظور در اینجا جاذبه زمین است در صورتی که با توجه به احیاء و امواتا در سیاق آیه مشخص می­شود که در اینجا آیه به این معنا است که زمین جایگاهی برای زندگان است در هنگامی که زنده اند روی آن زندگی می­کنند و هنگامی که می­میرند در آن دفن می­شوند.

در فصل پنجم به بررسی و نقد دو مورد ادعایی در زیست شناسی پرداخته شده است که عبارتند از نقش بادها و زوجیت عمومی موجودات. با توجه به این که معنای لواقح را بارور کننده گرفته اند بیان می­کنند که منظور این است که بادها عامل لقاح گیاهان و ابرها هستند. در حالی که لقاح گیاهان با توجه به ادامه آیه نمی تواند منظور باشد و لقاح ابرها نیز با توجه به این که لاقح به معنای حامل است درست نیست و این واژه به معنای حامل باران است. در زمینه زوجیت عمومی نیزهرگز آیات قرآن چنین دلالتی ندارد و با توجه به سیاقشان بر زوجیت در گیاهان و جمادات دلالت می کنند.

فصل ششم با عنوان بررسی و نقد موارد ادعایی در حوزه پزشکی است که در آن به بررسی تحریم شرابخواری در قرآن پرداخته شده است. موافقان اعجاز علمی برخی جهت اعجاز آن را از نظر بیان ضررها و برخی از جهت تدریجی بودن تحریم می­دانند. به هر حال، هیچ یک از آیات مربوط به گونه ای نبوده است که عرب عصر نزول معنایش را درک نکرده باشد. علاوه بر این در مورد تدریجی بودن تحریم که در قرآن آمده است باید گفت که از جهت تأکید می­باشد و حتی قبل از نزول قرآن شرابخواری حرام بوده است در تورات و انجیل شواهدی وجود دارد که پیامبران قبل از حضرت رسول شراب نمی­نوشیدند یا حتی اینکه در دوره جاهلیت سران آن­ها از جمله قصی بن کلاب، عبدالمطلب و ... شراب را حرام می­دانستند پس هنگامی که قرآن سخن از تحریم به میان آورد نمی­شود گفت که عرب از آن اطلاع نداشت . در مورد بیان ضررها نیز موافقان اعجاز ضررهای زیادی بیان کرده اند و منظور آیه را این موارد بیان نموده اند ولی به نظر می­رسد آیات ضرر هایی را مد نظر داشته که کاملا قابل درک و حسی بوده اند همین که شرب خمر باعث زایل شدن عقل می­شود و این همان چیزی است که هر شخصی که شراب بنوشد می­فهمد و وقتی عقل زایل شود انسان به کارهای مهمی همچون عبادت خدا نمی­تواند بپردازد.

حاصل بحث آن که در قرآن آیاتی که عرب عصر نزول ظاهر آن ها را نفهمد وجود ندارد و اساساً برای فهم بهتر آیات باید به معهودات عرب عصر نزول مراجعه شود و آنچه که بر قرآن تطبیق شده است دانشمندان در مورد آن­ها هنوز به یقین نرسیده­اند. به علاوه تحمیل احتمالات بر قرآن است که درست نمی­باشد.